ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

علی ربيعی
مبارزه تبليغاتی با فساد اقتصادی
در زمان شاه و در جمهوری اسلامی
سايت مشاركت- معصومه ستوده

 
 
 
 
 

 

علی ربيعی مشاور اجتماعی محمد خاتمی در دوران رياست جمهوری، و كسی كه برای نخستين بار اصطلاح "آفازاده" را وارد ادبيات سياسی و اقتصادی ايران كرد در مصاحبه با خبرنامه مشاركت گفت:

در يك سال اخير، بخصوص در مقطع انتخابات شاهد اوج‌گيری مسأله‌ای به نام فساد و مبارزه با فساد بوديم. اساسا با توجه به زمينه‌هايی كه در مردم برای مبارزه‌جويی عليه فساد وجود دارد اين مسأله به عنوان يك شعار در مقاطع مختلف تاريخ اجتماعی و سياسی ايران مورد توجه قدرتمندان قرار گرفته است. در دو مقطع در رژيم شاه بحث مبارزه با فساد به صورت جدی مطرح شد. يك مقطع در مبارزه با فساد بحث خريد شكر مطرح شد و حتی يك تاجر هندی و افرادی بازداشت شدند اما با بررسی تاريخی مشخص شد كه اين مسأله رقابتی بوده است كه بين عناصر قدرت و فرد پشت پرده واردات شكر كه از فرزندان اردشير جی بوده رخ داده است و در اصل يك رقابت بين شاه و قدرت‌های متنفذ بوده است كه موجب اوج گرفتن طرح مبارزه با فساد شد.

در اواخر حكومت شاه بحث فساد مطرح شد و عده‌ای دستگير شدند. خاستگاه اين برخوردها نيز مبارزه با فساد نبود و در همان زمان برای مردم مشخص شده بود كه اينگونه برخورد با فساد نمايشی بيش نيست. مراد ما از فساد، فساد سياسی و اقتصادی است سوءاستفاده‌ای كه عناصر قدرت از موقعيت شغلی خود می‌كنند همان فساد است. حتی می‌توان گفت استفاده‌ای كه عناصر قدرت از مقام خود برای كسب منفعت برای خود يا اطرافيان می‌كنند مصداق فساد است.

در ادبيات نظری ما فساد را به دو دسته تقسيم می‌كنيم يك فسادی كه من از آن تحت عنوان «يقه سفيدهای گمراه» ياد می‌كنم بخش ديگر فساد به «فساد معيشتي» شناخته می‌شود. البته هر دو سطح از فساد مانند يك دور باطل همديگر را تقويت می‌كنند اما فساد نوع اول از فزون‌طلبی و زياده‌خواهی ناشی می‌شود. اما فساد نوع دوم فساد فقر با نگاه معيشتی است. فساد يك پديده درازمدت و ديرين است و راه‌حل درازمدت می‌خواهد بنابراين هيچ مقامی نمی‌تواند ادعا كند كه می‌تواند فساد را از بين ببرد و اگر فردی ادعای راه‌حل كوتاه‌مدت می‌كند يا شعار سياسی می‌دهد يا نسبت به مسأله آگاهی ندارد زيرا مبارزه با فساد راه‌حل ساختاری می‌طلبد و مجموعه‌ای از راه‌حل‌های فرهنگی و اصلاحات ساختاری و اقدامات قضائی را نياز دارد.

... در كشور ما مصونيت سياسی، قضايی عده‌ای از افراد در كنار «احساس غبن و عقب‌ماندگي» در بخشی از افراد كه خود را با ديگران مقايسه می‌كنند، به فساد سطح اول دامن زده است.
از طرفی ديگر دولت‌ها در كشورهای جهان سوم نياز به رفتارهای توده‌ستايانه دارند بنابراين كشورهای جهان سوم هيچ‌وقت نمی‌توانند شعار فقرزدايی بدهند به جای فقرزدايی فقرنوازی می‌كنند اينها نمونه‌ای از رفتارهای توده‌ستايانه است.

