در حلقه تنگ خبرنگاران به سختی میشد
صدايش را به گوش همه آنانی كه در شعاع دورتر اين دايره
بودند رساند اما نفسها به ياری هم آمده بودند تا تنها در
هجاهای خالی لابهلای سخنانش راهی برای تنفس يابند كه مبادا
اعتراض اين نماينده مجلس به احضار و سر باز زدنش از
رفتن به شعبهای كه بدان جا احضار شده بود را نشنويم.
چشمها، دستها و تمامی اجزای صورت او اما
دهانی شده بود برای اعتراض، آنچنان كه تمامی اجزای صورت
ما نيز گوش شده بود برای شنيدن از آنچه كه در راهروهای
مجلس شورای اسلامی رخ داده بود تا فردا در رسانههامان
چنين بنويسيم: »علیاكبر موسویخوئينی نماينده تهران در
مجلس ششم احضار خود به دادگاه را غيرقانونی خواند و اعلام
كرد كه در دادگاه حضور نمیيابد.«
و اين روزها پس از گذشت چندين سال
دگرباره ما از اين نماينده مجلس ششم نوشتيم. موسوی اينك
ديگر نماينده مجلس نيست و هيچ احضاريهای هم دريافت نكرد
اما ما نوشتيم كه او در تجمع جمعی از زنان معترض بازداشت
شده است و عكسها نيز گواهی دادند كه او به بازداشت شدن
توسط دو ماموری كه دستهايشان را برای سوار شدن به
اتومبيل حامل بازداشتشدگان گرفتهاند، معترض بوده و در
حالی كه نگاه سخت و سنگيناش را به پشت سر دوخته است
حاضر به ترك ميدان شلوغ هفتتير و رفتن به بازداشتگاه
نيست.
در آن روزها اما احضارش به دادگاه و سر
باز زدنش از حضور در شعبهای كه احضار شده بود به موضوع
پربحث و سوال نمايندگان مجلس ششم تبديل شده بود و اين
اصلاحطلبان مجلس بودند كه به واسطه در اختيار داشتن
كرسیهای اكثريت اين مجلس همصدا و همعقيده با او احضار
يك نماينده مجلس را مغاير با قانون و نقض مصونيت
پارلمانی او میدانستند.
بدين ترتيب نطقها، تذكرها، بيانيهها و
تريبونها بود كه در ساختمان مجلس قديم واقع در خيابان
امام خمينی به اعتراض برای احضار علیاكبر موسویخوئينی
اختصاص يافت. و اما اين روزها بهارستان آرام است، هيچ
تريبونی در ساختمان جديد مجلس به موضوع بازداشت و زندانی
شدن او كه تا ديروز نماينده مجلس شورای اسلامی و كارگزار
همين نظام بوده است، اختصاص نيافت.
مردم، چه آن دسته كه در انتخابات
مجلس هفتم شركت نكرده باشند و چه آن دسته كه حاصل
حضورشان در عرصه، تشكيل چنين مجلسی باشد، طبيعی است كه
خروجی خبرهای كشورشان از اين قوه را بيش از ساير خروجیهای
ديگر مورد توجه قرار میدهند. چراكه يقين دارند مجلس
اكثريتش چه از آن اصولگرايان باشد و چه از آن
اصلاحطلبان هرگز نمیتواند در بحثها، سوالها و در نهايت
انتشار خبرهای مهمی كه به هر تقدير مجامع بينالمللی نيز
آن را رصد میكنند، يكدست و يكپارچه عمل كند. مناقشه
افكار و منازعه گفتار وكلای مردم در خانه ملت است كه در
نهايت راه را بر بهرهگيری از كانالهای خارجی برای احضارها
و بازداشتهای داخلی میبندد و افكار عمومی نيز برای پيگيری از
روند اين بازداشتها گشودن پيچ راديوی داخلی را به گشودن
پيچ راديوهای بيگانه ترجيح میدهد. غافل از آنكه اين
روزها پرسشهای بسياری ديگر از راديو سراسری مجلس پاسخ
نمیيابد.
اگرچه احضارها و بازداشتها و روند
دستگيری فعالان سياسی، دانشجويان و زنان دغدغه همه مردم
نيست اما به هر حال بخشی از جامعه، حتی اگر اندك باشد،
هنوز چشم به خانه ملت دوختهاند تا ببيند وكلا در اين
خانه برای موكلين چه دارند كه بگويند از اين رخدادهايی كه
مجامع و رسانههای بينالمللی از آن بسيار گفتهاند. الزاما
هم پی تاييد يا تعريف و تمجيد از يك جريان خاص نيستند كه
نيك میدانند مجلس به عنوان نمادی از خود جامعه محل
تبادلافكار است و اگر تعريفی باشد حتما تنبيهی نيز هست. از
اينرو، تنها سكوت و بیتفاوت از كنار رويدادها گذشتن را
نمیخواهند در عين حال كه بزرگنمايی و ترجيح دادن هيچيك
از بخشهای جامعه به ديگری را نيز نمیپسندند. آنچنان كه
توقع میرود پرداختن به عدالت، رفع فقر و تبعيض و در
نهايت بهبود وضعيت معيشت و رفاه مردم در راس كارهای
مجلسی كه با اين شعارها شكل گرفته باشد اما میبايد در
گوشهای يا حاشيهای، مطالبات قشر نخبه، فرهنگی، سياسی و
فعالان اين عرصهها نيز مورد توجه قرار گيرد. چگونه است
روزهايی در همين كشور ساختمان مجلس ميزبان قدمهای نگران
خانوادههايی است كه عضوی از خود را به دلايل قانونی يا
غيرقانونی- فرقی نمیكند- در زندان دارد و امضای علیاكبر
موسویخوئينی به عنوان نماينده مجلس پای برگههای مخصوص
حضور ميهمانان مجلس ثبت
شده است اما در روزهای ديگر نهتنها برگههای حضور خانوادههای
اين زندانيان در مجلس بیامضا مانده است بلكه اين
خانوادهها ديگر نامههای خود را هم خطاب به مجلس و رئيس
آن نمینويسند كه كازيه شيخ مهدی كروبی رئيس مجلس سابق
پر بود از دردنامهها، گلايهها و شكوههای مادران و همسران
و فرزندان زندانيان سياسی كه مجلس را بهترين و تنها پناه
خود میديدند. اما چرا امروز همسر مهرداد قاسمفر
(سردبير روزنامه
ايرانجمعه)
نامهاش را خطاب به مجلسيان ننوشت* چرا ديگر راهروهای
خانه ملت و دفتر رئيس مجلس ميزبان همسر جهانبگلو، برادر
مانا، آرش سيگارچی و ديگران و ديگران نيست* آيا حساب
خانوادههای دردمند اين زندانيان با حساب آنان كه به
جرم هر آنچه كردهاند اينك محكوم و متحمل حبساند، جدا
نيست*
اين روزها در حلقه تنگ خبرنگاران در
راهروهای مجلس ديگرخبری از هيچ نماينده احضارشده به دادگاه
اما نيست، مبادا نيروهای حراست و حفاظت مجلس نيز اصلا
برگههای حضور هيچيك از خانوادههای بازداشتشدگان در بند
را نيز به اين مجلس نديده باشند، كه اين در اگر برای
پناه ملت گشوده نشود، بهراسيم از درهای ديگری كه به روی
خانوادههای دردمند گشوده میشود.. |