ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

هشدار خاتمی به مردم
اگر قشريون غلبه پيدا كنند
همه بايد تسليم آنها باشند!

 
 
 
 
 

 

نگذاريد كسانی كه هيچ نسبتی با ارزش‌های انقلاب و خون شهيدان نداشته و ندارند بيايند و متصدی امور شوند و كسانی كه نسبتی با خون شهيدان، انقلاب و ارزش‌های آن داشتند را از صحنه خارج كنند. آنها سليقه‌ خود را سليقه‌ خداوند می دانند و اگر بيايند همه را مجبور خواهند كرد كه آن را بپذيرند و اگر نپذيرند هر برخوردی را با او جايز می‌دانند.

 

محمد خاتمی در آستانه پايان ماه رمضان و بعنوان ختم كلام در ماهی كه بسياری از چهره های شناخته شده سياسی جمهوری اسلامی- از جمله خود خاتمی- در شب های احيا و يا مراسم افطاری و يا روز قدس سخنرانی كرده اند، طی سخنانی در مراسم افطار انجمن اسلامی معلمان در شهرری گفت:

در اين انقلاب(انقلاب 57) شخصيت والای دينی كه هويت فقهی و فلسفی او ممتاز بود در راس قرار گرفت. قطعا مردم می‌خواستند ديكتاتوری از بين برود و انقلاب به اين تلاش جنبه‌ معنوی داد. لذا در انقلاب ايران مردم با انگيزه‌ دينی به مبارزه با ديكتاتوری پرداختند.  هنر انقلاب اين بود كه بعنوان رسالت دينی تلاش برای پيشرفت و توسعه‌ جامعه را مطرح كرد. مردم از روابط ناعادلانه‌ سياسی، اجتماعی و اقتصادی رنج می‌بردند و احساس می‌كردند بايد به عرصه بيايند و اين روابط ناسالم را از بين ببرند و دنيايی نو بسازند و چنين شد. هنر انقلاب اين بود كه نشان داد مبارزه با ظلم يك گام به سوی خداست و راز و رمز اينكه انقلاب اسلامی ايران اينطور فراگير شد را بايد در جنبه‌های معنوی آن جست‌وجو كرد.

انديشه به هر ميزانی كه بزرگ باشد اگر در بين مردم پايگاه پيدا نكند، يا می‌ميرد و يا صاحب آن انگيزه برای ماندن بايد به استحاله شدن در دستگاهی كه خود زمانی با كمك مردم عليه آن مبارزه می‌كرد،‌ تن در دهد واين امری است كه در تاريخ مبارزاتی دوران ستمشاهی بارها آن را مشاهده كرده‌ايم.

قشريون و كسانی كه فقط از دين ظواهر را می‌بينند همان‌هايی هستند كه از ناهنجاری‌های رفتار يك جوان برآشفته می‌شوند و حاضر می‌شوند او را زير پا له كنند اما در مقابل گناهانی مانند تهمت، غيبت و ريختن آبروی انسان‌ها بی‌تفاوتند و حاضرند همه چيز را قربانی سليقه‌های انحرافی خود كنند.

جريانی كه خود را متولی دين می‌داند، با ابزارهايی كه در اختيار دارد خود را ميراث‌خوار انقلاب معرفی كرده و همه‌ سلايق را از صحنه بيرون می كند. آنها سليقه‌ خود را سليقه‌ خداوند بيان می‌كنند و همه را مجبور خواهند كرد كه آن را بپذيرند و اگر نپذيرند هر برخوردی را با او جايز می‌دانند. به راستی اگر اين ديدگاه حاكم شود چه اتفاقی می‌افتد؟ و اگر انسانی خلاف آنچه آنها به آن اعتقاد دارند را داشته باشد چه سرنوشتی خواهد داشت.

من مسلمان می‌گويم خدا قادر مطلق است اما حق انسان در تعيين سرنوشتش حقی الهی است و حق طبيعی و قراردادی نيست كه با يك قرارداد لغو شود. اين امر در قانون اساسی ما آمده و بايد همه‌ی امور بر اساس رای مردم باشد.

درحال حاضر در كشورمان ديدگاهی می‌گويد انتخابات بايد در عين برخورداری از سلامت و روحيه‌ رقابتی از زمينه‌ حضور همه‌ كسانی كه می‌توانند سليقه‌های جامعه را هدايت كنند برخوردار باشد، ديدگاه ديگری نيز وجود دارد كه معتقد است مردم چكاره‌اند؟ انتخابات امری تشريفاتی است و امام(ره) نيز برای فريب مردم فرمودند ميزان رای مردم است. سئوال من اينجاست كه آيا از اين نظر اين پيش نمی‌آيد كه من بايد همه‌ی امكانات را به خدمت بگيرم و نتيجه انتخابات مطابق سليقه‌ من باشد؟ و اگر نبود القاء كنيم كه تغيير دادن اين نتيجه، وظيفه‌ی دينی است؟

امروز در ورای مسائل خاص سياسی تفاوتی در دين نسبت به اين دو مسئله وجود دارد. بايد آگاه باشيم كه در جامعه‌ی ما چه می‌گذرد.

كسانی هستند كه هيچ نسبتی با ارزش‌های انقلاب و خون شهيدان نداشتند و ندارند . لذا نبايد بگذاريم كه آنها بيايند و متصدی امور شوند و كسانی را كه نسبتی با خون شهيدان ،انقلاب و ارزش‌های آن داشتند را از صحنه خارج كنند. بايد هوشيار باشيم و انشاءالله اينگونه نخواهد شد.