اين گزارش
وقتی تهيه شد كه متوجه شدم آيتالله يوسف صانعی در مشهد است.
به اعتقاد برخی سفر
او، درپی سفر آيتالله موسوی اردبيلی، آيتالله هاشمی شاهرودی،
حجت ااسلام هاشمی رفسنجانی و آيتالله مكارم شيرازی به مشهد،
اهميت ديگری هم دارد كه ردپای آن را
ميتوان در انتخابات سرنوشتساز مجلس خبرگان رهبری جستجو كرد.
گفتوگوی يك ساعته با
آيتالله صانعی در خيابان امام رضای مشهد و در منزل او انجام
شد.
در چند سال گذشته، او به دليل نوع رويكرد و تفاوت در برداشت از
تعابير نظام حاكم
در ايران، از مناصب اجرايی دور مانده است. اگرچه كه آيتالله
صانعی تاكيد دارد، در
گذشته نيز همين برداشتها را داشته و اگر تاييدات آيت اله
خمينی نبود، او اعدام
ميشد.
صانعی يكی از روحانيانی است كه به خاطر فتواهای متفاوت و بيان
صريح نظرات فقهی در مورد مسايلی كه سالهاست كمتر در شكل ماهوی
آن بحث شده، شهرت دارد. او در بيشتر
موارد با پاسخهای متفاوت به استفتائات جواب داده و همواره
مورد توجه بسياری از
جوانان بوده است.
مثلا در مورد روزه در ماه رمضان ذكر می كند كه اگر روزه گرفتن
به نيت لاغر شدن نيز باشد، چون باعث تقرب است صحيح است.
اين موضوعی است كه با نظرات بسياری از علمای دينی اختلاف دارد.
او همچنين نظراتی در مورد روابط دختر و پسر و بهرههای بانكی،
حتی مسايل كشوری نظير قوه قضاييه دارد.
چنانكه اشاره ميكند: امروز تنها راه جذب مردم به اسلام،
بيان مبانی حقوق بشر و
كرامت انسان در اسلام است. بايد از حقوق بشر، حرمت انسان و
جايگاه والای آن در دين
سخن گفت.
او كه در طول مصاحبه از خاطراتش با آيتالله خمينی نقل ميكرد،
عليرغم اينكه
نقدهايی را به نظام وارد ميدانست، از بيان آن نقدها خودداری
ميكرد، اما معتقد بود
: «نبايد
وارد منازعات بيحاصل شد.»
وی همچنين به يك صحبت ناگفته از آيت الله
خمينی اشاره كرد كه در خصوص دوری از شعار و نزديكی به عمل ذكر
شده بود. او گفت: «من
فكر ميكنم بايد برای كسب جايگاه لازم در سازندگی، كاركرد.
روزی از ايشان شنيدم كه
به كسی نصيحت ميكرد، تسبيح را بيانداز و بيل را بردار.
وی در بخش ديگری ازصحبتهايش به جملهای از آيت الله نائينی
اشارهای داشت كه
گفته بود: قدرت را يا عصمت محدود ميكند يا مردم و با اين
جمله، از زياده خواهيها
نيز انتقاد كرد.
آيتالله صانعی كه بيشتر سعی ميكرد با ذكر جمله "به نظر من"
از طرح موضوعات به
شكل قطعی دوری كند، در پاسخ به سوالی درباره قوه قضاييه، گفت:
«مشكلات زياد است.
امامی كه ما ميشناسيم، چنين دستگاه قضايی را ... » و سكوت كرد
چرا كه به گفته خود،
نميخواهد بر آتش منازعات بدمد. وی بار ديگر گفت: «حرفهای بی
تأثير و بی ارزش فقط
سرگرمی است.»
آنانی كه حرفشان خريدار دارد
صانعی متعقد است اگر شرايط مهيا بود بسياری از فتواهايش را
قانونی ميكرد تا چهره حقيقی اسلام را نشان دهد. اگرچه با تاسف
اشاره كرد كه در نبود آيت الله خمينی، اين كار
ميسر نخواهد بود. وقتی در باب انجمن حجتيه و فرهنگ ظاهرگرايی
دينی سوال كردم، تأكيد
كرد: من به گروهها كاری ندارم، به نظرم چنين بحثهايی
بيفايده است. هر كس بايد
بنابر فهمی كه از دين دارد عمل كند و وظيفه من و شما تنها امر
به معروف و نهی از
منكر و پرهيزدادن افراد از گناه و ايمان به اسلام انحرافی است.
از او در مورد مشكلات جاری در جامعه اسلامی نظير حاشيه نشينی ،
فقر، فسادهای اجتماعی و معضلات روزمره پرسيدم. در پاسخ به اين
سؤال نيز با خنده گفت: آنها كه
حرفشان در سيستم اجرايی خريدار دارد، بايد در مورد اين قبيل
مباحث موضع بگيرند.
برويد و از آن آقايان سؤال كنيد كه با حاشيهنشينی، اعتياد و
قرصهای نشاط آور چه
ميكنند؟ البته آنها هم جوابهای استانداردی دارند، مثلاً می
گويند كه فلان چيز
بايد بشود،يا فلان نشود، اما چگونه؟ معلوم نيست.
مهمترين وجه تامل برانگيز آيتالله صانعی، فتاوی متفاوت اوست.
او در امور دينی نظراتی به جز نظرات مطرح در ايران دارد:
برابر دانستن ديه زن و مرد، همگنی خونبهای مسلمان و
غيرمسلمان، برابری ارث زنان و مردان، قائل بودن سن 13 سالگی
برای بلوغ دختران.
