هيچ نشانه ای دال بر اينكه می خواهند انتخابات آزاد و عادلانه
برگزار كند وجود ندارد. چون نمیخواهند انتخابات آزاد برگزار
كنند اصلاحطلبان را در هياتهای نظارت راه نمیدهند و حتی
خبرنگاران را از ورود به ستاد انتخابات منع میكنند.
" تاجزاده درباره انتخابات اول شوراها با دور زدن آرشيو
خبرهای سفر رهبر در همان زمان به بندرعباس و اعلام مخالفتش با
تائيد صلاحيت ملی مذهبی ها گفت: آزادترين انتخابات كشور در دور
دوم شوراها برگزار شد، در اين انتخابات حتی يك نفر به دليل
اعتقاداتش رد صلاحيت نشد. "
رهبر جمهوری اسلامی در جريان آن انتخابات و در روز رای گيری،
درحاليكه خود به بهانه دور بودن از محل اسكانش در تهران رای
نداد، با اشاره به تائيد صلاحيت ملی مذهبی ها و وابستگاه نهضت
آزادی اعلام كرد: "كسانی
كه صلاحيت نداشته اند و به اين انتخابات راه پيدا كرده اند،
حتی اگر انتخاب شوند صلاحيتشان رد خواهد شد."
بنابراين انتخاباتی كه می خواهد برای شوراها و خبرگان برگزار
شود، در جهت همان اهداف رهبر كه در جمله خود او در بالا
خوانديد برگزار خواهد شد، زيرا حاكميت باصطلاح يكدست دراختيار
اوست.
تاج زاده درادامه مصاحبه خود گفت:
ما با تحريم و يا شركت بدون قيد و شرط در انتخابات معتقد
نيستيم و تحت هر شرايطی در انتخابات شركت نمیكنيم. اگر
انتخابات غير آزاد و ناعادلانه باشد ممكن است مثل مجلسهفتم
بگوئيم در انتخابات شركت نمیكنيم، البته مثل برخی گروهها
نيستيم كه از ابتدا دلسرد بوده و اعلام میكنند كه انتخابات
را تحريم میكنيم، استراتژی اصلاحطلبان
مشاركت مشروط
در انتخابات است.
اگر انتخابات آزاد, عادلانه و سالم نباشد در آن شركت نمیكنيم
و اگرشرايط را مساعد ببينيم آن را تحريم میكنيم. يعنی اگر
همه اصلاحطلبان حاضر باشند، اين
گزينه
قابل بررسی است كه از
مردم
بخواهيم در انتخابات شركت نكنند.
كانديداهای اصلاح طلبان اكنون به صورت فعال در انتخابات ثبت
نام میكنند و صبر میكنيم تا ببينيم بررسی صلاحيتها و
نحوه مواجهه دولت و مجلس با انتخابات چگونه است، بعد تصميم
میگيريم كه چه كار كنيم.
تاجزاده افزود: خوبی انتخابات شوراها اين است كه از شورای
نگهبان در آن خبری نيست، بنابراين معلوم میشود
احمدینژاد
كه در
سازمان ملل
جهان را به عدالت، مهرورزی و حفظ كرامت انسانی دعوت میكند،
چقدر حاضر است به سوگندی كه خورده در مورد اجرای قانون اساسی
وفادار بماند و حالا اگر از تضيع حقوق شهروندان در بخشهای
ديگر حكومت جلوگيری نمیكند حداقل حقوق آنها را ضايع نكند.
اگر كميسيون تحقيق و تفحص تشكيل نمیدهد كه ببيند چرا
دو زندانی سياسی
طی يك ماه در زندان فوت كردهاند، چون دخالت در كار قوه
قضاييه است، حداقل مجريان انتخابات نامزدهای رقيب را قلع و قمع
نكند تا بتواند بگويد به حقوق مردم تعرض نكردهام و مثل
روزنامه شرق
نشود كه وزارت ارشاد پرچمدار تعطيلیاش بود نه قوه قضاييه.
