ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

سپاه پاسداران
از مرحله حامی حكومت، به مرحله
 حكومت و جلب حمايت رسيده
ايران- وبلاگ "قوقولی قو"

 
 
 
 
 

نامه ای كه «راز پايان جنگ» را آشكار می كند، بدون شك مهمترين سند تاريخی منتشر شده پيرامون مسائل ايران در سالهای اخير است. اهميت اين نامه منحصر به نقش تاريخی آن نمی شود. اين نامه به سه دليل عمده تاثيرات عمده ای در سياست امروز ايران دارد:

1- نامه در شرايط سياسی و بين المللی خاصی منتشر شده است. در حاليكه مطابق گزارشاتی كه در مطبوعات منعكس می شود، با گذشت 24 سال از آزاد سازی خرمشهر هنوز قسمت های عمده ای از اين شهر بازسازی نشده است. در حاليكه تجربه جنگ هشت ساله ايران و عراق نشان داد كه جنگ چگونه می تواند سرمايه های مادی و انسانی يك كشور را نابود كند و دسترنج مردم و منابع كشور را به مجرای صنايع نظامی و تخريب بكشاند، در حاليكه ايالات متحده با فتح افغانستان و عراق و تاسيس پايگاه های جديد در تركيه و حضور بيش از پيش در آبهای خليجِ فارس در عمل بيش از هر همسايه ديگر با ايران مرز مشترك دارد و درحاليكه ديگر ازهيچ كس پنهان نيست كه پس از 11 سپتامبر ماشين جنگی ايالات متحده برای گشايش جبهه های جديد و گسترده، برای مصرف توليدات نظامی- اتمی، برای تخريب و كشتار به راه افتاده است و درحاليكه در سراسر جهان صلح طلبان از بيم نابودی اين كره خاكی سر آسوده به بالين نمی گذارند، عده ای از حاكمان ايران كاری جز فراهم كردن خوراك تبليغاتی جنگ طلبان كاخ سفيد انجام نمی دهند. اين عده كه تنها راه بقای خود را در ايجاد فضای نظامی گری (و به تبع آن سركوب نيروهای سياسي) می دانند و با تمام قوا در راه قبض قدرت پيش می روند، نه منافع مردم و كشور و نه حتی منافع كم و بيش خود (سهمی از قدرت و نه همه ی قدرت) را درنظر نمی گيرند. به عبارتی امثال آن فرمانده كه در سال 67 با وجود وضعيت اسفناك نظامی و اقتصادی ايران و با اذعان به آن می گويد:«بازهم بايد جنگيد» امروز هم حرفهايی می زنند كه «شعاری بيش نيست».حتی اگر ايران توان مقابله نظامی هم داشته باشد، درگير شدن در اين مقابله (درگيری ای كه می توان از آن جلوگيری كرد) گناهی نا بخشودنی است .    

2- نامه توسط هاشمی رفسنجانی منتشر شده است؛ اگر اين نامه اتفاقی منتشر می شد دارای اهميتی نبود كه امروز دارد. انتشار اين نامه از سوی دفتر هاشمی رفسنجانی يك كنش غير منتظره، حساب شده و استراتژيك است. كنشی كه معانی عميقی دارد:

ظاهرا ميانه رو ها و «سياسيون» اصلاح طلب، كه در گفته های محسن رضايی به شكل شفافی از «نظاميون» متمايز شده اند، تصميم گرفته اند فعالانه در سرنوشت كشور مشاركت كنند. اين مشاركت بی شك زمينه ساز رويارويی های هزينه بر خواهد خواهد بود كه البته هزينه اش اولا كمتر از هزينه ها و ويرانی های جنگ است و ثانيا اين بار اين هزينه ها از جيب دولتمردان با سابقه نظام اسلامی پرداخت خواهد شد و نه دانشجويان و صلح طلبان بی پناه.

ظاهرا كار به جاهای حساسی رسيده است. بگو مگو ميان هاشمی رفسنجانی و محسن رضايی همانطور كه روزنامه كارگزاران نوشته است يك بار ديگر در سال 82 نيز رخ داده بود. چرا در آن زمان اين نامه منتشر نشد؟ دو دليل عمده در اين رابطه به نظر می رسد: اول اينكه اين روزها بخصوص عرصه انتخابات سرنوشت ساز خبرگان رهبری است و هاشمی رفسنجانی كه از رودست خوردن ها در انتخابات های گذشته طاقتش طاق شده اين بار جوابی درخور به منتقدين دست راستی خود می دهد و دليل دوم كه بی نهايت مهمتر از دليل اول است اين مساله است كه مناقشات بين المللی ايران رفته رفته به بزنگاه های برگشت ناپذيری می رسد. اين مناقشات دو سرانجام بيشتر نخواهد داشت: چالش نظامی با آمريكا و دولت نظامی. دولتی كه در آن جايی برای هاشمی رفسنجانی هم نخواهد بود.

3- نامه بخصوص چالشی عظيم در برابر فرماندهان و نقش آفرينان امروز سپاه پاسداران است. سپاه پاسداران در طول ساليان دراز تغيير و تحولات عمده ای را در خود داشته است. جريان های گوناگون در اين سالها در درون سپاه پاسداران نشو و نما كرده اند و گروهی نيز دگرديسی هايی داشته اند كه بر ما نامحرمان نامعلوم است. آنچه كه يك ناظر بيرونی از تحولات سپاه می بيند به طور خلاصه چنين است:

امروز سپاه به يك نيروی «برای خود» تبديل شده است. سپاه ديگر نقش «پشتيبان» بعضی جريان های سياسی را بازی نمی كند. خود قدرتمندترين جريان سياسی شده است كه پشتيبان خود است. ساختار نظامی سپاه پشتيبان فعاليت های سياسی و اقتصادی آن است. با انتشار اين نامه (كه در آن شعار زدگی، ماجراجويی های بالقوه خطرناك و انقلابی گری ظاهری فرمانده سپاه پاسداران در دوران جنگ نشان داده می شود) نور اميدی در دلها می درخشد كه شايد كارگزاران بيست و چند ساله ی نظام از ترس سپاه كمی رو به سوی مردم بياورند و بعد از سالها، مردم محرم حساب شوند و «راز» های مگو برايشان گفته شود.