ابطحی ـ يكی از كارهای زشت اين است كه وقتی كسانی با گروه
حزب، طرز تفكر و يا مذهب و عقيده ای مخالفند، كارهای نكرده و
اعتقادات نداشته را هم به آنان نسبت دهند. چند روز پيش در يكی
از نوشته های من متأسفانه همين اتفاق زشت صورت گرفت. در
يادداشتی در مورد كتابسوزان برلين نوشته بودم كه كمونيست ها در
دوران حاكميت بر آلمان شرقی، كتابسوزی راه انداخته بودند.
ايميل ها و يادداشتهای زيادی در اين ايام دريافت كردم كه گفته
بودند ماجرای تلخ كتابسوزان برلين در دوران نازيها بوده است.
بنا به توضيحات وارده در شب 11 مه 1933 هزاران عضو جوانان نازی
مشعل بدست، در خيابان اونترليندن به رهبری گوبلز 20 هزار جلد
كتاب تحقيقاتی و علمی، سياسی را به آتش كشيدند.
وظيفه ی اخلاقی و شرعی بود كه زودتر اين تصحيح را بنويسم. آنچه
توجه من را جلب كرده بود آتش سوزی كتاب ها بود و هشدار به آتش
سوزی های انديشه و فكر، كه عليرغم پايان يافتن دوران نازی ها،
همچنان در نقاط زيادی از دنيا ادامه دارد. نكته ی جالب تر، كه
در آن يادداشت به آن اشارهای نرفته بود اين كه در زير ميدان،
كتابخانه ی بزرگی درست شده كه در آن صدها هزار جلد كتاب
نگهداری می شود. كار سمبليك قشنگی است. خيلی كتابخانه های
مهمتری از كتابخانه ی ميدان روبروی دانشگاه هومبولت برلين در
دنيا هست ولی هيچ يك از آنان چنين پرمعنا نيست. اين ميدان
تابلوی بزرگی در پيشگاه بشريت است كه: انديشه را نمی توان
سوزاند و نابود كرد. |