احمدی نژاد نيز به مناسبت سالگرد درگذشت آيت الله خمينی
سخنرانی كرد. او همان تعريفی را از رهبر كرد كه رهبر از او
كرد. احمدی نژاد قول داد آن جامعه اسلامی كه 28 سال است
نتوانسته اند برپا كنند، او بر پا كند. اين سخنان و ادعا را
بايد گذاشت دركنار صدها و بلكه هزاران سخنرانی كه هاشمی، بنی
صدر، طرفداران اقتصاد توحيدی، اقتصاد اسلامی، مناديان حكومت
مستضعفان دراين 28 سال كردند و جامعه را به غارت دادند. امروز
احمدی نژاد به كمك همان ها كه جامعه را به غارت دادند سكان را
بدست گرفته تا با سياست جنگی ايران را اسلامی بسازد!
وعده های پوچ و پنهان در پشت لفاظی ها را بخوانيم:
« دستها را
به هم گره و دلها را به هم پيوند زنيم. چشمها را باز و كار
كنيم. كشور را با
عدالت، معنويت و تلاش بسازيم. وظيفه ما برپايی جامعهای الگوست
و من ترديد ندارم به
لطف خدا و به پيروی از امام(ره) و جانشين شايسته و خلف حق
ايشان، ملت ايران خواهد
توانست در مدت كوتاهی جامعهی نمونه اسلامی را در سرزمين عزيز
ايران برپا كند.
وقتی میگوييم عدالت، عدالت فقط برای روابط بين دو مرز نيست
بلكه عدالت يعنی؛
اداره يك كشور بر مبنای عدالت و مناسبات جهان برپايه عدالت.
اگر صلح، آرامش و امنيت
پايدار میخواهيم فقط و فقط برپايه توحيد و عدالت امكانپذير
است.
»
اين حرف ها برای كارگرانی كه ماه هاست حقوق نگرفته اند نان و
حقوق و آب می شود؟
احمدی نژاد در بخش ديگری از سخنرانی خود گفت:
«يك نظام برپايه ظلم، تبعيض و
بیعدالتی ناپايدار و فرو ريختنی است.»
هيچكس به او نگفت: تو اگر لالائی بلدی، چرا خوابت نمی برد؟ ما
هم شك نداريم آوار فرود خواهد آمد.
احمدی نژاد همسو با رهبر، در سخنرانی خودش كه عمدتا سخنرانی
جهانی و آسمانی بود تا داخلی و زمينی گفت:
«شما(امريكا) در بين ملت خودتان هم
مقبوليت نداريد، چطور چهار تا كشور دور هم جمع میشويد و اسم
آن را جامعه جهانی میگذاريد؟ چهار تا آدمی كه
جرات نمیكنند در بين ملت خودشان هم ظاهر شوند جامعه جهانی
محسوب میشوند؟
»
درتمام طول سخنرانی طولانی و خسته كننده احمدی نژاد حتی كلامی
در باره معضلات اصلی جامعه و خواست های روزانه مردم صحبت نشد و
او درس هائی كه در حوزه خوانده و آيه هائی را كه از بر كرده
بود برای مردم خواند و درس اخلاق و خداشناسی داد و البته جهان
را هم نصيحت كرد!
در بخش های پايانی سخنرانی، مردم كه خسته شده بودند از جايشان
برخاستند و به همين دليل احمدی نژاد از پشت ميكرفن به مردم
گفت: مگر خسته شده ايد! |