ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

3 سال پيش گفته بودم در مسئله اتمی چه می توانيم بكنيم
گزارش محمدخاتمی به نشست سالانه موسسه "باران"
در وضعيتی خطرناك
و بسيار وحشتناك هستيم

نشست سالانه مجمع عمومی موسسه باران تشكيل شد و محمد خاتمی از سفر اخير خود به آمريكا گزارشی در آن ارائه داد.  خاتمی دراين نشست، علاوه بر گزارشی مشروح از سفر خود به امريكا، مطالبی را در ارتباط با پرونده اتمی ايران، بی آنكه نام كسی را ببرد از لحن و كلام و سياست های خود و تفاوت آن با لحن و كلام امثال احمد جنتی و احمدی نژاد سخن گفت و همچنين از خطرات جدی كه ايران و جهان را تهديد می كند. فرازهائی از اين گزارش در زير و بصورت برجسته شده می آوريم و گزارشی را نيز در صفحه داخل از اين گزارش می خوانيد كه متاثر از حجم محدود صفحات پيك نت خلاصه شده است.

در جنگ های تريبونی و شعاری ما حتما بازنده ايم. بسياری از سياست های جهانی اين است كه اسلام يك خطر است. از حركت های غير منطقی و خشونت آميزی كه بعضی از مسلمانان انجام می دهند سوء استفاده می شود، بايد در برابر اين روند بايستيم. زمان؛ زمان دفاع از اسلام و ايران ودفاع از حيثيت و شرافت اين ملت بزرگ و مقابله با تهديدهاست.

همه بايد همت كنيم. امكانات من بسيار كم است. با يك عبا و قبا وارد عرصه مسئوليت اجرايی شدم و با همان عبا و قبا از آنجا خارج شدم و هيچ امكاناتی برای خودم نيندوختم. حتی تعجب می كنند كه رئيس جمهور 8 ساله چگونه حتی يك ساختمانی اداری ساده ندارد.

البته لحن و طرز سخنان من با خيلی ها متفاوت است، كه به آنهم افتخار می كنم، ولی هيچگاه از آنچه مصالح اسلام و ملت ايران است تجاوز نكرده ام و نيز تلاش برای رفع و دفع خطر از ايران را نيز يك اصل بسيار با ارزش می دانم. بهر حال فضای ايجاد شده سبب شد كه صدای من بيشتر و بهتر شنيده شود.

شما نمی توانيد در آمريكا طرفداران اسلام و ولايت فقيه و انقلاب اسلامی پيدا كنيد و حتی از كسانی كه طرفدار ايران مستقل باشد هم چنين چيزی توقعی بيجاست. الان همه آمريكايی ها بر اين باورند كه ايران نبايد اتمی شود و بر آن اتفاق نظر وجود دارد. در كنار آن نگرانی از اينكه آمريكا دوباره ايجاد دردسر كند و نيز اعتراض به سياست های موجود آمريكا در خاورميانه وجود دارد. هنر اين است كه بتوانيم اين اعتراض و اين نگرانی را به نفع خودمان دامن بزنيم. رهبری به من گفتند مطالب شما بد منعكس شد. گفتم بله، وقتی بنده از سوی واحد مركزی خبر و خبرگزاری جمهوری اسلامی ايران تحريم هستم، معلوم است خبرنگاران و روزنامه نگاران خبرها را از مراكز ديگر می گيرند كه آنها هم حتما دقيق منعكس نمی كنند.

 
 
 
 
 

 

نشست سالانه مجمع عمومی موسسه باران تشكيل شد و محمد خاتمی از سفر اخير خود به آمريكا گزارشی در آن ارائه داد.  خاتمی دراين نشست، علاوه بر گزارشی مشروح از سفر خود به امريكا، مطالبی را در ارتباط با پرونده اتمی ايران، بی آنكه نام كسی را ببرد از لحن و كلام و سياست های خود و تفاوت آن با لحن و كلام امثال احمد جنتی و احمدی نژاد سخن گفت و همچنين از خطرات جدی كه ايران و جهان را تهديد می كند. فرازهائی از اين گزارش در زير و بصورت برجسته شده می آوريم و گزارشی را نيز در صفحه داخل از اين گزارش می خوانيد كه متاثر از حجم محدود صفحات پيك نت خلاصه شده است.

