آيا امريكا با آگاهی از رد طرح 1+5 از جانب ايران و تقويت جبهه
جهانی عليه ايران، با ارائه آن موافقت نكرده است؟ و اگر چنين
باشد، زمان برای رسيدن به اين اتحاد جهانی و حتی منطقه ای
نخريده است؟ اگر پاسخ هر دو سئوال مثبت باشد، آنگاه بايد
بپذيريم كه ايران درگذرگاه خطرناكی قرار گرفته است و برای عبور
از اين تنگه بحرانی چاره ای ملی بايد انديشيد. اين خميرمايه
سخنانی است كه محمد خاتمی، با حفظ تمام ملاحظات در ديدار با
اعضای دفتر سياسی حزب اعتماد ملی بيان كرده است. برگرفته از
همين نگرانی و بحران است كه او عملا دعوت به وسيع ترين جبهه
ملی می كند. تا آن حد كه می گويد تمام مرزبندی های گذشته را
بايد كنار گذاشت و متحد شد.
بنياد باران،
اعلام داشت كه
محمد خاتمی
با
اعضای دفتر سياسی حزب اعتماد ملی
ديدار كرده است. اعتماد ملی حزبی است كه مهدی كروبی دبيركل
سابق مجمع روحانيون مبارز و رئيس مجلس های سوم و ششم تاسيس
كرده است.
خاتمی دراين ديدار درباره تحرب درايران گفت:
ما قبل از پيروزی انقلاب اسلامی دو نوع حزب داشتيم؛ يكی احزابی
كه از سوی قدرت ساخته میشدند كه نمونه بارز آن حزب ايران نوين
يا رستاخيز بود و ديگر احزابی كه در كنار قدرت يعنی حول محور
افرادی چون مصدق يا كاشانی شكل میگرفتند اما در اين ميان
احزابی بودند كه به صورت مستقيم به قدرت حاكم وابسته نبودند و
احيانا در ميان بخشهايی كه مردم بهخصوص جوانان هم حضور
داشتند؛ چون حزب توده كه البته اين حزب نيز متكی به قدرت بيرون
از مرزها بود و بنابراين بايد گفت كه همواره احزاب در جامعه
ايرانی ناشی از قدرت بودهاند.
پس از پيروزی انقلاب اسلامی چهرههای شاخص و رهبران در جمهوری
اسلامی حزب جمهوری اسلامی را با هدف فراگير شدن تشكيل دادند و
در همين دوران احزاب و گروههايی از درون جريانات قدرتمداری
كه انقلابی بودند و با رژيم شاه در مجمعهای بسته مبارزه كردند
و مدعی بودند كه صدای خلق هستند ولی همان گروهها آشفتگیهايی
را بهوجود آوردند كه باعث شد برخی از سوی جامعه و قدرت
برآمده از مردم حذف شدند.
طی اين سالها شاهد شكلگيری احزابی بوديم كه هرگاه قدرتی روی
كار آمده پديد آمدهاند و البته در جای خود محترم هم هستند.
حزب اعتماد ملی حزبی
است
كه از درون قدرت برنيامده
و
سعی میكند با اتكا به مردم و باورهايی كه نسبت به جامعه دارد،
بخشی از جامعه را نمايندگی كند و آن را سامان دهد.
به نظر من در شرايط كنونی بايد حزب اعتماد ملی تقويت شود و
البته اين حزب توقع ندارد كه با حضورش ديگر احزاب كنار روند و
قصد ندارد تا عرصه را برای ديگران تنگ كند بلكه سعی میكند تا
با شناخت خواست مردم و اعمال معيارهای دموكراتيك در درون خودش،
آن معيارها را در سطح جامعه گسترش دهد.
اكنون اصلاحطلبان بايد بيشتر از زمانی كه در درون قدرت بودهاند
فكر كنند و با تكيه بر تجربيات گذشته و بررسی نقاط ضعف و قوت
خود و در نظر گرفتن موفقيتها و ناكامیها الگويی را عرضه و
مردم را به اين الگو دعوت كنند.
در شرايط فعلی ديگر
جناحبندیهای
قديمی در قالب گروههای چپ و راست يا ليبرال و سوسيال مسلك
چندان معنی ندارد،
بلكه
تقسيمبندی جديدی
به وجود آمده كه تمام نيروهای دلسوز انقلاب و اسلام و ايران
بايد نسبت به آن هوشيار باشند و آنان كه به راه امام، به مردمسالاری
و به عدالت معتقدند، بايد به يكديگر نزديكتر شوند و با تفاهم
بيشتر با جديت حركت كنند.
برای آسيبشناسی جريان اصلاحات بايد بسياری از مباحث با نگاه
به آينده تحليل شود نه اينكه در گذشته بمانيم و نتوانيم نسبت
به آينده تصميمگيری كنيم.
خاتمی در مقابل نگرانیهای اعضای دفتر سياسی حزب اعتماد ملی
درباره وضعيت پرونده هستهای ايران، گفت:
ما میگوييم كه برای تامين انرژی هستهای بايد خودمان صنعت
هستهای صلحآميز داشته باشيم كه خوشبختانه همت دانشمندان و
كارگزاران شايسته اساس اين صنعت را به دست آوردهايم.
آمريكا بايد برای انجام هر اقدامی عليه ايران توافق نيروهای
بزرگ دنيا چون چين و روسيه و سايرين را دريافت كند. آمريكا در
موقعيتی نيست كه بتواند راسا و به تنهايی عليه ايران وارد عمل
شود.
امروز نسبت از هر زمان ديگر به خاطر نتايج فاجعهباری كه
سياستهای جنگطلبانه و مغرورانهاش داشته است، در داخل تحت
فشار است.
اميدوارم طرحی كه مطرح شده است، برای خريدن زمان از سوی آمريكا
و دستيابی به سوختی محكمتر عليه ايران نباشد. ما هم با
هوشياری بايد از موقعيتها استفاده كنيم تا بتوانيم با حفظ
منافع و نيز حقوق خود از
بحران
بگذريم. |