روز گذشته خبرگزاری ها گزارش دادند كه دراين هفته شورای امنيت
سازمان ملل قطعنامه ای برای آتش بس در لبنان صادر خواهد كرد،
اما اين آتش بس همراه خواهد بود با تصويب استقرار يك ارتش
جهانی در جنوب لبنان. اگر اين قطعنامه تصويب و اجرا شود، عملا
اسرائيل موفق شده است جنوب لبنان را از نيروهای حزب الله پاك
كند و يك ارتش بين المللی را برای خلع سلاح حزب الله لبنان به
ياری بگيرد. هرنيروی خارجی كه در لبنان مستقر شود متاثر از
خواست ها و نقشه های امريكا در خاورميانه خواهد بود و آنچه كه
امريكا بخواهد، همان است كه اسرائيل می خواهد. بنابراين ارتش
جهانی كه باحتمال بسيار زياد با شركت سربازان چند كشور اسلامی
– از جمله مصر و تركيه- دركنار كشورهای غربی و عضو ناتو تشكيل
خواهد شد متاثر از اراده اسرائيل خواهد بود. بويژه حضور ارتش
تركيه در منطقه، با توجه به قرارداد دو جانبه امنيتی ميان
اسرائيل و تركيه به مانند آن می ماند كه اسرائيل يك متحد
نظامی- امنيتی خود را نيز به منطقه كشيده باشد.
درهمين
ارتباط
عبدالله بداوی ، نخست وزير مالزی نيز در سخنرانی خود در
كنفرانس سازمان كشورهای اسلامی از اعضای اين سازمان خواست تا
در تامين سرباز برای ماموريت
صلحبانی در لبنان مشاركت كنند.
نخست وزير مالزی گفت كه اين كشور آماده است پاسداران حافظ صلح
خود را، تحت نظارت سازمان ملل متحد، به لبنان اعزام
دارد.
آمريكا،
انگلستان و اسرائيل می گويند تا زمانيكه نيروهای پاسدار صلح
در لبنان مستقر
نشوند و دولت و ارتش لبنان مسئوليت كامل جنوب لبنان را در
اختيار نگيرد
نميتوان اعلام آتش بس كرد.
كنفرانس فوق العاده كشورهای اسلامی چنان كم شمار تشكيل شد كه
آشكارا مخالفت كشورهای مسلمان منطقه را كه متكی به اكثريت اهل
سنت هستند با قدرت گيری شيعيان در لبنان و عراق و همچنين
موافقت خاموش آنها با سركوب حزب الله در لبنان را به نمايش
گذاشت. پيش از تشكيل اين كنفرانس نيز اسرائيل مدعی شده بود كه
برخی رهبران كشورهای عرب با تهاجم نظامی به لبنان و سركوب حزب
الله موافق اند وحتی اين مسئله را طی نامه هائی به اطلاع دولت
اسرائيل رسانده اند. شايد اين ادعاهای اسرائيل، نوعی جنگ
روانی- جنگی بود، اما حضور تنها 17 كشور در كنفرانس اسلامی كه
57 عضو دارد عملا تائيد رضايت دولت های غايب برای سركوب حزب
الله لبنان ارزيابی شده است. متاثر از همين مسئله و نقش برآب
شدن خوش خيالی های رهبران جمهوری اسلامی بود كه احمد جنتی
پدرخوانده حزب الله ايران در نماز جمعه ديروز خود تند ترين
حملات لفظی را به رهبران كشورهای مسلمان كرد. سياست شيعه- سنی
كردن مسلمانان كه جمهوری اسلامی خود مبتكر آن بود و در داخل
ايران نيز بشدت آن را دنبال می كند، نتايج عملی خود را بصورت
سكوت در برابر سركوب حزب الله لبنان نشان داد. در واقع كشورهای
عرب منطقه، جنگ در لبنان را جنگ و زورآزمائی اسرائيل و جمهوری
اسلامی می دانند و خود را كنار كشيده اند.
قطعنامه كنفرانس اسلامی در مالزی نيز توصيه ای فراتر از توصيه
های تاكنون ارائه شده نداشت، بويژه آنكه اين كنفرانس نيز بر
خواست امريكا و اسرائيل برای حضور يك ارتش جهانی در لبنان مهر
تائيد زد، ضمن آنكه حمله اسرائيل به لبنان را نيز محكوم كرده و
خواهان يك آتش بس سريع شد.
سئوال برانگيزترين نكته در كنفرانس اسلامی اخير، غيب كامل
رهبران كشورهای عرب منطقه در آن بود. دو رئيس جمهوری كه دراين
كنفرانس شركت كرده بودند احمدی نژاد و رئيس جمهوری اندونزی
بودند و از مالزی، تركيه، پاكستان، بنگلادش و
جمهوری آذربايجان و سلطان برونئی نيز نخست وزيران آنها شركت
كرده بودند.
از لبنان،
قطر و يمن نيز وزرای خارجه شركت كرده بودند و عربستان نيز وزير
مشاور
در امورخارجه خود را به آن فرستاده بود. از اردن وليعهد اين
كشور در اجلاس
شركت كرد و سوريه و دولت خودگردان فلسطينی نيز نمايندگانی به
نشست فرستاده
بودند.
درهمين رابطه نخست وزير تركيه "رجب طيب اردوغان" گفت: سطح
پايين مشاركت دولتهای عربی در
نشست سازمان كنفرانس اسلامی اسف انگيز بود. |