 

فكر می كنم زمان دستيابی به يك نگاه و تدبير تازه درپرداختن به امر مديريت در جمهوری اسلامی ايران هم برای تربيت مديران كارآمد و توانا و هم برای يافتن ساز و كارها و راه كارهايی كه قطعات مختلف مديريت به هم پيوند پيدا بكنند و به صورت يك جريان دائماً مسير تكاملی خودشان را طی بكنند فرا رسيده باشد.  يكی از بزرگترين انگيزه های تأسيس بنياد ياران نيز همين دغدغه بود.

وقتی يك دولتی با شعارهايی، آرمانهايی، اهدافی می آيد و دوره رسمی خودش را طی می كند به هيچ وجه نبايد آن اهداف را رها شده بپندارد، گرچه در كشورهايی نظير كشور ما كه هنوز جايگاه و پايگاه مردم و نهادهای مردمی جايگاه محكمی نيست و متأسّفانه هنوز دولت ها حرف اوّل را در همه عرصه ها می زنند، دولت در پيگيری هدف ها و برنامه ها دارای نقش مهمی است ولی ما كم كم بايد ياد بگيريم كه داشتن هدف و رفتن به سوی آن نبايد هميشه منوط به حضور در عرصه قدرت و دولت بشود.

بارها گفته و تكرار و حتی توضيح داده شده است كه دوران ما دورانی است كه يك كشور و يك ملت در قالب جامعه مدنی می تواند تداوم پيدا كند. طبع بشر امروز جز حضور در متن يك جامعه مدنی را نمی پذيرد و هرچه جز اين باشد بر خلاف طبع تاريخ است و در نتيجه پايدار نخواهد بود و خواست تاريخی ملّت ما هم استقرار يك جامعه مدنی است.

روح جامعه مدنی وجود سازمان ها و تشكل های واسطه ميان قدرت متمركز و مردم مثل تشكل ها و سازمان های غير دولتی و در سطح بالاتر احزاب و .. است .

ما بايد مدافع تكثر و تنوع در جامعه باشيم. يعنی تكثر و تنوعی كه وجود دارد. بايد آنرا به رسميت بشناسيم و اجازه دهيم كه تكثّر و تنوّع در صورت نهادها و تشكيلات جرياناتی كه به رسميت شناخته شده اند خودشان را نمايش بدهند. توجه به NGO ها ، توجه به تشكل ها ، توجه به انجمن ها و نظائر آنها.

دولت‌ها ممكن است سليقه شان ايجاب نكند به اين مسائل بپردازند. بايد سعی كرد در كشور با استفاده از امكانات غير دولتی هم برای بالفعل كردن ظرفيت های موجود اقتصادی فرهنگی و حتی دينی وهم با ايجاد زمينه برای ظرفيت سازی جديد تلاش و فعاليت شود. ما دلمان می خواهد فعاليتهای اساسی و بنيادی صورت بگيرد

در اينجا بزرگترين سرمايه و شايد فعلاً تنها سرمايه ها همين دوستان ، خانم ها و آقايان هستند كه دور هم جمع شده اند. بنابراين ، اين گام كه خيلی لرزان هم برداشته شده است و با امكاناتی در صفر شروع كرده است خيلی هم كمبودهای فراوان دارد با اتكای به همّت و تلاش همين نيرو و سرمايه اصلی است كه بعد از توكل به خدا كارش را شروع كرده و انشاء الله موفق هم خواهد شد به خصوص اينكه ظرفيت فوق العاده زيادی در همين جمع و احياناً افرادی كه در اين جمع نيستند و به نحوی ارتباطی با اين تشكيلات دارند نهفته است.

نكته ديگر جدی گرفتن مشاركت دوستان در فعاليت های باران است  از جمله شركت در جلسات، كميته ها، فعال كردن آنها، ارائه مطالب، گزارش ها و مقالات و مطالبی كه می توانيم از يك خاطره گرفته تا يك مقاله علمی گرفته برای درج در ماهنامه ای كه انشاءالله به زودی منتشر خواهد شد، در سايتی كه هست و در اختيار اعضا قرار می گيرد به خصوص جمع بندی و ارزيابی خود دوستان از آنچه گذشته است و نيز ارزيابی و نقد آنچه جاری است. ما به هر حال وظيفه داريم در اين زمينه كار بكنيم.

