قاسم شعلهسعدى نماينده سابق مجلس و وكيل دادگستری در مصاحبه
با راديو آلمان نقطه نظراتی را در باره پرونده اتمی ايران مطرح
كرد كه می توان آن را ديدگاه بخش زيادی از نيروهای سياسی خارج
حاكميت دراين ارتباط دانست. شعله سعدی درباره پيشنهاد 1+5 گفت:
اين طرح،
در
واقع
تكرار
همان
پيشنهادهای قبلی است
كه
ايران
آن
را
رد
كرده است. اين
بار
حتا
به
نظرم
يك
مقداری اين
شرايط
برای ايران
بدتر
هم
هست.
يعنی
از
يكطرف
الان
اين
پيشنهاد
پيشنهاديست
كه
مورد
حمايت
اعضای شورای دائم
امنيت
هم
هست،
يعنی ايران
خيلی نميتواند
روی حمايت
چين
يا
روسيه
در
شورای امنيت
حساب
بكند.
در
واقع
اتحاد
بينالمللی نسبت
به
گذشته
عليه
ايران
شديدتر
هم
شده.
دوم
اينكه
آن
پيشنهادی هم
كه
آمريكاييها
دادند
و
پيششرط
مذاكره
را
تعليق
غنيسازی اعلام
كردند،
در
واقع
اين
تحصيل
حاصل
است.
اگر
قرار
باشد
غنيسازی معلق
بشود،
ديگر
چيزی برای مذاكره
باقی نميماند
تا
بخواهند
مذاكرهای را
داشته باشند...
آيا
به
نظر
شما
اين
پيشنهادها
در
راستای منافع
ملی ايران
نبود؟
شعلهسعدى:
بايد
تفكيكی قائل
شد
ميان
منافع
ملی
ايران
و
منافع حكومت
ايران.
چون
اصولا
منافع
ملی ايران
در
شرايط
كنونی اجتناب
از
هرگونه
درگيری و
فشار
بيشتر
به
كشور
است
كه
نتيجتا
مردم
متضررش
خواهند
شد.
اما
حكومت
آنچنان
راجع
به
غنيسازی موضعگيری كرده
كه
به
اين
راحتی هم
نميتواند
عقبنشينی بكند.
لذا،
بايد
تفكيكی ميان
منافع
ملی و
منافع
حكومت
قائل
بشويم...
بهتر
نبودايران اين
بسته
پيشنهادی را
ميپذيرفت؟
شعلهسعدى: ببينيد،
به
نظر
من
اصلا
كار
نبايد
به
اينجا
ميكشيد.
اگر
دولت
ايران
از
اول
با
تيزهوشی عمل
ميكرد،
نبايد
اصلا
وارد
اين
فاز
ميشد
كه
نتيجهاش
ايران
را
در
يك
بنبست
دوسرهای قرار
دادهاند.
يعنی
ايران
هركدام
از
اين
راهحل ها
را
انتخاب
بكند،
يعنی اين
پيشنهاد
را
بپذيرد
يا
نپذيرد،
هر دو
با
مشكل
جدی مواجه
است.
بنابراين،
نظرم
اين
است
كه
حكومت
بدون
دورانديشی و
درايت
وارد
يك
مخمصهای شده
كه
راه
برون
رفت
از
آن
ساده
نيست.
اگر
مقاومت
بكند،
بهرحال
با
تحريم
شورای امنيت
و
يا
حتا
ممكن
است
با
اقدام
نظامی مواجه
بشود
و
اگر
بخواهد
اين
پيشنهاد
را
بپذيرد،
اينهمه
شعار
داده،
اينهمه
سروصدا
كرده،
اينهمه
هزينه
كرده،
تبليغات
گستردهای كرده
و
بعنوان
يك
خط
قرمز
آنرا
اعلام
كرده
و
الان
اگر
بخواهد
بپذيرد،
پذيرفتن
اين
خفت
هم
برايش
هزينهدار
خواهد
بود.
بنابراين
حكومت
ايران
در
يك
بنبست
دوسرهايست.
اين
عقبنشينی سبب
ميشود
كه هم
پاسخی برای افكار
عمومی نداشته
باشند
و
هم
اقتدارشان
در
داخل
ميشكند.
يعنی
اينجوری نيست
كه
به
خارج
باج
بدهند،
آنوقت
در
داخل
بتوانند
سركوب
كنند.
اقتدارشان
در
داخل
هم
ميشكند.
با پذيرش طرح در
بين
مجموعه
حكومت
و
حكام
هم
طبيعتا
اختلاف
نظرهای جديای بروز
ميكند.
چون
يك
عدهای به
اصطلاح
اصولگرا
و
ارزشگرا
هستند
و
ميگويند
تا
آخر
خط
بايد
برويم،
ولو
جنگ
هم
بشود
و
يك
عدهای ميگويند
بايد
با
تدبير
مسئله
را
حل
كرد
و
خود
اين
ميتواند
انگيزههای يك
اختلاف
داخلی را
هم
فراهم
بكند.
اگر
هم
نپذيرد،
همانطور
كه
در
اين
اعلاميه
مشخص
شده،
معلوم
است
كه
جامعه
جهانی
امروز
ايران
اتمی را
نميپذيرد
و
تحمل
نخواهد
كرد.
بحران
خاورميانه
روزبهروز
وخيمتر
ميشود
و
ايران
هم
بهروشنی از
حزباله
لبنان،
دستكم
حمايت
معنوی ميكند.
فكر
ميكنيد
اين بحران تا
چه
حدی ميتواند
باعث
تحتالشعاع
قرارگرفتن
موضوع
هستهای ايران
در
شورای امنيت
بشود
و
ايران
بتواند
در
اين
ميان
قدرت
مانور
بيشتری داشته
باشد؟
قاسم شعلهسعدى:
اين
ميتواند
بطور
موقت
و
كوتاهمدت
به
نفع
ايران
باشد،
يعنی ايران
را
بپذيرند
به
عنوان
يك
قدرت
منطقهای كه
ميتواند
در
اين
بازيها
نقش
عمدهای را
ايفا
بكند.
درعينحال
ميتواند
همين
موضوع
يك
عامل
منفی برای ايران هم می تواند
باشد
و
ايران
را
كه
متهم
ميكنند
در
اين
درگيريها
نقش
دارد
و
يا
حداقل
حمايت
معنوی ميكند،
به
اين
استدلال
برسند
كه
بگويند،
ايرانی كه
هنوز
اتمی نيست
ميتواند
آنقدر
نقش
در
منطقه
داشته
باشد،
حالا
اگر
دارای قدرت
اتمی هم
شد،
آنوقت
تكليف
ما
با
چنين
ايرانی چيست.
لذا
خطر
ايران
را
بيش
از
اين
چيزی كه
الان
هم
هست
بزرگ
بكنند
و
در
نتيجه
مقابله
با
ايران دردستوركار قرار بگيرد.
|