ابطحی ـ آقای موسوی لاری وزير كشور دوران اصلاحات گفته است در
مورد حادثه ی ۱۸ تير حرف های زيادی دارد كه تاكنون نزده و قرار
است آن را در كتابی منتشر كند. امروز با آقای موسوی لاری رفته
بوديم جائی؛ اتفاقاً كنار هم نشستيم؛ به آقای لاری گفتم كه كاش
اول خاطراتت را تكميل میكردی و حتی اگر نمی شد چاپ كنی، جايی
امانت میگذاشتی و بعد اعلام میكردی؛ چون از حالا فشاری
میآوردند كه اين را ننويس، آن قسمت مصلحت نيست و يك بار هم
ديدی اصلاً نوشته هايت مثل لب تاپ رمضان زاده گم شد و بعد هم
گفتند در منزل مشابه جهانبگلو پيدا شده است. فرصتی شد كه ايام
سخت ۱۸ تير به بعد را با هم يادآوری كرديم. آن ايام در بين
مسئولان، كار موسوی لاری از همه مشكل تر بود. وزير كشور بود.
ظاهراً فرماندهی نيروی انتظامی را داشت اما بیخبر او حمله به
خوابگاه صورت گرفته بود. لباس شخصی ها را نمی شناخت. فشار
سياسی زيادی بر او بود. میگفت وقتی در خاطرات آقای ناطق نوری،
رئيس مجلس وقت خواندم كه گفته بود در آن روزها پيشنهاد كرده
است كه چند نفر را بايد گذاشت كنار ديوار و اعدام كرد و همان
جا گفته كه موسوی لاری گزارش های نوع ديگری میداد، تصميم به
نوشتن خاطرات گرفتم. بيشتر هم میخواستم حرف ناطق نوری را
تأييد كنم كه بله ما نمی خواستيم كسی كشته شود و اين افتخار
دولت ما بود.
هر چه فكر میكنم ۱۸ تير روزی فراموش نشدنی است. ضرب و شتم
دانشجويان بیگناه، دستگيری های فراوان بعد از آن و نهايتاً
شكايت فرمانده ی نيروی انتظامی وقت تهران و محاكمه كردن افرادی
كه حمايت از دانشجويان كرده بودند...
شايد اگر موسوی لاری و نيز مصطفی تاج زاده كه معاون سياسی
وزارت كشور بود خاطرات خود را بنويسند، خيلی از ناگفته ها گفته
شود. |