برخی كه در برابر نظرات او، ديدگاه انتقادی دارند، ميپرسند:
مستندات فقهی چنين
فتواهايی چيست؟ چرا پيش از اين چنين احكامی از دل منابع فقهی
بيرون نيامده بود؟ آيا
صدور چنين احكامی، "وادادگی» در برابر فرهنگ و قوانين غربی
نيست؟ و اين كه، چنين
احكامی مستندات دينی دارد يا تنها مصلحتی بوده و به قصد
خوشايند زمانه وضع شده؟
صانعی در پاسخ، طرح اين موضوعات را ضروری خواند و تأكيد كرد كه
مقام نقد، حرمت
داشته و بيان چنين شبهاتی به غنی شدن فقه شيعی كمك ميكند.
وی به نقدهای وارده
چنين پاسخ داد: اين سؤال جواب نغزی دارد. يعنی همين اشكال در
جاهای ديگری هم مطرح
است. هرچه آنجا پاسخ ميدهند، اينجا هم جواب همين است. مثلاً
اينكه ميگويند اين
فتاوی قبلاً نبوده، سؤال من اين است كه مگر ولايت فقيه، همين
بحثی كه امروزه
بعضيها در موردش افراط هم ميكنند، قبلاً بوده؟ اين بحث هم
به عنوان بحثی جديد و
بنابر ضروريات جامعه مطرح شد يا مثلاً همين جمهوری اسلامی، آيا
طرح اين مدل حكومتی وادادگی بود؟ چون مثلاً غربيها به اين
نتيجه رسيدهاند كه حكومت مردم بر سرنوشت
خويش خوب است و ما نيز سابقه تاريخی استبدادی داشتهايم، تن
دادن به رأی مردم
وادادگی در برابر غرب است؟ يا مثلاً همين حوزههای علميه كه
الان با متدهای غربی،
امتحان برگزار ميكنند و دروس اينترنتی ارائه ميشود، آيا
استفاده از اين شيوه ها
چون در گذشته نبوده، وادادگی محسوب می شود؟
وی سپس با لحنی آميخته با طنز اشاره می كند: آقازادههای
بسياری از علما قبلاً
دكترا نميگرفتند و حالا ميگيرند. زندگی عوض شده و اين به
معنای وادادگی نيست.
صانعی در ادامه ميگويد: قبلاً در اين كشور به جای هتل،
كاروانسرا داشتيم. مردم
با الاغ و شتر سفر ميكردند. حالا بگوئيم چون قبلاً وضعيت
آنطوری بوده، امروزه
استفاده از اتومبيل و هواپيما و مترو و بقيه وسائل نقليه
وادادگی بوده و بهتر است
همان الاغ و شتر را سوار شويم؟ ميگويند كه احكامی اينچنين پيش
از اين نبوده، پس
چرا رساله منتشر می شود؟ پس اجتهاد برای چيست؟ با اين ترتيب
بايد درهای حوزه را بست
اگر هر برداشت جديدی را وادادگی بناميم.
جوجه كشی را دخالت در كار خدا ميدانستند
آيت الله صانعی سپس با اشاره به طرح شبهات جديد در حوزه مسائل
فقهی اظهاركرد:
وقتی كه مشكلی مطرح ميشود، جواب ندهم؟ بگويم همان چيزی كه در
گذشته بوده، چون
قبلاً بوده الان هم بايد همان باشد؟ با چنين منطقی آيا می شود
افراد را به دين جذب
كرد؟
وی به فتوای صادره خود پيرامون برابری ديه و ارث زن و مرد
اشاره كرد و گفت: مگر
مرد از آسمان افتاده يا مثلاً زن از جای ديگری آمده كه
ميگويند ديه يا ارث مرد
بايد با زن فرق داشته باشد؟ احكام صادره از سوی من در اين
موارد بر اساس ادله فقهی است در حالی كه به نظرمن احكام قبلی
مبتنی بر روايات و مستندات مستحكم نبوده و
براساس فرهنگ زمان تبيين شده است.
مثلاً ميگفتند كه چون زن خرجی نميدهد، بايد
نصف مرد ارث و ديه بگيرد. براساس آيات قرآنی هرآنچه خوب است از
هر كسی ميتوان ياد
گرفت. امروز بنابر همين اصل است كه در نظام جمهوری اسلامی
گوسفند شبيهسازی ميكنند، قبلاً بعضيها می گفتند كه اين
كارها، كار خدايی است و شخص مرتكب، مرتد
است و بايد اعدام شود. حتی خاطرم هست كه وقتی برای اولين بار
در مرغداريها بحث
جوجهكشی مطرح شد، عده ای سروصدا كردند كه اين كارها دخالت در
فعل الهی است.
اودر باب مستندات فتاوی خود تاكيد كرد: در كنار صدور فتوا،
ادله احكام جديد
صادره را نيز گفتهام. چندين صفحه در تشريح حكم برابری ديه زن
و مرد توضيح دادهام
و در باب سن بلوغ دختران، 36 روايت را بررسی كردهام.
اگر بخواهيم كه تنها به گفته گذشتگان اكتفا كنيم، بايد همان
100 صفحه اوليه فقه
شيعه را نگاه داشته و صدها هزار صفحه فقه و احكام جديد صادره
را در دريا بريزيم. وی در ادامه اشاره
كرد: نبايد هر آنچه را كه برخلاف نظر ما بود، وادادگی در برابر
بيگانگان و بی پايه و اساس بخوانيم.
او در بخش ديگری از مصاحبه به مسئله غنا و حرمت موسيقی اشاره
كرد و گفت:اگر
محتوا سالم بود، غنا و سرود، حلال است. وی سپس به سابقه اين
موضوع اشاره كرد: پيش
از اينها، مرحوم فيض حكم به حليّت موسيقی داد به شرطی كه به
حال مردم مفيد باشد،اما
همان زمان ميگفتند كه فيض كافر شده است. |