ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

هشدار سازمان ادوارتحكيم وحدت
مرداد 85
پروژه سركوب وسيع
در دست تهيه و اجراست!

 
 
 
 
 

سازمان اداوار تحكيم وحدت با صدور بيانيه ای، ضمن اشاره به حوادث امنيتی ماهه های اخير، اشاره به اخباری كرده است كه دربرخی محافل، پيرامون يك يورش امنيتی به جامعه، درآستانه دو انتخابات شوراها و مجلس خبرگان در دست تهيه است. در اين هشدارنامه تصريح شده است كه پروژه سركوب درپايان تير و اول مرداد ماه به اجرا گذاشته خواهد شد و دستگيری جهانبگلو و مهندس موسوی مقدمه بهانه اين يورش بوده است.

دراين بيانيه آمده است:

مصاحبه اخير بالاترين مقام امنيتی كشور زمينه ساز اين فضای امنيتی است. سخنان محسنی اژه‌ای در مورد نقد عملكرد دولت، جنبش‌های سياسی و مدنی، فعالان اجتماعی و فرهنگی، مهندس موسوی خويينی، رامين جهانبگلو و.... به معنای عدم پذيرش صدای هرگونه انتقادی از سوی دولت است.
سازمان ادوار دفتر تحكيم وحدت، در بيانيه‌های قبلی «صدای پای فاجعه» هشدار داده بود و وظيفه خود می‌داند كه بار ديگر حاكميت را از تداوم اين روند بر حذر دارد و نسبت به پيامدهای آن انذار دهد:
1- در حالی كه نزديك به يك ماه از بازداشت مهندس موسوی در تجمع زنان می‌گذرد، دستگاه قضايی و امنيتی كشور به جای جبران مافات و آزادی ايشان به طرح موضوعات موهوم و خيالی می‌پردازد. وزير اطلاعات از تور باز دشمن خبر می‌دهد كه برای فعالان سياسی و اجتماعی ايران پهن شده است و ظاهرا وزرات اطلاعات آزمايش و آزمونی برای سنجش ميزان وابستگی افراد به دشمن دارد و مهندس موسوی اكنون تحت نظر متخصصان(!!) وزارت اطلاعات مراحل مختلف آزمايشها را طی می‌كند. همگان می‌دانند كه مهندس موسوی تاوان دفاع حق طلبانه‌اش از حقوق ملت و دانشجويان و هزينه عدم سكوت در برابر بيداد زمان را در دوره نمايندگی‌اش می‌پردازد و به خاطر كشف و برملا كردن بسياری از بازداشتگاههای غير قانونی رنج و سختی می‌بيند. اما از قوه قضاييه و وزارت اطلاعات در شگفتيم كه اين چنين سر در برف فرو برده و سخنان قبلی خود را از ياد می‌برند و هرروز حرف تازه‌ای در توجيه علت بازداشت مهندس موسوی می‌زنند. در حالی كه ٧٠ نفر از حاضران در تجمع مسالمت آميز و حق طلبانه زنان بازداشت می‌شوند، تنها مهندس موسوی برای ادامه بازجويی در بازداشت می‌ماند و تناقض قوه قضاييه آنجا آشكار می‌شود كه ٧٠ نفر را به صرف حضور در تجمعی مسالمت آميز بازداشت می‌كند و از ميان آنها گلچين می‌كند تا زمينه پرونده سازی‌های ديگری را برای وی به وجود آورد. آيا گرفتن يك فرد در يك تجمع مسالمت آميز به همراه ديگران و آغاز پرونده سازی در زمينه‌های ديگر نشان از سناريوی سازی حاكميت ندارد؟ چرا پس از بازداشت ايشان اتهامات و پرونده‌های ديگر گشوده می‌شود. ابتدا اتهام مهندس موسوی شركت در تجمع زنان عنوان شد، سپس تشويش اذهان عمومی و اكنون زمينه سازی برای نسبت دادن اتهامات ديگر صورت می‌گيرد و از تور دشمن خبر می‌دهند. بر عكس آنچه گفته می‌شود، جز اين است كه دستگاه قضايی و امنيتی تور پهن كرده و می‌خواهد همه فعالان سياسی ، اجتماعی و مدنی ايران را در تور برخوردهای قضايی و امنيتی گرفتار كند و اين تور آن قدر گسترده شده كه نماينده پيشين مجلس را هم در بر گرفته است.

