محسن ميردامادی، دبيركل جديد جبهه مشاركت، پس از انتخاب به اين
سمت، طی سخنان كوتاهی در باره سياست داخلی و خارجی دولت كنونی
و اوضاع بغرنج كشور گفت:
پذيرفتهايم كه به تدريج حركت كنيم و انتظار بيجا نداشته
باشيم و ايجاد نكنيم. اگر هم در گذشته كسانی انتظار بيجا به
وجود آوردهاند و يا ما اين كار را كردهايم، تجربه نشان
ميدهد كه چنين امری نبايد تكرار شود. طرح شعارهای راديكاليسم
در نهايت نتيجهاش انفعال و نشستن در كنار با اين اعتقاد كه
نظام اصلاح پذير نيست، خواهد بود. ما به عنوان فعالان سياسی به
خود حق نميدهيم كه منفعل بنشينيم. نبايد به دليل يك دوره
كوتاه عدم موفقيت، اميد خود را از دست بدهيم. بايد تجربه
بياندوزيم.
ميردامادی، با بيان اين كه به مردم سالاری دينی و جمهوری
اسلامی معتقديم و بين آن با جمهوری تنها مرزبندی قائليم، گفت:
معتقديم چنين سخنانی با حركت اصلاحی سازگار نيست. فكر ميكنيم
حركتهای ساختارشكن نتيجه نخواهد داشت؛ بنابراين بايد در
چارچوب قانون حركت كنيم.
اگر نويسندگان قانون اساسی امروز ميخواستند دوباره قانون
بنويسند، قانون اساسی ديگری
مينوشتند؛ اما ما عليرغم نقاط ضعف و نارساييهايی كه
قانون اساسی دارد، در چارچوب همين قانون حركت ميكنيم. اين
مسير طولانی است؛ اما مطمئن است. در شرايط پيش آمده بايد به
حداقلها اكتفا كرد. فكر ميكنيم طرح خواستههای حداكثری در
شرايط فعلی معقول نيست. برای رسيدن به خواستههای حداقلی بايد
تا مدتها ائتلاف را سرلوحه خود قرار دهيم؛ اما ائتلاف را به
كسی تحميل نمی كنيم. ائتلاف نشانه بلوغ سياسی است. برای كسانی
كه نميتوانند به حداكثر خواستههای خود برسند؛ اما
نميخواهند از حداقلها بگذرند. ائتلاف را به طور جدی دنبال
ميكنيم و اميدواريم ديگران هم به آن برسند.
دبيركل جديد جبهه مشاركت، درباره سياست خارجی جمهوری اسلامی
گفت: فكر ميكنيم جمهوری اسلامی ايران در پايان دوره اصلاحات
در منطقه موقعيتی پيدا كرده بود كه در گذشته هرگز آن را نداشت.
در شرايطی كه كشورهای منطقه در وضعيتی قرار داشتند كه تهديدی
از جانب آنها نبود. عراق و افغانستان هم ديگر به عنوان يك عامل
تهديدی برای ايران مطرح نبودند، ميتوانستيم بيشترين تاثير را
در منطقه داشته باشيم. اگر براساس
منافع ملی عمل ميكرديم، می توانستيم در شرايط آرامش،
تاثيرگذار باشيم. بايد همه تلاشمان در جهت رفع تنش ها باشد؛
اما از يك سال پيش حركت در جهت تنشزايی است و ما به
كشور ماجراجويی تبديل
شدهايم. سياست خارجی ما بايد سياست تعامل باشد نه تقابل. در
تعامل با دنيا ميتوانيم حتی منافع هستهايمان را حفظ كنيم.
به خصوص در شرايطی كه كشوری مثل آمريكا در راستای ايجاد برخورد
در منطقه عمل ميكند.
امروز در عرصه داخلی با
تشكيلات سازمان يافتهای مواجهايم كه يكسال پيش به صورت
سلسله مراتبی ايجاد شده است. ما با سازمان يافتگی طرف مقابل
مخالف نيستيم؛ اما با اين كه امكانات حكومتی در اختيار يك جناح
قرار بگيرد، موافق نيستيم و اين اتفاقی است كه افتاده و طرف
مقابل ما از طريق سازمانی، خود را مجهز كرده است. اين امر در
انتخابات شوراها و رياست جمهوری خود را نشان داد. |