من تقاضا می كنم دوستان در اين زمينه كمك كنند تا سايت و نشريه پربار شود و انشاءالله فعال شدن كميسيون های تخصصی كه بيش از 70 نفر از دوستان الآن مشاركت می كنند بعضی با همّت بالاتر و بعضی با لطف كمتر كه من تقاضا می كنم همه كسانی كه در اين كميسيونها شركت می كنند با لطف بالاتری شركت كنند و همت بيشتری داشته باشند و به خصوص زير مجموعه هايی كه كميسيون ها دارند و هسته های اصلی و مركزی كميسيون ها و بعد خود بنياد به نظرم همان زيرمجموعه ها هستند انشاءالله فعال شود و بتوانيم با صاحب نظران، عالمان، تحصيلگران ،جلساتی به صورت كارگاهی داشته باشيم تا بنياد در كميسيون ها تبديل شود به برنامه های عملی در جامعه.

انتظار از اين بنياد فوق العاده زياد است؛ به خصوص در داخل كشور. جوانان خيلی دست طلب به موسسه دراز می كنند و نيز بخش های مختلف ( زنان ، مديران ، عالمان و ... ) و ما امكاناتمان بسيار كم است. تلاش كنيم امكانات مادّی و فيزيكی باران افزايش پيدا كند.

ما هيچ وقت نمی خواهيم وارد فعاليت های رسمی اقتصادی بشويم اما به هر حال با اين ظرفيت سازی هايی كه می شود علاقه مند هستيم بتوانيم آن حداقل های امكانات را برای انجام حد نصاب هايی از برنامه ها و اهدافی كه داريم انجام دهيم و اين همّت دوستان را می طلبد كه بايد راهكارهای مناسب برای بدست آوردن امكانات و امكان جواب دادن به طلب ها و نيازهايی كه هست برای ما فراهم كنند .

وی در ادامه سخنانش گفت:« هيچ وقت در هيچ مقطعی از تاريخ، بشر به اندازه امروز نگران از سرنوشت خود نبوده است و اين اختصاص به غرب ، مشرق ، جنوب و شمال ندارد.

 سياست های آمريكا خود عامل مهمی در گسترش تندروی و افراطی گری در جهان شده است. كشتار برای انتقام و انتقام برای كشتار، رنگ ايدئولوژيك گرفته است.

اكنون يك وضعيت خطرناك بسيار وحشتناكی وجود دارد و آن ، اينكه يك طرف قدرت بزرگی مثل آمريكاست و ديگر يك قطبی در مقابل آمريكا نيست، بلكه يك خرده قدرت هايی كه توان تخريبشان شايد از قدرت ها ، دولت ها ، نظام ها يا بلوك های گذشته هم بيشتر باشد بروز و ظهور پيدا كردند كه اين سيكل بسته كشتار برای انتقام و انتقام برای كشتارتشكيل دادند و اين امر وضعيتی فوق العاده وحشتناك را ايجاد كرده است.

نگرانی بالاتر اين است كه اين تقابل و گردش انتقام برای كشتار و كشتار برای انتقام رنگ ايدئولوژيك گرفته است و اين امر خيلی وحشتناك است. در يك طرف هم ايدئولوژی دينی هست ، هم معيارهای دنيای مدرن تبديل به ايدئولوژی شده است بطوريكه اشغال ، جنگ افروزی ، تجاوز ، امنيتی كردن فضای جهان وفضای دنيا همگی با معيارهای ايدئولوژيك توجيه می شود. از طرف ديگر هم باز با معيارهای عمدتاً دينی وارد اين عرصه می شود. كشتار و تخريب را رسالت الهی خويش می دانند، اين وضع وحشتناكی است و متاسفانه در اين عرصه مساله اسلام به خاطر اينكه فعالترين و پوياترين حركتهای هم جهادی و هم تروريستی است به نحوی از انحا از دل دنيای اسلام بر می خيزد و خودش را منتسب به دنيای اسلام می داند، اسلام خيلی مطرح و مورد تهديد است و خيلی هم زمينه تلاش می شود با دامن زدن به اسلام هراسی و اسلام ستيزی توجيه شود.

بسياری از سياست ها اين است كه رسما اعلام می شود اسلام يك خطر است. آنهايي(پاپ) هم كه رسما اعلام نمی كنند، گاهی مفهوم هائی را بيرون می دهند و ما ديديم اخيرا كسانی كه انتظار بود دعوت به صلح و آرامش كنند مطالبی را بيان كردند كه پيداست نگاهشان به اسلام نگاه دينی است كه ناشی از فرآيند خشونت است و مشكلات ايجاد می كند.

