جمعی از اعضای انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشكی با
مهدی كروبی دبيركل حزب اعتماد ملی ديدار كردند. در
اين ديدار مهدی كروبی گفت:
«پس از رحلت
امام يك نفر از جريان چپ در رده بالای حكومت ماند و آن هم من
بودم؛ چون با
ادغام نخست وزيری و رياست جمهوری، مهندس موسوی رفت. شورای عالی
قضايی هم به قوه
قضاييه تبديل شد و آقايان اردبيلی و موسوی خوئينیها رفتند.
آقای هاشمی هم رييس
جمهور شد. از سال 68 تا 71 من رييس مجلس بودم ...
در اين دگرگونی دو حادثه پيش
آمد: يكی جريان تحجر و تنگنظركه با زمان و شرايط همراه نبود
كه امام هم درباره آن تاكيد داشت و دوم نوع ديگر تنگنظری كه
با رد كردن آرمانها و اهداف اوليه انقلاب و
شعارهای امام همراه بود....
متأسفانه فرصت دوم خرداد خوب
رهبری، هدايت و مهار نشد. در دوم خرداد هر كسی توانست از آن
فضا زودتر و بهتر استفاده كند طبق ديدگاه خود توانست كار انجام
دهد و جمعی فضا و
نيروها را به سمت خود بردند... آن زمان مدام گفتيم با برخی از
شخصيتهای نظام
اينگونه برخورد نكنيد و دچار افراط نشويد. اگر حساب شده برخورد
نكنيم مسائلی پيش
میآيد كه بعدها حتی خودمان هم نمیتوانيم از آن دفاع كنيم ...
وقتی در امری افراط ايجاد می شود
افراطی در سويی ديگر میآفريند. اصلا ماجرای آقای مصباح از
همين چيزها به وجود آمد.
يعنی وقتی ديدند تئوريسينهايی وجود دارند و حركتهايی به صورت
تند شروع شده، عدهای برای مقابله با افراطگرايی با قدرت شروع
به كار و برنامهريزی كردند. برخی جريانها نيروهايی قوی تربيت
كردهاند. نبايد انتظار داشته باشيد كه در دانشگاهها
و مطبوعات اوضاع به يكباره عوض شود. عدهای تفكری خاص از اسلام
را پذيرفتهاند.
... ما به سمتی رفته بوديم كه مدام شعارهای تند سياسی بدهيم.
همه جا افرادی داريم كه به لحاظ فكری اصلاحطلب هستند، اما
نمیخواهند عنصر حزب خاصی باشند. ما
حتی اصلا نيروهای خود را برآورد نكرديم. ما خواستيم همه خود را
با شاخصهای ما
هماهنگ كنند. اگر میرفتيم و نيروهای نخبه را شناسايی و جمع
میكرديم نيروهای خوبی داشتيم. ...
توجه داشته باشيد كه راه امام در معرض خطر است. احساس میكنم
برای نجات اين
جامعه و اين كشور، بهترين راه، تفكر و انديشه امام است كه هنوز
هم عميق است و
اسلام را نگه میدارد، حقوق مردم را رعايت میكند و جمهوريت را
حفظ میكند. جمهوريت
يعنی حقوق مردم و تأثيرگذاری در حقوق خودشان. |