اميدواريم به گونهای عمل نشود كه جامعه ايرانی و جهانی با
اين دوگانگی مواجه شود كه احمدینژاد پيام آور
دموكراسی
برای جهان و
استبداد
برای ايرانيان در داخل است. زشت است كه دولت ايران در عراق و
افغانستان با حضور يك ارتش بيگانه خواهان برگزاری انتخابات
آزاد باشند اما پس از 27 سال از پيروزی انقلاب بگويند مردم ما
هنوز شايستگی برگزاری يك انتخابات آزاد را ندارند و اگر
انتخابات آزاد
برگزار شود،
عناصر منحرف
را انتخاب میكند.
در همين مصاحبه، تاج زاده در باره انتشار دوباره نامه آيت الله
خمينی درباره قبول آتش بس در جنگ عراق توسط هاشمی رفسنجانی
گفت:
اين نامه قبلا علنی شده بود، ولی با توجه به تحريفاتی كه
درباره جنگ داشت صورت میگرفت، انتشارآن ضرورت داشت. امام نيز
خواسته بود كه در زمان مناسب مساله جنگ مورد ارزيابی واقع شود
و اگر اين كار نشود، امكان درس نگرفتن از گذشته فراهم
نمیشود.
سخنگوی دولت "الهام" گفته است "در مورد جنگ ناگفتهای وجود
ندارد". اما واقعيت اينطور نيست. در مورد جنگ ابهامات و
ناگفتههای زيادی وجود دارد كه بايد در مورد آن بحث شود و
انتشار اين نامه میتواند به شروع اين حركت كمك كند تا معلوم
شود چه تصميمات غلطی در اين دوره گرفته شده كه میتواند
درسی برای امروز
ما باشد. »
در ادامه همين بخش از مصاحبه، تاج زاده بی آنكه مستقيما نام
"مصباح يزدی” را بيآورد فاش ساخت:
عصبانيت مخالفان انتشار دوباره نامه توسط آقای هاشمی هم ناشی
از افشا شدن خط تبليغاتی انحرافی و گمراهكنندهای است كه
پرچمدارش در دوره امام منزوی بود و پس از امام سعی میكند در
موسساتی بنام امام( موسسه كنونی مصباح يزدی در قم) ايده های
مطرود خود را در جريان انقلاب و جنگ به نام امام تثبيت و تبليغ
كند. به اين سوال همه پاسخ نمیدهند كه در دوران امام و جنگ
كجا بودند؟ يك جا را نشان دهند كه در جبههها حضور داشتند و
در دفاع ار مواضع امام صحبت كردهاند، حالا با قبل از
انقلابشان كاری نداريم. اينها با خود دفاع مقدس مخالف بودند،
حالا مدافع ارزشهای آن شده اند!
آنها آگاهانه تلاش میكردند امامی را كه خودشان میپسندند و
كارهای آنها را تاييد می كند، تبليغ كنند. چون به تنهايی فاقد
توانايی مشروعيتبخشی به خودشان هستند، اما با نامه امام- كه
معلوم شد مشی امام با آنها متفاوت است- به شدت با بحران
مشروعيت در بين طرفداران خود مواجه شدند و به همين دليل هم
عصبانی شدند، و گرنه نگران جمهوری اسلامی نيستند كه تضعيف شود.
بايد بررسی شود چه عواملی باعث شد تا نوشيدن جام زهر تنها راه
نجات كشور و جمهوری اسلامی شد.
آنها كه می گويند انتشار اين نامه موجب تضعيف نيروهای مسلح
است، بهتر است
حزب پادگانی
را تعطيل كنند و مانع دخالت نظاميان در انتخابات و سياست شوند
تا نيروهای مسلح تضعيف نشوند.
