هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه ديروز تهران، كه فاقد خونسردی
هميشگی او بود گفت:
پيششرطی تحقير كننده ای را برای ما در طرح 1+5 در نظر گرفته
اند تا عملا آن نتوانيم قبول كنيم. گفتهاند اول بايد تعليق
را بپذيريد، اين شرط يعنی اينكه نتيجه مذاكره را قبل از انجام
مذاكره به دست آورند. در اين پيشنهاد نقطه انهدامی
گذاشتهاند كه قابل عمل نباشد، ايران هم اگر اين پيشنهاد را
بپذيرد، معنايش تسليم شدن است. امروز هم قطعنامهای عليه
ايران در دستور كار شورای امنيت سازمان ملل قرار دارد كه
مدعياند اختلاف نظر در مورد آن وجود ندارد.
ما در اين شرايط به اتحاد، انسجام و همكاری – در داخل كشور-
احتياج داريم. در شرايطی كه جامعه در خطر
تفرقه
و نفوذ دشمن است، نبايد بگذاريم اين امر اتفاق بيفتد.
در اين شرايط ميبينيم افرادی كه در بخشهای حساس مسئوليت
دارند، برخلاف خواست مقام رهبری تخم تفرقه ميكارند و كاری
ميكنند كه جامعه نتواند انسجامش را حفظ كند. اين افراد اگر
مرموز نباشند، لااقل جاهل و فريبخورده هستند. انشاءالله
خداوند هدايتشان ميكند.
هاشمی در باره حمله اسرائيل به لبنان گفت:
اينكه در غزه آن عمليات را انجام دهند، تانكها را به درون
شهرها ببرند، شهرها را بمباران كنند و تعداد زيادی از
نمايندگان مجلس فلسطين را بگيرند، جواب اسير كردن يك سرباز
نيست.
اسرائيل دو كشور را مورد حمله قرار داده است، اين همه شهيد به
وجود آورده و زيرساختهای اقتصادی را نابود كرده است. اين
حركت مقدمهای است برای
خلع سلاح حزبالله
كه در پی آن
اهداف مهمتری
را نيز دارند.
كسی نميتواند ادعا كند كه اسرائيل با وجود جاسوسان زيادی كه
دارد و وسعت كم لبنان، اين خاك را نشناسد. اسرائيل مثل كف دستش
پلها, راهها, فرودگاهها و همه نقاط لبنان را ميشناسد،
اما بمبهايش به مناطق غيرنظامی برخورد ميكند و جالب است كه
عمده خرابيها در مناطق شيعهنشين به وجود ميآيد. لبنان
دفاع هوايی ندارد بنابراين اسرائيل با خيال راحت هواپيماهايش
را به اين كشور ميبرد، هر نقطهای را كه ميخواهد ميزند
و برميگردد.
قدرتها و مجامع جهان حتی به ظاهر نيز خواستار آتشبس در
جنوب لبنان و نوار غزه نميشوند. آمريكا حتی اجازه نميدهد
آتشبس در شورای امنيت ملی سازمان ملل مطرح شود. كشورهای گروه
8
هم اين فجايع را ديدند اما تكان نخوردند و تنها يك بيانيه دو
پهلو به نفع اسرائيل دادند. دبير كل سازمان ملل هم پيشنهاداتی
ميكند كه همان خواست اسرائيل است. از همه اينها تاسفبارتر،
مواضع كشورهای اسلامی و عربی است كه عكسالعمل خيلی كمرنگی
داشتهاند. چطور ميشود كسی مسلمان باشد و نسبت به كشته شدن
مسلمان ديگری بيتفاوت باشد. اين يك فاجعه تاريخی است و
مسالهای است كه ما تاكنون نديدهايم. حتی گروههای حقوق
بشر هم كه به خاطر زندانی شدن يك نفر سر و صدا ميكنند، امروز
صدايشان شنيده نميشود.
امروز بحث ديگری هم دارد صورت ميگيرد و آن حضور نيروهای
كشورهای بزرگ دنيا مثل آمريكا و انگليس در اين منطقه است كه
البته به بهانه بيرون بردن شهروندانش انجام ميشود. اين يك
نقشه طراحی شده و شيطانی برای مسالهای است كه شايد بخشی از
طرح خاورميانه بزرگ باشد. |