مجاهدين خلق
اين حركت در آغاز جديد و اميدواركننده
بود و آقايانی كه آن زمان در زندان بودند و بسياری از
شخصيتهای فعلی نظام از آن
دفاع كردند. آيتالله طالقانی و آيتالله مطهری نيز معتقد
بودند كه حركت سرنوشتسازی است كه با اهداف اسلامی آغاز شده
است.
دعايی در ادامه با اشاره به لو رفتن بخشی از اقدامات مجاهدين
خلق در دوبی و
عراق گفت: پس از اين موضوع از طريق مرحوم طالقانی به امام
پيغامی فرستاده شد تا
ايشان در اين خصوص اقدام كنند، اما امام بعد گفتند هر چه فكر
كردم مصلحت نديدم از
عراقيها چيزی بخواهم.
پس از ختم اين مساله كه با اقدام
"سازمان
الفتح" به پايان رسيد، سازمان به اين نتيجه رسيد كه بايد با
امام وارد بحث
شود. آنها در 15 جلسه كه به صورت حضوری و مكاتبهای انجام شد
به بيان نظراتشان
پرداختند.
امام
گفتند
در مسائل ايدئولوژيك آنها نكات مبهمی ميبينم كه مساله معاد را
آنطوری كه ما
قبول
داريم، قبول ندارند .
از سوی گروههای سياسی و روحانيون به امام برای حمايت از اين
گروه فشار وارد شد، حتی مرحوم ربانی شيرازی در
سخنی اعلام كرد عدم حمايت شما به انزوای روحانيت منجر ميشود.
بعد از افشای ماهيت
اينها و سير طبيعی كه شروع كرده بودند و به نتيجه قطعی رسيد،
مرحوم مطهری گفت ما
همه لغزيديم و گمراه شديم و اگر خدای ناكرده باعث ميشد كه اين
ركن ركين هم
ميلغزيد، هيچ در جامعه نداشتيم كه به آن تكيه كنيم، همه ما
اشتباه كرديم ولی بزرگ
ما اشتباه نكرد.
علی شريعتي
حجتالاسلام دعايی در بخش ديگر سخنانش با اشاره به «حركت
نو شريعتی» كه متناسب با شرايط زمان آغاز شده بود، گفت: برای
اين كه نظرات امام
درباره شريعتی در جايی ثبت شود اين موضوعات را ميگويم. روزی
خدمت امام بودم، ايشان
فرمودند از تهران فردی هزينه پرداخت كرده و آمده، نظر من را
نسبت به دو شخصيت عوض
كند؛ كتاب حجاب مطهری را گذاشته و گفته اين كتاب جنوب تهران را
بيحجاب كرده و
اسلامشناسی شريعتی را نشان داده و گفته اين كتاب جوانان را از
دين منحرف كرده است.
نسبت به اسلام شناسی (مشهد) دكتر شريعتی، امام خواستار
قسمتهايی كه آن فرد معتقد بود باعث انحراف جوانان است شد و پس
از آن گفتند برخی قولهای شاذ و نادر هست، ولی اين قولهای
نادر باعث انحراف نميشود.
اين حركت ابتدايی بود كه امام در مورد شريعتی اظهار نظر كرد.
ايشان در
فرصت مغتنمی كه در نجف بودند، ساعاتی را به مطالعات متفرقه
اختصاص ميدادند و آثار شريعتی را هم در اين مسير خواندند.
در جريان نگرانی از شخصيت شريعتی افرادی از جمله آيتالله
مصباح يزدی كه از شاگردان عالم، فهميده و خوب امام و با يك
سری تعصبات و متعهد و پايبندی عميق نسبت به مبانی بود، نامهای
نوشت . من حامل اين
نامه بودم. در آن موقع امام تعبير ماندگاری كردند كه "اين
بزرگوار به عالم و آدم
بدبين هستند، ما در شرايطی نيستيم كه نسبت به دانشگاهيان و
روشنفكران با بدبينی نگاه كنيم".
سپس امام پاسخ آقای مصباح را در سخنرانيای در نجف اشرف
دادند و اعلام كردند توصيهام به دوستان اين است كه اگر يك وقت
بنا شد تحولی در
كشور صورت بگيرد و نظامی تاسيس شود، ما طلبهها نميتوانيم
اداره كنيم و طبيعتا
بايد عناصر دانشگاهی باشند كه مسووليت ها را برعهده بگيرند،
چرا اين عناصر را دور و
فاصله ايجاد ميكنيد؟
البته امام تذكراتی نيز درباره
شريعتی و نظرات وی درباره علامه مجلسی و مباحثی پيرامون تشيع
وی، داشتند، ولی بر
نوعی وحدت بخشی نيز تاكيد داشتند.
بارزترين عكسالعمل امام در
قبال رحلت شريعتی بود. رژيم شاه ميخواست با استقبال از پيكر
شريعتی از
ايشان سوءاستفاده كند، اما دوستان انجمن اسلامی دانشجويان در
اروپا تصميم گرفتند
پيكر ايشان را در دمشق به امانت بگذارند.
من به همين مناسبت عازم سوريه
بودم تا در مراسم خاكسپاری دكتر شريعتی شركت كنم. قبل از سفر
از امام اجازه گرفتم و
گفتم اگر اجازه ندهيد نميروم، ايشان گفتند شخصا برويد و از
طرف من و يا گروه خاصی نباشد.
ايشان با شنيدن خبر درگذشت شريعتی فرمودند به سه دليل متاسفم
؛ يكی اينكه در دوران فعاليت های تبليغی و ارشادی ايشان عدهای
توجه ايشان را به خودشان جلب كردند و درگيری با آنان،
ايشان را مجبور به پاسخ دادن كرد، تاسف دوم اين است كه ايشان
خودشان را مجبور كردند
در پاسخگويی به افرادی كه در حاشيه صحبتهای ايشان قرار داشتند
و برخی روحانيون و
بازاريها بودند كه ای كاش ايشان توجهش به آنها جلب نميشد و
تاسف سوم از اين
جهت است كه عمر ايشان كوتاه بود و توفيق اين را نيافتند كه
آنچه را احتياج به
تجديد نظر داشت، تصحيح كنند.
حضرت امام درباره مرگ
شريعتی كلمه فقدان را به كار بردند. ايشان چون مطمئن نبودند كه
شريعتی به
شهادت رسيده است و از سوی ديگر اطمينان به مرگ طبيعی ايشان
نداشتند، از كلمه فقدان
استفاده كردند.
در دورهای سعی شد شريعتی به عنوان فردی ضد روحانی مطرح شود،
در اين دوره امام به مسوول ارشاد وقت اعلام كردند از ترويج
آثار
اينچنينی جلوگيری شود و در مقطع ديگری كه در اين باره آقايان
خاتمی و معاديخواه،
وزرای فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت ميتوانستند در اين باره اظهار
نظر كنند، تاكيد
كردند مانع چاپ آثار شريعتی نشويد و به آثار مفيد ايشان اجازه
ترجمه و انتشار دهيد.
در مراسم تجليل از شريعتی در بيروت امام موسی صدر گفت جامعه
لبنان جامعهای مركب از اقوام مختلف است كه برای ترجمه برخی
آثار شريعتی كه در آن درباره شخصيت امام علي(ع) و امام حسين(ع)
غلو شده است دچار مشكل ميشويم
و ناگزير از تعديل در ترجمه آثار ايشان هستيم، در صورتی كه در
ايران ايشان را سنی و
بيتوجه به آرمانهای تشيع ميشمارند. |