تاج زاده در باره گزارش تحقيق و تفحص مجلس از عملكرد وزارت
ارشاد دولت اصلاحات نيز گفت: بعد از رحلت امام (ره) موضوعی در
ايران مطرح شد به نام تهاجم فرهنگی و شبيخون فرهنگی كه به يك
خطر جهانی اشاره میكرد، اما از آن نتايج غلطی گرفته شد،
اينكه فرهنگ مسلطی در سطح وسيع در حال تبليغ است و هنوز هم
تبليغ میشود و رقيبی را برنمی تابد، يكسانی فرهنگی را هدف
قرار داده است. پس بايد در برابر آن مقاومت كرد، همه درمورد
اين مساله هم نظر بودند و حتی برخی كشورهای اروپايی مثل فرانسه
هم همين نظر را داشتند.
- اما در ايران - نتيجهای كه از اين ديدگاه گرفتند، اين بود
كه چون آمريكا قصد دارد جهان را آمريكايی كند، ما بايد بيگير
و بند راه بياندازيم و نظارت كنيم بر مطبوعات، كتاب و فيلم و
اجازه ندهيم فضای آزادی ايجاد شود. اين جهتگيری نقطه مقابل
حساسيتی بود كه امام داشتند و بيشتر نگرانیشان در دو سال آخر
عمرشان در مورد تحجر و خرافات و اسلام سرمايهداری يا
آمريكايی
بود در حالی كه اينان به نام دين و اسلام و ارزشهای انقلاب و
جنگ آمده اند. مدتی پس از رحلت امام, موسسه كيهان عليه وزارت
ارشاد خاتمی جزواتی را تهيه كرد تا ثابت كند كه در حوزه كتاب,
فيلم و مطبوعات بیبند و باری در حال رواج است و وزارت ارشاد
در اين مورد سهلانگاری میكند و اين مساله آينده كشور را
تهديد میكند.
خاتمی ضمن تاكيد بر ارزشهای اسلامی و انقلابی و در اعتراض به
مخدوش شدن حقوق و آزادی اصحاب فرهنگ وهنر از وزارت ارشاد
استعفا داد و آقای لاريجانی و سپس مير سليم جای ايشان را
گرفتند. با اين كه همفكرانشان اذعان داشتند به اين كه وضع
فرهنگی جامعه ما بدتر شده اما هيچ آنان را عامل تهاجم فرهنگی
نخواند.
سال 76 كه مردم با رای خود نشان دادند كه انديشه خاتمی را
میپسندند، حساسيت روی مسائل سياسی، فرهنگی بيشتر شد. در
مجلسپنجم هنگام معرفی اعضای كابينه وزارتخانههای فرهنگی و
سياسي( آقايان مهاجراني, معين, نوری ) بيشترين انتقاد را به
خود اختصاص دادند. پاسخ خاتمی اين بود كه اگر مردم انتقادات
نمايندگان به اين سه نفررا قبول داشتند كه ايشان رای
نمیآورد. آقای خاتمی چون بيشتر به معنويت فرهنگي, آگاهی
جامعه و تضارب آرا معتقد است و آن را راه صحيح دفاع از استقلال
فرهنگی و شكوفايی فرهنگی میداند، رای آورد و اگر به محدوديت
و بگير و ببند اعتقاد داشت، نه استعفا میداد و نه در
انتخابات رياستجمهوری رای میآورد.
بعد از تشكيل كابينه خاتمی نيز فشارها بر بخشهای فرهنگی و
سياسی دولت زياد بود و اين آقايان نوری و مهاجرانی استيضاح
شدند.
(تاج زاده اشاره به طرح قتل اين دو در پايان يكی از نماز جمعه
های تهران نمی كند كه سردار نقدی رهبری عمليات را برعهده داشت
و آن دو با هوشياری توانستند جان خود را نجات دهند. شرح اين
ماجرا را فائزه هاشمی دختر هاشمی رفسنجانی بعنوان شاهد صحنه در
دادگاهی كه به همين منظور تشكيل شده بود بيان داشت، اما با
برپائی جنجال های جديد سياسی اين دادگاه و نتيجه آن نيز به
فراموشی سپرده شد و سردار نقدی اكنون با فرمان احمدی نژاد رئيس
ستاد مبارزه با قاچاق و مفاسد اجتماعی است!)
