معمولاً حوصله ندارم صفحه مجلس روزنامه ها را بخوانم. اما
ماجرای جنجالی كه برخی نماينده های باصطلاح ارزشی در جريان نطق
دكتر پيرمؤذن، نماينده اردبيل و عضو فراكسيون اقليت مجلس هفتم
(در تاريخ 29/3/85)، به راه انداختند توجهم را به صفحه مجلس
روزنامه شرق جلب كرد. در آخرين جملات خبرنگار پارلمانی شرق از
قول مرتضی تمدن نماينده شهركرد در مجلس هفتم اين جملات آمده
بود: "هيچ كدام از اين اظهارات (منظور اظهارات پيرمؤذن است)
واقعيت نداشت. تريبون مجلس نمی تواند باز باشد و هركس هر چيزی
را كه خودش تشخيص داد بگويد."
می گويند بايد حرف راست را ... (ببخشيد سانسور شد تا فيلتر
نشود). اتفاقاً اساسی ترين مسئله در ارتباط با كار در مجلس
همين نكته است كه: نماينده بايد به تشخيص چه كسی حرف بزند؟
خودش، پدرش، امام جمعه اش، مسئولان بعضی نهادها كه نمی شود
اسمشان را آورد، حزبش، آنها كه او را تأييد صلاحيت كرده اند،
آنها كه به كمك دوستان غيبی به ارتقاء آراء نماينده كمك كرده
اند، اوليای مملكت يا بعضی اوليای مملكت، .. كداميك؟
قدر مسلم منظور از فريادهای معترضان به اندك صدايی كه گهگاه از
دوستان اقليت مجلس هفتم بر می آيد، آن است كه (به قول رياضی
دان ها) "وجود دارند نماينده هايی كه نبايد هرچه تشخيص دادند
بگويند." و يا به بيان ديگر "وجود دارند كسانی كه بايد به
نماينده بگويند چه بگو و چه نگو".
شايد بعضی دوستان كه ما را به نكته گيری متهم كنند بگويند: ای
بابا يك كسی گوشه راهرو مجلس يك چيزی گفته، شما چرا اين را
ملاك قرار داده ای. عرض می كنم اتفاقاً همين چيزهايی كه گهگاه
اين گونه از دهان مردم می پرد بيشتر واقعيت ها را نشان می دهد.
وگرنه زعمای بزرگتر بلدند همان حرف را يك جوری مطرح كنند كه
كسی نكته گيری نكند. مهم رفتارهاست كه با بيان آقای تمذن سازگارتر
است. راستی شما هم به اين سئوال فكر كنيد: "نماينده بايد به
تشخيص چه كسی حرف بزند؟" |