با توجه به وضعيت خطرناك كنونی و از طرف ديگر آمادگی مناسبی كه در دنيا برای رهايی از اين وضع وجود دارد، يكی از بزرگترين رسالتهای ما اين است كه در مقابل اين فضای وحشتناك كه از يك طرف دائما تشديد كننده خشونت و جنگ و زبان تند و اعمال برنامه های تند است و از سوی ديگر از يك طرف سوء استفاده ای كه از نام اسلام می شود و حركتهای غير منطقی و خشونت آميزی كه بعضی از مسلمانان انجام می دهند، بايستيم.

 

همه از من توقع دارند كه به خصوص در عرصه گفت و گوی تمدنها فعال شوم و مركزی كه با اين نام است فعاليت گسترده كند.

نمی دانند كه من با يك عبا و قبا وارد عرصه مسئوليت اجرايی شدم و با همان عبا و قبا از آنجا خارج شدم و هيچ امكاناتی برای خودم نيندوختم و تعجب هم می كنند كه رييس جمهور 8 ساله چگونه حتی امكان اينكه يك ساختمانی يا امكانات اداری ساده يك موسسه را داشته باشد ندارد و آنها اصلا برايشان قابل تصور نيست.

البته زمان نيز زمان دفاع از اسلام و ايران و دفاع از حيثيت و شرافت اين ملت بزرگ است و مقابله با تهديدها يی است كه وجود دارد و ما وظيفه داريم در اين زمينه هر كاری كه لازم است انجام دهيم و انشاالله خواهيم داد.

خاتمی در ادامه سخنان خود گزارشی از سفر اخير خود به آمريكا ارايه داد و گفت: من علاقه مند بودم كه مطالب خود را در آمريكا بيان كنم زيرا در آمريكا مراكزی كه عليه اسلام و ايران فعالند زياد است و نيز افكار عمومی در آمريكا بسيار اهميت دارد.

متاسفانه ما حاضر نيستيم از ابزارهای مختلف برای اينكه بتوانيم از آنچه مصلحت است استفاده كنيم، بهره‌برداری كنيم و فكر می كنيم می توانيم با جنگ های تريبونی و شعاری مشكل را حل كنيم و با توجه به امكانات بسيار وسيعی كه آنها دارند ما در اين جنگ های تريبونی و شعاری حتما بازنده هستيم مثل اينكه تا به حال بوده ايم.

 

درامريكا از من تقاضا شد در شورای روابط خارجی آمريكا صحبت كنم ، ولی قبول نكردم . نمی خواستم سفرم رنگ و بوی سياسی به خود بگيرد. سياسی ترين بخش آمريكا همين شورای روابط سياسی خارجی است و بيش از 11 هزار عضو دارد . يعنی تمام سياستمداران گذشته ، امروز و آينده آمريكا با ديدگاههای متفاوت در اينجا عضو هستند، خيلی رنگ و بوی سياسی آن سنگين است و من نمی خواستم سفرم اين رنگ و بو داشته باشد.

البته لحن و طرز سخنان من با خيلی ها متفاوت است كه به آنهم افتخار می كنم ولی به ياری خداوند هيچگاه از آنچه مصالح اسلام و ملت ايران در آن است تجاوز نكرده ام و نيز تلاش برای رفع و دفع خطر از ايران را نيز يك اصل بسيار با ارزش می دانم. بهر حال فضای ايجاد شده سبب شد كه صدای من بيشتر و بهتر شنيده شود.

در مساله اتمی فوق العاده حساسيت داشتند و از طرف ديگر از اينكه آمريكا با بحران جديدی روبرو شود نگران بودند و نخبگان و افكار عمومی حساسيتشان در اين دو مورد يكسان است. متاسفانه ما نمی دانيم ازامری كه می تواند به نفع مصالح ايران باشد چگونه استفاده كنيم، مهمترين چيزی كه می شد و می توان از آن استفاده كرد اين نيست كه شما بگرديد در آمريكا طرفداران اسلام و ولايت فقيه و انقلاب اسلامی پيدا كنيد و حتی از كسانی كه طرفدار ايران مستقل باشد هم چنين چيزی توقعی بيجاست ، همه آمريكايی ها هم بر اين باورند كه ايران نبايد اتمی شود و بر آن اتفاق وجود دارد. در كنار اين نگرانی ها و اعتراض در بخش هايی از آمريكا نگرانی از اينكه آمريكا دوباره سياست هايش برای خودش ايجاد دردسر نكند و نيز اعتراض به سياست های موجود آمريكا در خاورميانه وجود دارد. هنر اين است كه بتوانيم اين اعتراض و اين نگرانی را به نفع خودمان دامن بزنيم. می گفتند چرا به سوی تكنولوژی اتمی می رويد؟ شما كه نفت داريد و خود همين امر شبهه برانگيز است، گفتم اين حرف حرف بی ربطی است، دنيا به سمت انرژی اتمی می رود. فرانسه 30% انرژی اش از اتم تامين می شود خود آمريكا روز به روز بيشتر می شود منابع فسيلی روزی تمام می شود.