تاج زاده ادامه داد: آنها مطرح كردند كه مشكل اصلی وزارت ارشاد
شخص مهاجرانی است. گزارش تحقيق و تفحص مجلسهفتم ثابت كرد
مشكل آنها مهاجرانی نيست، آنها كل دوران اصلاحات را زير سوال
كشيده اند. حتی عملكرد آقای مسجدجامعی را كه به هيچ وجه در
جامعه ما به عنوان فردی راديكال و سياسی شناخته نمیشود زير
سئوال بردند، آنها با شخص مشكل ندارد، حتی با شخص خاتمی آنها
مشكلشان نگاهی است كه خاتمی دارد.
البته، اين در حالی است كه راهبرد های آقايان به پايان رسيده
است. برای مثال آقای
خوشچهره
مشاور و سخنگوی آقای احمدینژاد در دوران انتخابات
رياستجمهوری به طور علنی اعلام كرده است كه تا سال انتخابات
رياستجمهوری نهم نگران اين بوديم كه اصلاحطلبان سكولار
بخشی از حكومت را لائيك كنند، اما از زمانی كه احمدینژاد سر
كار آمده به دليل ناكارآمدی و مشكلاتی كه حكومت ايجاد كرده
است، نگرانيم كه كل جامعه لائيك شود. آقای
ابوطالب
هم رسما از سينماگران كشور عذرخواهی و اعلام كرد كه اين تحقيق
و تفحص حداقل در حوزه سينما به هيچ وجه كار كارشناسی نداشته
است، بلكه گزارشی است كه از قبل با ديدگاه خاصی تهيه و به نام
نمايندگان مجلس منتشر شده و اعتراض هنرمندان را برانگيخته است.
امروز مشاوران احمدینژاد اعلام میكنند كه روشهای بگير و
ببند در بيست و هفت سال گذشته در حوزه فرهنگی جواب نمیدهد و
به همين دليل هم با معضلات مذكور برخورد قاطع نمیكنند. چون
میگويند كه اين روش فايدهای ندارد بلكه معضلات را تشديد هم
میكند، حتی آقای شمقدری مشاور احمدینژاد گفتهاند كه بايد
تحقيق شود كه آيا در زمان پيامبر حجاب اجباری بوده است يا نه؟
چون احساس میكنند با اجبار نمیتوان ارزشهای فرهنگی را
ترويج كرد و نتيحه عكس میدهد.
حرفهايی را كه سال 69 - 70 تحت
جزوه شبيخون فرهنگی
اعلام كردند، حالا بعد از 15 سال به گزارش تحقيق و تفحص وزارت
ارشاد دولت خاتمی تبديل كرده اند و به همين دليل است كه افكار
عمومی احساس ميكند حرفی جدی در آن زده نشده است.
يكی از مسائل بزرگی كه حكومت يكدست با آن مواجه است، اين است
كه چرا در مواجهه با ناهنجاریهای فرهنگی كاری انجام
نمیدهد. بعضی پاسخ میدهند كه دولت قبلی آنقدر فضا را خراب
كرده است كه امكان اصلاح آن وجود ندارد. سئوال اين است كه اگر
اصلاح امكانپذير نيست شما چرا تلاش می كنيد به هر قيمت سر
كار بيائيد؟ حزب پادگانی چرا فعال شد و چرا اين همه هزينه داده
شد تا شما سر كار بياييد و بگوييد نمیشود كاری كرد؟! حرف ما
اين است كه میشود كار كرد اما نه با روشهای اجباری و ارائه
چهره خشن و سركوبگر از اسلام. |