سمينار "حق برگزاری تجمعات و راهپيمايیها" روز گذشته از سوی
كانون مدافعان حقوق بشر در محل اين كانون برگزار شد.
در ابتدای اين سيمنار، سعيد مدنی، از اعضای كانون مدافعان حقوق
بشر گفت: كانون مدافعان حقوق بشر در اين جلسه تأكيد دارد كه
محدوديتهای ايجاد شده برای احزاب و فشارهای موجود بر آنها جز
تضييع حقوق ملت، معنای ديگری ندارد.
عبدالفتاح سلطانی، نايب رييس كانون مدافعان حقوق بشر نيز طی
سخنانی گفت: اصل ٢٧ قانون اساسی حق برگزاری راهپيمايی را برای
افراد به رسميت شناخته است. طبق اين اصل راهپيمايی با شرط حمل
سلاح و مخل به مبانی اسلام بودن، غيرقانونی شناخته شده است.
حال سوال اين است كه آيا مسوولين و فقهای ما تعريف مشخصی از
مبانی اسلام ارايه كردهاند. واژههای قانونی بايد دقيقاً
تعريف شوند، مخصوصاً واژههای كشدار كه دارای معانی مختلفی
است.
بايد به كدام منبع مراجعه كرد تا فردی كه تجمعی را كه
میخواهد برگزار كند، بداند اين تجمع مخل به مبانی اسلام هست
يا خير؟ اين ايراد به قانون اساسی ما وارد است كه در متن خود
در برخی جاها از واژه "مبانی اسلام" و در برخی جاهای ديگر از
واژه "ضوابط" و يا "موازين اسلامی” استفاده كرده است. طبق
قانون اساسی تفسير قوانين با شورای نگهبان است اما میبينيم
كه اختيار تشخيص مخل به موازين اسلام بودن در يك تجمعی بر عهده
كميسيون ماده ١٠ وزارت كشور گذاشته شده است كه اعضای اين شورا
نه حقوقدان هستند نه فقيه و صرفاًَ بر اساس
سليقه
و يا نگرش سياسی رأی به برگزاری يا عدم برگزاری تجمعی
میدهند.
كميسيون ماده ١٠ وزارت كشور از كجا میتواند پيش داوری كند كه
تجمعی مخالف اسلام است. طبق منشور مذاكرات مجلس خبرگان قانون
اساسی، اين مجلس اصل را بر آزادی تجمعات قرار داده است، به جز
دو استثنا كه در اصل ٢٧ قانون اساسی ذكر شده است اما میبينيم
كه تشخيص اين دو استثنا درقانون احزاب به وزارت كشور محدود شده
است. اصولاً دو قيد اصل ٢٧ قانون اساسی برای مخالفين نظام
آورده شده است تا بتوانند با رعايت آن دو قيد راهپيمايی برگزار
كنند.
در ادامه اين سمينار، مددی، از اعضای سنديكای شركت واحد
اتوبوسرانی با بيان اينكه سنديكای شركت واحد دارای شماره ثبتی
پيش از انقلاب بوده و تاكنون نيز قانونيت خود را از دست نداده
است، گفت: قانون كار سابق كه تا سال ٦٩ نيز قانونيت خود را
از دست نداده بود به صراحت ٥٠ صفحه در مورد تشكيلات سنديكايی
مقررات وضع كرده بود. اكنون در ايران حقوق سنديكاها ناديده
گرفته میشود. در دهه ٧٠ علاقهمندانی پيدا شدند و يك
سنديكای مستقل كارگری به نام سنديكای شركت واحد اتوبوسرانی
تشكيل دادند. در آن زمان حتی نامهای به رييسجمهور و وزير
كار وقت نوشتيم و عنوان كرديم كه میخواهيم فعاليت سنديكايی
خود را آغاز كنيم. فعاليت خود را نيز شروع كرديم اما برخیها
كه مخالف حقوق اساسی ما بودند، با اين اقدام ما مخالفت كردند.
ما با اصرار و فداكاری اعضای سنديكا تاكنون به فعاليت خود
ادامه داده و هزينههای آن را نيز پرداخت كردهايم.