٢- دكتر رامين جهانبگلو كه تا چند روز پس از بازداشتش هيچ نهادی مسووليت بازداشت وی را نمی‌‌پذيرفت، اكنون بيش از دوماه است كه بدون اثبات اتهامی در زندان به سر می‌برد و هنوز افكار عمومی نسبت به بازداشت ناعادلانه ايشان اقناع نشده است و مسولان قضايی و امنيتی با طرح اتهام جاسوسی سعی داشتند تا امكان دفاع از او را بگيرند. اما در همان اوايل بازداشت دكتر جهانبگلو ٦٢١ نفر از فعالان سياسی، اجتماعی و فرهنگی كشور اتهام جاسوسی به روشنفكری كه نه پايی در حاكميت دارد، نه ارتباطی با حلقه ارباب قدرت و نه اطلاعی از اسرار نظام و پشت پرده قدرت را سناريوسازی سيستم امنيتی اعلام كردند و حاكميت را از ادامه پروژه نخ نما شده جاسوس نمايی بر حذر داشتند. متاسفانه حاكميت هشدار مشفقانه دلسوزان كشور و ملت را نپذيرفت و پای را فراتر نهاده و او را مامور آمريكا ناميده است. وزير اطلاعات می‌گويد "به علت امكانات زيادی كه در اختيار دكتر جهانبگلو بود، به وی مشكوك شديم و پس از تحقيقات فهميديم برای انقلاب مخملين در ايران با آمريكا همكاری می‌كند و جريانهايی را در اين جهت هماهنگ می‌كند". اجرا كند.

طرح بحث انقلاب مخملين از سوی وزير اطلاعات در مورد روشنفكرانی چون دكتر رامين جهانبگلو حاوی نكاتی‌است كه توجه به آن می‌تواند راهگشا باشد:

الف) پذيرفتن اينكه ممكن است در كشور انقلاب مخملين(انقلابهای رنگی) رخ دهد اعتراف به اين واقعيت از سوی بالاترين مقام امنيتی كشور است كه در ايران آزادی‌های سياسی و مدنی وجود ندارد زيرا اينگونه تحولات تنها در كشورهايی امكان وقوع دارد كه امكان چرخش قدرت با روشهای دموكراتيك وجود ندارد.

ب) در شرايطی كه جريانهای اجتماعی ايران به شدت سركوب شده و ضعيف است، حاكميت با دنيای آزاد ارتباطی ندارد و خود را نيازمند تبادلات تجاری و اقتصادی با غرب نمی‌‌بيند و نهادهای امنيتی بر همه اركان جامعه و حوزه عمومی سايه افكنده اند و امكان تحولات مسالمت آميز را نمی‌‌دهند، طرح اتهام انقلاب مخملين در ايران كاملا غير واقعی به نظر می‌رسد و تنها با هدف زمينه‌‌سازی سركوب‌های اجتماعی و سياسی قابل توجيه است.

ج) طرح اينگونه اتهامات در مورد فردی كه نه يك فعال سياسی و يا چهره سازمانی و صاحب تشكيلات سياسی بلكه روشنفكری كه مهمترين علقه‌اش مباحث فلسفی ‌است بسيار مضحك وغير قابل پذيرش است و از نظر مردم و روشنفكران همانند ادعاهای بدون پايه نهادهای امنيتی و قضايی در مورد افرادی مانند عبدالفتاح سلطانی و يا نيروهای ملی مذهبی ارزيابی می‌شود.