... مبارزه با فساد از بيماری رنج می‌برد يكی اينكه مبارزه با فساد سياسی است و تاريخ مصرف دارد و برای از ميدان به در كردن رقبا صورت می‌گيرد به طور مثال ما چند دوره مبارزه با فساد را تجربه كرديم كه آثار منفی خود را بر اقتصاد بر جای گذاشته من اعتقاد دارم كه اگر قرار است ما هزينه مبارزه با فساد را بدهيم بايد يك بار اين هزينه را پرداخت كنيم ولی مبارزه با فساد را انجام بدهيم.

دور دوم مبارزه با فساد در مورد پرونده شهرام جزايری است يكی از مسؤولان مؤثر و ذی‌ربط به من گفت كه در اين پرونده كميته عمليات روانی فشار وارد می‌كرد كه چه اسامی بايد اعلام شود و چه حكمی بايد صادر شود. من بيان برخی اطلاعات را به هيچ وجه به مصلحت نمی‌دانم.

... پديده‌ای كه من نسبت به آن هشدار دادم اين بود كه برای افراد نزديك به افراد قدرتمند با بهره‌گيری از امكانات و قدرت فضايی مهيا می‌شود كه ديگران قدرت رقابت با آنها را ندارند و به اين ترتيب وارد عرصه‌هايی از اقتصاد می‌شوند كه نه زحمت كار توليدی را دارد و نه ضريب هوشی می‌خواهد، بلكه با رانت قدرت در بخش‌های تجاری و دلالی وارد اقتصاد می‌شوند و پيمانكارهای صوری انجام می‌دهند و اين مسأله خود زمينه‌ساز فسادهای ديگر و تحريك افراد سالم در جامعه می‌شود. من حس كردم داريم به زمان شاه نزديك می‌شويم كه هر كس كه بخواهد فعاليت اقتصادی بكند بايد سهمی را به ده فرد در ده موقعيت بدهد در حالی كه زمان شاه فقط هزينه‌ای را به درباری‌ها می‌دادند كه اين مسأله موجب افزايش هزينه سرمايه‌گذاری شد. اين طبقه هيچ فعاليتی نمی‌كند فقط از فضای قدرت بهره می‌گيرد من با اين پديده مخالفت كردم اگر تعبيری را هم به كار بردم در مخالفت با اين پديده بود. زيرا افرادی را می‌شناختم كه بدين ترتيب فعاليت می‌كردند. مسأله اساسی اين است كه اين طبقه جديد بدون خاصيت شما در برابر كسانی كه قصد دارند سرمايه‌گذاری سالم كنند می‌ايستد و هزينه‌هايی را به آنان تحميل می‌كنند. اين مسأله طبقه ناميمونی را در ايران شكل داد و من زنگ هشدار را برای اين مسأله به صدا درآوردم به محض اينكه اين مسأله را مطرح كردم يكی از مسؤولان كه الان نيز مسؤوليت دارد به من زنگ زد و گفت پرونده‌ات قضايی می‌شود و بايد اين مسائل را ثابت كنی مواظب خودت باش و مدعی‌العموم مدعی شده است!

به هر حال چيزهايی كه زمان خاتمی بيان آن ممنوع بود حالا مثل نقل و نبات مطرح می‌شود هرچند تكرار مرتب از آفات مسأله مبارزه با فساد است بدون اينكه كاری صورت بگيرد در هشت ساله دوره اصلاحات بيشترين ادبيات مربوط به فساد دولتی از سوی برخی تريبون‌ها به كار گرفته شد كه سابقه نداشت كه تريبون‌های نظام اينقدر در مورد فساد بحث كنند. خود اين مسأله تيغ دو دم است كه به نااميد كردن مردم منجر می‌شود. از سوی ديگر آثاری از اقدامات ساختاری دولت خاتمی، در مقابله با فساد بيان نمی‌شد.الان يك كلمه و جمله در مورد فساد از رسانه‌ها بيان نمی‌شود من می‌خواهم سؤال كنم كه آيا فساد تمام شد آيا تريبونی هست كه از فقر و فساد صحبت كند؟ آيا ما بايد خدا را شكر كنيم كه فساد تمام شد؟ من می‌خواهم بگويم كه اين مباحث، مباحثی سياسی بوده است. در اين هشت ساله دولت خاتمی بحث فساد بار سياسی داشت من می‌خواهم بگويم چرا ما نمی‌توانيم در ايران نتيجه بگيريم و چه اتفاقاتی است كه نمی‌گذارد فساد حل شود.