برخی از اعضای اين سنديكا از جمله منصور اسانلو بازداشت و
زندانی شدند كه از آن جمع اسانلو هنوز زندانی است.
محمد شريف عضو كانون نويسندگان ايران و وكيل دادگستری نيز در
ادامه كار اين سمينارگفت:
اين كانون معتقد است كه تجمعات قانونی يك حق است و به رسميت
شناختن آن از سوی حكومت يك تكليف. كانون نويسندگان ايران يك
نهاد ديرپاست و سابقه آن به دوران جلال آل احمد برمیگردد.
اين كانون يك شخصيت شناخته شده بينالمللی دارد. هدف كانون
نويسندگان ايران كه در منشور آن نيز ذكر شده، "حمايت و پاسداری
از حق آزادی عقيده و بيان بدون اصل و قيدی” است. اين عبارت
تاكنون تبعاتی ويژهای را برای كانون به دنبال داشته است و
باعث شده است كه كانون نويسندگان متحمل آثاری شود كه نهادهای
سياسی با آن درگير هستند. علیرغم سابقه ديرپای كانون
نويسندگان ايران، اين نهاد تاكنون نتوانسته است دولتهای
مختلف را وادار به رسميت شناختن شخصيت حقوقی اين نهاد ديرپا
كند. كانون نويسندگان اعتقاد دارد، كه به رسميت شناختن اين
شخصيت حقوقی، حقی برای نهادها و تكليفی برای حكومتها به شمار
میآيد. به دليل برخی فشارها كانون ناچار شده است مانند يك
نهاد نيمه مخفی جلسات خود را برگزار كند. تاكنون نتوانستهايم
كانون را به ثبت قانونی برسانيم و سالهای متمادی است كه تلاش
داريم مجمع عمومی كانون نويسندگان را برگزار كنيم اما هر بار
در آستانه تشكيل مجمع عمومی برخی فشارها مانع از برگزاری آن
شده است.
پروين اردلان، از فعالان مسايل زنان، پس از پايان سخنان
نماينده كانون نويسندگان رشته كلام را بدست گرفت و گفت:
تجمع روز ٢٢ خرداد در ميدان هفت تير يك تجمع مسالمت آميز بود،
چون محل، اسامی شركتكنندگان و خواستههای آنها مشخص بود و
مبنای كار نيز قانونی بود.
من خود نيز از جمله زنانی بودم كه در تجمع زنان در هشتم مارس
(روز جهانی زن) ضرب و شتم شدم. در اين مورد برخی از زنان اعلام
شكايت كردهاند، در حالی كه ما معتقديم مدعیالعموم بايد
رأساً نسبت به اين موضوع اقدام كند.
شيرين عبادی دبير كانون مدافعان حقوق بشر ايران نيز دراين
سمينار گفت:
وقتی صحبت از آزادی بيان میكنيم، منظور آزادی بيان اقليت
است، چون اكثريت معمولاً آزادی دارد. آزادی بيان زمانی به كار
میرود كه انتقادی در ميان باشد. دموكراسی يعنی حكومت اكثريت
افراد جامعه، اكثريتی كه در اثر يك انتخابات آزاد به قدرت
میرسند اما آيا اين اكثريت میتواند هرطور كه بخواهد عمل
كند؟ قطعاً خير. اكثريتی كه به قدرت میرسد علاوه بر صندوق
رأی، مشروعيتش را از احترام به حقوق شهروندان و اقليتها
میگيرد، وقتی ما صحبت از اقليت جامعه میكنيم با اقليتی
مواجه هستيم كه بر اساس موازين حقوق بشری دارای حقوقی هستند.
طبق قانون مطبوعات ما انتقاد از اصول قانون اساسی ممنوع است،
من اگر استاد حقوق اساسی باشم، چگونه میتوانم به انتقاد از
اصول قانون اساسی بپردازم، آيا حق ندارم به انتقاد بپردازم.
آيا مطبوعات فقط بايد به مدح قانون اساسی بپردازند.