٣- در شرايطی كه وزير اطلاعات جريانهای مسالمت آميز را به براندازی نرم متهم می‌كند و جنبش برابری خواهانه زنان را هدايت شده از آن سوی مرزها می‌داند، فضای امنيتی بيش از پيش بر گرده جنبش‌های اجتماعی سنگينی می‌كند و نشان از آن دارد كه حاكميت هيچ صدای مخالفی را نمی‌‌تواند تحمل كند و هرگونه اعتراض فردی يا اجتماعی را با ابزار سركوب و انگ جاسوسی و ارتباط با بيگانه پاسخ می‌دهد. تقسيم بندی نهادهای مدنی و NGO ‌ها بر محور همسويی با دشمن، سيستم امنيتی را به جايی رسانده است كه هر كه در مسير حاكميت گام ننهد و به دنبال آزادی و دموكراسی باشد را عامل دشمن می‌نامد. نپذيرفتن مبارزات مسالمت آميز و مدنی جريانهای اجتماعی به معنای عدم پذيرش هرگونه اعتراض و انتقادی از سوی حاكميت است. حاكميت گمان می‌كند با از بين بردن صدای اعتراض جامعه مدنی و سيطره كامل بر حوزه عمومی، مطالبات مردم از بين رفته يا به فراموشی سپرده می‌شود، در حالی كه اين روند به انفجار اعتراضات و راديكال شدن فضای كشور می‌انجامد. از طرفی سكوت گورستانی حاكم بر جامعه و سيطره فراگير قدرت در تمامی عرصه‌ها، ايران را به از هم گسيختگی كامل می‌رساند.

يك روز دانشجويانی كه در راه احقاق حقوق صنفی و اجتماعی شان تلاش می‌كنند و دانشگاه را فارغ از نهادهای ايدولوژيك حاكميت می‌خواهند، بازداشت و سركوب می‌شوند. روز ديگر اعتراضات جنبش كارگری كه در راه بهبود وضعيت معيشتی شان تلاش می‌كنند و سنديكا و نهادی می‌خواهند تا از حقوق شان دفاع كند مورد بازخواست و بازداشت قرار می‌گيرند. دگر باره روشنفكر و انديشمندی كه سرگرم درس و بحث خويش است و از انديشه عدم خشونت دفاع می‌كند عامل بيگانه و جاسوس ناميده می‌شود. سپس قوميت‌های ايران كه به رسميت شناختن هويت فرهنگی خويش را طلب می‌كنند و اعتراضات به حق مردم آذربايجان درمورد يك كاريكاتور موهن به خشونت كشيده می‌شود و عده‌ای از هموطنان مان كشته می‌شوند و اسف بار تر از آن انسجام ايران زمين و تماميت ارضی كشور زير سوال می‌رود.

4- اتفاقات ماههای اخير و خبرهای ناگواری كه از گوشه و كنار به گوش می‌رسد، از پروژه سركوب جدی در تابستان و پس از ١٨ تير خبر می‌دهد.

سازمان ادوار دفتر تحكيم وحدت ضمن هشدار پيرامون اخبار منتشره برای آغاز پروژه بازداشت و پرونده سازی گسترده در تابستان ٨٥ كه اكنون سخنان وزير اطلاعات نيز مويد آن شده است و با يادآوری تجربه شكست خورده دشمن انگاری منتقدين در پرونده‌های متعدد سالهای اخير، به دست اندركاران امر توصيه می‌كند به جای تكرار اين پروژه‌های شكست خورده و بی‌اعتبار امكان طرح مطالبات مدنی و به حق جامعه را فراهم آورند و حق دگرانديشی و معترض وضع موجود بودن را برای همگان به رسميت بشناسد. انديشه سركوب و پاك كردن صورت مساله تنها به حادتر كردن بحران خواهد انجاميد و نتيجه اين تفكر در نهايت دامان مروجين و مدافعان آن را خواهد گرفت.