مراسم ختم اكبر محمدی در روستای كنگميان واقع در 30 كيلومتری
جاده آمل - بابل برگزار شد . در اين مراسم پدر و مادر اكبر
محمدی، منوچهر محمدی كه از زندان مرخص شده تا درمراسم خاكسپاری
و ختم برادرش شركت كند و عده ای از مردم محلی و كسانی كه از
شهرهای ديگر به محل رفته بودند حضور داشتند. شمار زيادی از
نيروهای امنيتی با لباس شخصی نيز مردم را در ميان گرفته بودند.
مادر اكبر محمدی ميان مردم شيرينی پخش كرد و گفت اين شيرينی
علی اكبر ماست! گزارش شده است كه جمعی از اعضای دفتر تحكيم
وحدت و سازمان ادوار تحكيم كه با يك مينی بوس عازم اين محل
بوده اند، وسط راه بازداشت شده اند. درباره بدنه شكنجه شده
اكبر محمدی نيز پدر و مادر وی طی نامه سرگشاده ای به مجامع بين
المللی و با استناد به اظهارات دائی اكبر محمدی كه در مراسم
غسل و كفن اكبر محمدی حضور داشته:
پيشانی او ورم كرده و دندانهايش از دهان بيرون زده بود. كاسه
سرش شكسته بود. كتف و بازو، پشت، بالای شانه و كف پاها كبود
بود، شكمش فرورفته و دندههايش بيرون زنده بود و در موقع شستن
از ناحيه پشت سر و درون گوش خون ميآمد كه پنبه گذاشتيم.
انگشتان دستهايش جمع شده بود، دور مچهای دست و پايش كبود بود
و هالهای از كبودی دور چشمانش گرفته بود و وزن اكبر كه قبل از
اعتصاب غذا نو و پنج كيلو بوده به حدود چهل و پنج كيلو تقليل
يافته بود. من و همسرم باتفاق اقوام وآشنايان در زمان دفن،
جنازه اكبر را بشرحی كه در بالا توصيف شد مشاهد نموديم. جنازه
شبيه اكبر نبود و انگار قبل از آوردن به آمل بشدت گريم شده
بود. |