معمولا كسانی كه نسبت به وضع موجود انتقاد دارند، مبادرت به
برگزاری تجمع میكنند، والا برای
طرفداری
از حكومت در قالب تجمع و راهپيمايی، از شما تشكر میشود و در
مسير هم به شما شيركاكائو میدهند.
همانطور كه طبيب از علايم بيماری پی به بيماری مريض خود
میبرد، حكومتها هم بايد از علايم بيماریهای اجتماعی پی
به بيماری خود ببرند.
اصل ٢٧ قانون اساسی كه برگزاری تجمعات را بدون حمل سلاح و
اينكه مخل به مبانی اسلام نباشد را به رسميت شناخته است. آيا
دراويش گنابادی و زنان تجمع كننده در ميدان هفت تير دارای
اسلحه بودند و حرفی مخل به مبانی اسلام زدند كه با آنها برخورد
شد. به فرض تجمعی غيرقانونی اعلام شده باشد، در اينجا وظيفه
پليس چيست؟ آيا وظيفهاش جز حفظ امنيت نيست؟ تخلفات صورت
گرفته در تجمع ٢٢ خرداد در ميدان هفت تير به قدری واضح بود كه
حتی سخنگوی قوه قضائيه هم اعلام كرد كه به شكايت كسانی كه مورد
ضربوشتم واقع شدهاند، رسيدگی میشود.
عبادی با تأكيد بر اينكه برگزاری تجمعها نوعی سوپاپ اطمينان
جامعه است. نبايد برگزاری اين تجمعها را منتسب به
بيگانگان
كرد.
در ادامه اين سمينار، مهدی امينیزاده، از فعالان جنبش
دانشجويی، خواهان آزادی موسوی خوئينی شد و درباره جلوگيری از
تجمع ها گفت:
در زمينه اعطای مجوز به برگزاری تجمعها و برگزاری انتخابات
انجمن اسلامی در درون دانشگاهها سليقهای عمل میشود نه بر
مبنای قانون.
دكترابراهيم يزدی دبيركل نهضت آزادی ايران نيز از جملهن شركت
كنندگان و سخنرانان اين سمينار كه در حقيقت كنفرانس خبری از
قبل اعلام شده كانون مدافعان حقوق بشر بود گفت:
نظام شاهنشاهی اپوزيسيون نداشت كه سقوط كرد، اما جمهوری اسلامی
اين نعمت را دارد كه كسانی با مشاهده انحرافات در قالب
اپوزيسيون، انتقادات خود را می گويند.
وزير اطلاعات اخيرا گفته است اين وزارتخانه با كسانی كه قصد
ناكارآمد نشان دادن دولت را داشته باشند، برخورد میكند! مگر
میشود رسانهها مشكلات و بيمارهای اجتماع را منعكس نكنند؟
اگر سنديكاهای كارگری اعتراض نكنند، پس چه كار كنند؟ اگر
نتوانيم احزاب مخالف را تحمل كنيم، پس چه چيزی را میخواهيم
تحمل كنيم.
عبدالله مومنی سخنگوی سازمان دانشآموختگان ايران اسلامی
(ادوار تحكيم وحدت) نيز طی سخنانی گفت:
حكومتی كه داعيهدار حفظ حقوق شهروندی است، بايد حق برگزاری
تجمع را نيز به رسميت بشناسد. اين به نفع حكومت است. زمانی كه
اين حق به رسميت شناخته نشود، افراد و گروهها به شيوههای
غيرمسالمتآميز به بيان انتقادها و خواستههای خود
میپردازند. اگر اين مجراها و فرصتها به رسميت شناخته نشود،
وقايعی مانند وقايع آذربايجان كه در اثر چاپ يك كاريكاتور به
وقوع پيوست، به وجود میآيد.
در اين كنفرانس خبری كه ظاهرا برای جلوگيری از فشارهای حكومتی
نام آن را سيمنار اعلام داشتند، يكی از دراويش گنابادی قم
بنام "هرسينی” شرحی از تصرف حسينيه شريعت قم و گزارشی از
بازداشتیها و محكومان اين حوادث ارائه كرد. |