آنچه كه جمهوری اسلامی خود اعلام می كند،
اينست كه ما ميخواهيم يك چرخه سوخت هستهای داشته باشيم، جهت
استفاده در راكتورهای اتمی ايران. اين بدان معناست كه ايران
نگاهی اقتصادی به موضوع هستهای دارد. هر موضوع اقتصادی بر
اساس اصل هزينه و فايده بررسی ميشود.
اگر شما تصميم بگيريد كه ۱۰۰۰ تومان به دست
بياوريد و شخص ثالثی اعلام كند كه در ازای آن به شما ۱۰۰۰۰
تومان ضرر ميزند، قطعا بايد از آن ۱۰۰۰ تومان صرف نظر كنيد.
پافشاری ايران بر ادامه غنی سازی، به هرقيمتی،
كارشناسان را متقاعد كرده است
كه هدف تنها اقتصادی نيست و حتی اگر درفكر ساختن بمب اتم هم
نباشند، ميخواهند خود را در موقعيتی قرار دهند كه
امكان ساخت را داشته باشند.
چرا كه در صورت داشتن چرخه كامل سوخت
هستهای، داشتن و نداشتن بمب به يك
تصميم سياسی بسته است.
شايد ايران بدنبال داشتن فناوری هستهای
باشد، به عنوان نيروی بازدارنده در برابر فشار غرب. همچنين
ايران فكرميكند كه چون كشوری است كه به دليل شرايط موجود نمی
تواند خود را با نظم جهانی سازگار كند , لذا امكان هدف
قرارگرفتنش وجود دارد .
اين استدلال كه غربی ها به ما زور می گويند
و چون ما نمی خواهيم زير بار زور برويم به سمت اتمی شدن می
رويم نيز غلط است. چرا كه انسان
عاقل زير بار زور هم ميرود. بايد ميزان زوری كه قرار است وارد
شود را سنجيد و سپس تصميم گيری كرد.
ما شبانه روز زير بار زور ميرويم، خود مان
زير بار زور حكومت هستيم , هر روز حق ما پايمال ميشود، ما را
از همه چيز محروم كرده اند، آيا در جواب بايد دست به هر كاری
بزنيم؟ خير، محاسبه ميكنيم،
يكسری كارها را انجام ميدهيم و يك سری را انجام نميدهيم. در
عرصه جهانی هم به همين صورت است.
در نهايت، اصراری كه دولت ايران بر ادامه غنی
سازی دارد، هم هويت ايران را در عرصه جهانی به خطر مياندازد و
هم كارشناسان را متقاعد ميكند كه
كاسهای زير نيم كاسه هست.
درباره اين استدلال كه اسرائيل و هند و
پاكستان هم اتمی هستند و ايران نيز برای بقای خود نيازمند اتمی
شدن است، بايد گفت: پاكستان و هند،
دو قدرت رقيب منطقهای هستند با اختلاف طولانی در موضوع كشمير
كه همديگر را خنثی ميكنند. در كنار آنها افغانستان، بنگلادش،
عمان و .... هم هستند، ولی آنها احساس خطر نميكنند. پس ايران
در ارتباط با اين دو نگرانی ندارد، چرا كه نه اختلاف ارضی وجود
دارد نه اصلا رقيب منطقهای به حساب ميآيند.
اسرائيل به فاصله 2 كشور از ما قرار دارد،
قدرت اتمی خود را زمانی به دست آورده كه اصلا جمهوری اسلامی
وجود نداشته است. همچنين ادعا ميكند، روزی كه از جانب
همسايگان به رسميت شناخته شود، وارد يك روند خلع سلاح خواهد شد
و در ابتدا به ساكن هم هيچ خصومتی با تماميت ارضی ايران ندارد،
چون در دوره شاه هم اين كشور وجود داشته و با هم دوست هم
بودند. لذا اسرائيل ميگويد كه ايران ابتدا به ساكن با من دشمن
است. اساسا چه رقابتی بين ايران كه در كنار خليج فارس هست با
اسرائيلی كه دركنار مديترانه هست وجود دارد؟
اين دو كشور را نميتوان رقيب هم دانست، مگر
آنكه يكی اصرار بر اين داشته باشد و گرنه واقعيات ژئوپولتيكی و
منافع دو كشور، چنين موضوعی را ايجاب نميكند.
روسيه نيز از دهه ۱۹۵۰ سلاح اتمی دارد و ايران
هرگز نميتواند خود را با آنها مقايسه كند.
حالا، بحث اصلی اين است كه اگر ايران به سلاح
اتمی دست پيدا كند، فردا عربستان سعودی هم مدعی ميشود، بعد
نوبت به امارات ميرسد و يا تركيه، مصر و... بعد از آن ديگر
نميشود در منطقه زندگی كرد.
بدين ترتيب و برخلاف برخی تصورات، سلاح اتمی
گاهی باعث كاهش قدرت ملی نيز ميشود. نمونه بارز آن هند و
پاكستان هستند. هند كشوری است با يك ميليارد و چند صد ميليون
نفر جمعيت، دارای دموكراسی پيشرفته، در بعضی حوزههای صنعتی
پيشرفته و نيروهای تحصيل كرده فراوان. در كنارش پاكستان، كشوری
عقب مانده. زمانی كه اين دو اتمی نبودند در هر جنگ احتمالی،
طرف پيروز، بی شك هند بود.
هند به سمت اتمی شدن رفت و بلافاصله پاكستان
هم در همين زمينه اقدام كرد. امروز هر دو با توجه به داشتن
سلاح اتمی تبديل به قدرتی برابر شده اند. حالا بايد به اين
سئوال انديشيد كه اتمی شدن اشتباه بزرگ هند نبود؟
ايران در منطقه از نظر وسعت جغرافيايی، ميزان
نيروهای تحصيل كرده، منابع زير زمينی و در كل پيشرفتهايی كه
جامعه ايرانی نسبت به همسايگانش دارد، قدرت برتر است. اما فرض
كنيم كه همين امارات كه با ما بر سر ۳ جزيره اختلاف دارد، در
صورت اتمی شدن ما، اگر به جمع باشگاه اتمی بپيوندد، قدرتش
همطراز با ما نخواهد شد؟
پس اگر اين منطق كه «چون ديگران دارند، ما هم
بايد داشته باشيم» به همه كشورهای جهان سرايت كند، بايد ۱۹۲
كشور اتمی داشته باشيم. هر لحظه هم كه از دست هم خشمگين بشوند،
يكديگررا تهديد اتمی بكنند.
البته كشورهايی كه اتمی هستند به اين راحتی از
آن استفاده نميكنند، اما فرض كنيد كه در اينجا آقای حسين
شريعتمداری به زرادخانه اتمی هم متكی باشد. همين حالا هم
هر روز هر مخالف و دگرانديشی را تهديد ميكند، دنيا را هم
تهديد ميكند. داشتن سلاح اتمی يك ظرفيتی ميخواهد، كه
متاسفانه اين سيستم حاكم فاقد آن ظرفيت است و شايد، اگر اين
ظرفيت موجود بود، آن قدر حساسيت جهانی بر نرانگيخته نمی شد.
آنها كه با نداشتن چنين سلاحی روزانه همه را
تهديد ميكنند، طبيعی است كه جهان نگاهی نامطمئن به آن ها
داشته باشد. شايد اگر ما خود نيز ايرانی نبوديم و در منطقه
زندگی ميكرديم، همين ترس را داشتيم. |