حتما تا حالا داستان مصطفی طباطبايی نژاد دانشجوی امريکايی
ايرانی الاصل را شنيده ايد که به علت نشان ندادن
کارت شناسايی خود از سوی پليس آمريکا مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
اين موضوع آنچنان در رسانه های ايران بازتاب داشت که يک بخش
ويژه خبری،
اخبار22:30 شبکه ی دوم ايران را به خود اختصاص داد. در ايالات
متحده نيز
هم دانشگاهی های مصطفی در اعتراض به اقدام پليس و ضرب و شتم او
تجمع
اعتراضی برگزار نموده اند.
اين وقايع برای بخشی از جامعه دانشگاهی، يادآور رخدادهای ديروز
و امروز
دانشگاههای ايران است. گرچه 18 تيرماه 1378 نماد و سنبل سرکوب
داشجويان
قلمداد می گردد اما وقايع دانشگاه خرم آباد، حوادث 19 و 20 تير
دانشگاه
تبريز، حوادث دانشگاه چمران اهواز و يا فردوسی مشهد و صنعتی
اصفهان، همه
همه برگی از برخورد سازماندهی شده ی بخشی از حاکميت با جنبش
دانشجويی است.
به تمامی اين مواد می توان تحقيرها و برخوردهای نامناسب و گاها
غير انسانی مسوولان برخی دانشگاه ها را اضافه نمود که به واسطه
ی قدرت خود از هر گونه
پيگيری رهايی می يابند.
شايد هر کدام از ما در دوران دانشجويی خود خبر سو استفاده های
جنسی و مالی بسياری را شنيده ايم که کمتر موردی منجر به برخورد
با خاطی و يا خاطيان
شده است.
تمام موارد ذکر شده در جهت تاييد رفتاری که با طباطبايی نژاد و
يا حتی برای کمرنگ نمود اين واقعه نيست بلکه بيان تفاوت
برخوردهاست. اين دانشجو
در فضايی زندگی می کند که همکلاسی هايش اجازه يافته اند برای
اعتراض به
حادثه ی پيش آمده تجمع کنند.
رسانه ها و مطبوعات آمريکا در اخبار خود به آن می پردازند و
وکلای کشورش
-توجه
کنيد که طباطبايی نژاد تبعه آمريکاست- آزادانه از او حمايت
خواهند
کرد.
فرجام کار پرونده کوی دانشگاه، که تنها موردی بود که بخاطر
بازتاب جهانی و
عمق فاجعه منجر به تشکيل دادگاه در ايران شد، به محکوميت يک
سرباز وظيفه
بعلت دزديدن ريش تراش و تبرئه ساير متهمان جمله به کوی و در
عوض حکم اعدام
و پس از آن تبديل به زندانهای طويل المدت برای دانشجويان معترض
شد.
هيچ افسر نيروی انتظامی و هيچ نيروی لباس شخصی که در اين حمله
پليس را
همراهی می نمودند محکوم نشد. و نهايتا چند ماه پيش بود که اکبر
محمدی از
دستگير شدگان اعتراضات دانشحويی پس از 18 تير، در زندان بشکل
مشکوکی جان
سپرد.
همين اواخر هم در خبرها آمده بود که چندين دانشجو که در
امتحانات کارشناسی ارشد پذيرفته شده اند از راهيابی به دانشگاه
باز مانند. دانشجويان بسياری نيز تنها با اخذ تعهد ثبت نام
شدند.
بنظر من اين رفتارها کمتر از برخورد فيزيکی نيست بلکه به علت
آثار روانی غير قابل جبران، بسيار دردناک تر و تکان دهنده تر
است. |