سلام. آقای حيدری؟
-
زن صدايش را می كشد:آقای علی حيدری؟
-
اوممم.... بله.
-
من از طريق آگهی ای كه تو اينترنت داده
بوديد، شماره شما رو پيدا كردم. ( زن سكوت می كند و منتظر
واكنش مرد می شود)
-
مرد می خندد و با صدای آرام اما اين بار
مطمئن تر می گويد): بله. بله... در خدمتون هستم.
-
اوم... راستش من تا به حال متعه نشدم. می
دونيد شماره شما رو كه پيدا كردم فكر كردم ببينم، شما مايليد
به متعه با من؟
-
مرد هنوز با خنده اما آرام انگار در حال
تغييرمكان به جايی است كه بتواند با خيال راحت تر حرف بزند،
نفس نفس می زند و می گويد: خوب... اگر شما راغب هستيد، چرا كه
نه؟ بعد با صدای بلندتری می خندد.
-
زن می خندد و با طنازی ادامه می دهد: يعنی
برای شما اصلا فرقی نيم كنه كه با كی متعه شويد؟
-
فرق كه می كنه. برای همين بايد پيش از صيغه
يك بار همديگر رو ديد.
-
شرايطش چيه؟
-
خوب... تو همون وبلاگی كه رفتين همه جزييات
رو نوشته. شما بايد زمان صيغه رو تعيين كنين و بعد از اون هم
عده نگه دارين.
-عده چند
وقته؟
- 40 روز.
-
جدا؟ چقدر زياد! تقريبا با عده طلاق صيغه
دائم فرق زيادی نداره.
-
نمی دونم . شايدم كمتر باشه. اوم.... شما
"مكان" دارين؟
-
مكان؟
-
آره. يه جايی كه بالاخره...
-
آهان. نه. پدر و مادرم نمی دونن. من
دانشجوام.
-
خوب اگه باكره نباشين مشكلی نيست. بی اذن
پدر هم می شه. من مكان دارم.
-آهان.
چه خوب. راستی از مهريه چيزی نگفتين؟ آخه می دونين اين كار
درعين اينكه می گن تخليه روانيه و ثواب داره و آدم رو از گناه
دور می كنه، اما بالاخره حقوق زن هم در آن ديده شده.
-
مرد كمی دست پاچه می خندد و بلا فاصله می
گويد: خوب
بله. اينو شما بايد تعيين كنين.
-
يه سكه برای سه ديدار خوبه؟ می دونين من
همينطوری دارم می گم. اصلا چيزی تو ذهنم نيست.
-
مرد كاسبكارانه می خندد و می گويد: خوب...
اين كه زياده يه كم.
-
شما چقدر تو ذهنتونه؟
-
مرد اينبار خنده كشداری می كند: حالا اگه
شما هنوز راغبيد، بياييد همديگه رو ببينيم بعد درباره اش حرف
می زنيم.
-بله...خوب...
بالاخره كه بايد اينكار و كرد. راستی شما اصراری داريد به
اينكه حتما عقد شرعی اتفاق بيفته؟
-
مرد هنوز می خندد: خوب. بازم بستگی به شما
داره. برا من خيلی...
-
نمی دونم. می خوام بگم كه اصلا فرقی هم می
كنه؟
-
هنوز می خندد مرد: هر چی نظر شما باشه.
-
خوب... من به شما تاشب زنگ می زنم.
-
موبايلتونو می دين به من؟
-
نه. من بهتون زنگ می زنم.
-
باشه ولی من خيلی راغبم. فكر كنم شما 20
سالتونم نباشه.
-
زن عشوه گرانه می خندد: 24
-
كمتر به صداتون می آد.
-
شما مجردين؟
-
مرد كمی با تاخير: بله.
-
قبلا متعه شدين؟
-بله.
12 بار. راستی چشمهاتون چه رنگيه؟
-
آبی... راضی شدين؟
-
مرد می خندد:
بله. خوب... بايد سنت ها رو حفظ كرد.
-
خوب... من شب زنگ می زنم.
-
من منتظرم. حتما زنگ می زنين؟ مهريه رو هم
با هم كنار می آيم. مسئله ای نيست.
-
پس... بهتون زنگ می زنم. تا شب.
در حالی كه اكثر سايت هايی كه به نحوی به
موضوع " منشور حقوق زنان" كه در آن حقوق مادی و معنوی زنان در
جوامع مدنی را مشخص می كند، فيلتر شده اند، همه سايت هايی كه
به موضوع "صيغه"، "ازدواج موقت" و "متعه" می پردازند، به صورت
آزادانه در حال فعاليت و تبليغ روز افزون هستند. يكی از پر
طرفدارترين اين سايت ها كه از گوهر دشت كرج به روز می شود و
روزانه نزديك به 1000 بازديد كننده دارد، "جستجوی فرد مطلوب
ازدواج موقت" نام دارد كه با آدرس
movaghat.blogsky.com در دسترس
دختران و پسرانی است كه به دلايلی كه در همين وبلاگ به صورت
مشروح و با جزييات دقيق، مشخص شده، خواهان ازدواج موقت به شكل
سنتی و شرعی آن هستند... |