به علاوه همه دنيا می گويند بايد به سوی سوختهای كم ضرر برای محيط زيست برويم، بعلاوه جفاست كه ما نفت ، اين سرمايه بين نسلی را بسوزانيم. ما بايد آنرا به ارزشهای افزوده بالاتر تبديل كنيم. تمام اينها ايجاب كردند انرژی غير نفتی داشته باشيم و فعلا نقد ترين آن انرژی اتمی است و ديگر آنكه ما ميلياردها دلار می خواهيم سرمايه گذاری كنيم ، اطمينان نداريم به شما كه ما بسازيم و به لحاظ سوختش ما را معطل بگذاريد. فوقش اين است كه شما می گوييد تامين می كنيد ما به قول شما اطمينان نداريم.  برايشان مثالی زدم؛ ناوگان هوايی ما ناوگان كهنه است كه اگر هنر و صلاحيت كادر فنی نبود خيلی بيش از اين ها فاجعه داشتيم. هر روز فاجعه ايجاد می شود. اين هم يك امر انسانی است ناوگان ما هم مركب از بويينگ و ايرباس است، بويينگ ما را تحريم كرده و به ما نمی دهند. ايرباس هم كه قرار بود بدهند و من خودم با اقای شيراك امضا كردم و پيش پرداخت انرا برای نجات جان مردم دادم. شيراك مقتدرترين رييس جمهور اروپا پس از 2 سال گفت آمريكا گفته ما شريك هستيم و به شما اجازه نخواهيم داد به ايران هواپيما بفروشيد؛ چطور می توانيم اعتماد كنيم وقتی هواپيما كه با جان انسان هاسروكار دارد به ما نمی دهيد ، چگونه به ما سوخت اتمی خواهيد داد؟!

بمب نمی سازيم

وی تصريح كرد:« ما دلمان می خواهد چرخه تكنولوژی را تكميل كنيم تا مطمئن باشيم كه سرمايه گذاری های ما در انرژی اتمی معطل نمی ماند و هدر نمی رود بنابر اين اولين گام اين است كه ما بتوانيم بخش آزمايشگاهی و تحقيقاتی غنی سازی را تكميل كنيم؛ شما يك نگرانی داريد كه ما توليد انبوه كنيم و بمب بسازيم ؛ نه ما بمب نمی سازيم .

3 سال پيش پيشنهاد من ، مشاركت فرانسه- ايران- روسيه برای غنی سازی درايران بود. همان زمان گفتم امكان ندارد آنها بگذارند ما به تنهايی صاحب توليد صنعتی اورانيوم شويم. گفتند نه ، ما بايد خودمان داشته باشيم . وقتی سال گذشته همين پيشنهاد را در سازمان ملل مطرح كردند  ديگر خيلی گوش نكردند.

درامريكا توضيحاتم را در اين باره دادم . گفتند خيلی منطقی است. حالا چه كار كنيم؟ گفتم مذاكره! خوشبختانه ايران هم انعطاف نشان داده بود و گفته بود تعليق می تواند موضوع مذاكره باشد. به آنها گفتم با آشنايی كه از ايران دارم اين يك انعطاف بزرگ است و از آن استفاده كنيد و فكر می كنم فضای ايجاد شده می تواند اميدواركننده باشد كه هم ايران به حق خود برسد و هم از بحرانی شدن امور جلوگيری بعمل آيد. همچنين بحث های هلوكاست و محو اسرائيل نيز زياد مطرح بود.

اينكه مطالب من در ايران چگونه منعكس شد يا چه كسانی به چه انگيزه ای خواستند تحريف كنند مطلب ديگری است.

پس از بازگشت يك وقتی رهبری به من گفتند مطالب شما بد منعكس شد. گفتم بله، وقتی بنده از سوی واحد مركزی خبر و خبرگزاری جمهوری اسلامی ايران تحريم هستم، معلوم است خبرنگاران و روزنامه نگاران خبرها را از مراكز ديگر می گيرند كه آنها هم حتما دقيق منعكس نمی كنند و شايد انگيزه هايی در دگرگون جلوه دادن امور دارند.