گرت پورتر"سرويس خبری بين المللی- واشنگتن"
در امريكا، يك
سرويس خبری بنام "واشنگتن- سرويس خبری بين المللی” مدعی شد كه
كاخ سفيد نامه ای را در سال 2003 از ايران برای مصالحه همه
جانبه با امريكا و اسرائيل دريافت داشته است. انتشار اين نامه
و اين گزارش كه بخش هائی از آن را در ادامه می خوانيد همزمان
شده است با شايعاتی كه درباره رايزنی های بزرگ برای سازش های
بزرگ درجريان است و باحتمال بسيار زياد اين ادعا برای زمينه
چينی اعلام مذاكرات كنونی مطرح شده است. در پايان اين گزارش
اشاره می شود كه امروز نيز نكات مطرح شده در نامه سال 2003
ميان ايران و امريكا مطرح است و در واقع "دم خروس" اين ماجرا
درهمينجا نهفته است و اين كه دولت خاتمی را هم عملا شريك اين
ماجرا می خواهند قلمداد كنند. اين مقاله تفسيری با توجه به اين
نكات اعتبار خواندن و دقت كردن روی نكات مطرح شده در آن را
دارد>
براساس مندرجات
مدركی محرمانه، ايران درسال 2003 با ارسال نامه ای به مقامات
مسئول آمريكا، برای صلح با اسرائيل اعلام آمادگی كرده بود.
بموجب اين نامه ادعائی، ايران قطع كمك به گروه های فلسطينی را
نيز پذيرفته و اعلام داشته بود حاضر است به فلسطينی ها
فشارآورد تا حملات تروريستی را درمرزهای سال 1967 متوقف كنند.
دراين نامه دو
صفحه ای، گويا به مواردی اشاره شده بوده كه موجبات جدايی ايران
و آمريكا را از يكديگرفراهم آورده است.
تريتا
( TRITA)
پارسی، متخصص سياست خارجی ايران در بخش مطالعات بين المللی
دانشگاه جان هاپكينزكه اين نامه را دراختيار سرويس خبری بين
المللی قرار داده گفته است كه نامه فوق را از يكی از مقامات
رسمی ايران دريافت كرده است، اما حاضر به افشای نام او نشد. وی
گفته است كه اين نامه را از يك واسطه آمريكائی دريافت كرده است
كه ازطريق سفارت سوئيس درايران دراواخرآوريل و يا اوايل مه سال
2003 به وزارت امورخارجه آمريكا تسليم شده است.
دراين نامه،
ايران قبول كرده بود، دست از حمايت حزب الله لبنان بردارد و
كنترل های بيشترآژانس بين المللی انرژی اتمی را در چارچوب ( 2
+
93) بپذيرد.
اين پيشنهاد
پروتكل هايی را دربرمی گيرد كه براساس آن ايران می بايست به
ناظران آژانس اين اجازه را می داد تا به همه تاسيساتی كه مايل
هستند سركشی كنند. تاسيساتی كه ايران آنها را اعلام كرده باشد
و يا نكرده باشد. اين اجازه، مشكلاتی برای ايران درانجام سری
فعاليتهای هسته ای بدون بازرسی آژانس ايجاد می كرد.
ايران درقبال اين
موافقت های پيشنهادی كه درتضاد كامل با شعارهای اين كشوردرمورد
اسرائيل و نيروهای ضد اسرائيلی بود، خواستارموافقت آمريكا با
اهدافی بود كه " پايان دادن به رفتار خصمانه با ايران و تعليق
تحريم های همه جانبه" ازآن جمله بود.
ازجمله خواسته
های ديگر ايران "به رسميت شناختن منافع امنيتی مشروع اين كشور
در منطقه از طريق ظرفيت های دفاعی” عنوان شده بود. به عقيده
تعدادی ازمتخصصين ايرانی، هدف امنيتی و پذيرش ايران به عنوان
قدرت منطقه ای، نقطه محوری منافع ايران درتوافق های همه جانبه
با آمريكا بشمارمی رفت.
به عقيده پارسی و
ديگرتحليل گران سياستگذاری امنيت ملی ايران، مذاكره برای
دستيابی به توافق با آمريكا كه می توانست امنيت ايران و منفع
ژئوپوليتكی اين كشوررا درمنطقه خليج فارس دربرابر پذيرش وجود
اسرائيل به همراه داشته باشد و نيز موافقت های ديگر در ميان
مقامات ايران، مدتهای طولانی مورد بحث مقامات امنيت ملی ايران
بوده است.
درسال 2003 بوش
اجازه نداد تا كسی به پيشنهاد مذاكره ايران برای قبول موجوديت
اسرائيل پاسخ دهد.
فلينت نورت، كه
بعدها متخصص ارشد خاورميانه درشورای امنيت ملی آمريكا شد،
درمصاحبه ای با سرويس خبری بين المللی بياد آورد كه " عملا چند
روزی” ميان دريافت پيشنهاد ايران و ارسال عدم استقبال ازآن به
سفير كبيرسوئيس فاصله وجود داشت.
با اينهمه و
عليرغم عدم پاسخگوئی آمريكا به پيشنهادات سال 2003 ايران، اين
پيشنهادات هنوزازسوی ايران وجود دارد.
مصطفی كيباروغلو، استاد روابط بين المللی دانشگاه بيل كنت
تركيه درآخرين شماره مجله خاورميانه نوشته است كه " تحليل گران
ارشد ايران درژوئيه سال 2005 به وی گفتند كه به رسميت شناختن
اسرائيل همچنان امكانپذيراست به شرط آنكه "معامله
بزرگی” ميان ايران و آمريكا صورت گيرد.
پيشنهاد مطرح شده
دراين نامه درمورد ازميان بردن سياستهای ضد اسرائيلی بشدت
ازسوی محافظه كاران تندرو كه جنبش اصلاح طلبی را درسال 2004
سركوب و از احمدی نژاد درانتخابات حمايت كردند با مخالفت
روبروشده است. با اين همه بسياری از محافظه كاران مخالف جنبش
اصلاح طلبی به عقيده پال پيلاركارمند سابق سازمان اصلاحات ملی،
از مذاكره با آمريكا اگر سودی برای ايران داشته باشد حمايت می
كنند، به گفته وی، "حتی برخی از تندروها با اين نظرموافق اند
كه اگر بتوانی با شيطان معامله كنی، حتما اين كار را بكن".
محافظه كاران نه از ايده معامله با آمريكا از اين نظر خرسند
نیستند كه دولت اصلاح طلب محمد خاتمی بانی اين امر بوده است.
پارسی می گويد،
كه حرف آخر در سياست خارجی را آيت الله خامنه ای می زند كه
بطورمستقيم در ارسال اين نامه دخالت داشته است. |