در دولت گذشته ما تمام مزايده‌ها و مناقصه‌های وزارت راه را به صورت آزمايشی اينترنتی انجام داديم زيرا شفاف‌سازی درآمد دولت درصد بسيار زيادی از فساد می‌كاهد و همه مطلع می‌شوند كه چه كسی اين مناقصه و مزايده را با اين مشخصات فنی برد.

... من وجود مافيا را نفی نمی‌كنم منتها بيان وجود مافيا روی داده‌های خام و پردازش نشده و نه اطلاعات ارزيابی شده نتيجه‌ای نمی‌دهد و مردم را نااميد می‌كند با اين حجمی كه از فساد در دوره انتخابات بيان شد. مردم هيچ تأثيری نمی‌بينند. نااميدی كاملاً دارد محسوس می‌شود. با اين كه بيان نمی‌شود اما در بين مردم و در لايه‌های پايين اجتماعی وجود دارد.به عنوان مثال بحث‌هايی كه اين روزها مطرح شده است رفتار ساختاريافته ضدفساد در آن وجود ندارد. برای همين نتيجه‌ای نمی‌دهد؛ موج نااميدی در حال افزايش است!

... در كشور ما اساساً ساختار آمادگی شفاف‌سازی را ندارند اگر كسی كه ادعا دارد می‌خواهد خادم مردم باشد و نوكری مردم را بكند چنانچه اجازه داد كه مردم نظاره كنند كه آنها چه می‌كنند و بدون هراس و هياهو از خادم و خود انتقاد نمايند و وی را كنترل كنند، اين ادعا می‌تواند صادق باشد. در غير اينصورت نوكری با شعار ميسر نمی‌شود. اگر خادم اجازه داد كه مخدومش به وی نظارت كند و قدرت سؤال كردن داشته باشد آن وقت می‌توان گفت كه به واقعيت نزديك شده است. نظارت برعهده تشكل‌ها و مطبوعات است كه متأسفانه برتابيده نمی‌شود .

بخشی از مقابله با فساد بالا بردن نظارت عمومی است بايد احزاب و اتحاديه‌ها و تشكل‌ها اجازه داشته باشند كه رفتار دولت را زير كنترل داشته باشند و اين موضوع قدرت كنترل مدنی را بالا می‌برد. زيرا قدرت منهای نظارت مدنی دولت را فاسد می‌كند و نظارت مطبوعات مؤثرترين شيوه برای كنترل فساد هستند. اما خطوط قرمز موجود در كشور بيش از آنكه ملی باشد سياسی و حزبی است. خط قرمز بزرگ ما بايد حيثيت افراد باشد كه بايد رعايت شود كه البته رسانه ملی آن را رعايت نمی‌كرد در حالی كه خط قرمز ما بايد فقط اخلاقی باشد.

- شورای نگهبان طرح پيوستن ايران به كنوانسيون مبارزه با فساد سازمان ملل متحد را رد كرد تبعات اين مسأله را در نظام بين‌الملل چه می‌دانيد؟

شورای نگهبان بايد تجديدنظر كند اين مسأله وضعيت ما را با توجه به شاخص‌های بين‌المللی در سطح جهان تضعيف می‌كند زيرا بخشی از فساد يقه سفيدها در خارج از كشور وجود دارد و ما امكان پيگيری نداريم بايد نسبت به اين مسأله علمی‌تر برخورد شود بيشتر فساد سطح اول در پورسانت‌های خارجی است كه از اين نظر وضعيت تأسف‌انگيزی وجود دارد نهادهای بين‌المللی در پيگيری مطالبات ايران در خارج از كشور می‌تواند به ايران كمك كند.