حسين علايی، از فرماندهان ارشد جنگ با عراق در يادداشتی كه آن
را سايت بازتاب (وابسته به گروهی از فرماندهان دوران جنگ)
منتشر كرد، به نامه آيت الله خمينی پرداخت. او دراين نامه برای
نخستين بار فاش ساخت كه رهبر كنونی جمهوری اسلامی در آن مقطع
دركنار آن گروهی از نظامی ها و سپاهی ها قرار گرفته بود كه می
خواستند جنگ ادامه يابد. سايت بازتاب با انتشار اين نامه، عملا
خواست نشان دهد كه تنها محسن رضائی طرفدار ادامه جنگ با عراق
نبوده؛ بلكه رهبر كنونی جمهوری اسلامی و رئيس جمهور وقت كه نيز
جزو گروه طرفدار ادامه جنگ بوده است. بدين ترتيب، مشخص می شود
كه آن توپخانه تبليغاتی كه عليه باز انتشار نامه آيت الله
خمينی در دو هفته به كار افتاده از كدام پشتيبانی برخوردار
است. همچنان كه مشخص می شود هدف از انتشار آن نامه، نشان دادن
روحيه جنگ طلبی رهبر و ادامه آن از پايان جنگ با عراق تا شرايط
كنونی است. انتشار نامه آيت الله خمينی، مصاحبه هاشمی رفسنجانی
و نامه سردار علائی در سايت بازتاب عملا دو سياست و دو مشی را
در راس هرم حاكميت نشان داد كه در برابر هم قرار دارند.
سردارسپاه "علائی» در نامه خود نوشت:
«در آن دوران، بحثهای جدّی جنگ با ارائه نظريات گوناگون به
امام منتقل ميشد و واقعيتهای جنگ به درستی و با شجاعت از سوی
دولتمردان و نيز فرماندهان جنگ در اختيار حضرت امام و مسئولان
سياسی كشور قرار ميگرفت.
درجريان پذيرش قطعنامه و نامه امام، رئيسجمهور وقت، (علی
خامنه ای رهبر كنونی جمهوری اسلامي) پس از حضور در جبهههای
جنوب به حضرت امام اعلام كردند كه جبههها پر از نيروی داوطلب
مردمی است و بسيجيان و قوای مسلح آماده ادامه نبرد در خاك دشمن
هستند و حضرت امام هم در پاسخ ايشان، فرمودند: «ما در صلح جدّی
هستيم»...» |