همزمان با بحث هائی كه پیرامون جلسه مسكو می شود، حسن روحانی
دبیر سابق شواری عال ی امنیت ملی و رئیس كنونی مركز تحقیقات
استراتژیك مجمع تشخیص مصلحت در دومین گردهمایی سراسری دبیران
تشكیلات استانی حزب اعتدال و توسعه( حزب نزدیك به كارگزاران و
هاشمی رفسنجانی) گفت:
شرایط كشور حساس است. شاید درست
نباشد كه همه نظرات در رسانههای جمعی مطرح شود، اما احزاب
میتوانند از طریق
مناسب، دیدگاههایشان را به مسوولان مربوط برسانند.
(از آنجا یگانه تصمیم گیرنده و یا سخنگوی آن مجمع محدود و
معدودی كه برای سرنوشت كشور تصمیم اتمی گرفته رهبر است، عملا
روحانی با انگشت اشاره رهبر را نشان میدهد.
روحانی در بخش دیگری از سخنان خود
گفت: عملكرد ما از ابتدای انقلاب تا امروز همیشه همراه با
بدبینی فوقالعاده شدید
نسبت به قدرتهای خارجی بوده است. البته نباید فراموش كرد كه
كشور ما در طول
دهههای گذشته از سوی قدرتهای خارجی اعم از شرقی و غربی صدمات
زیادی دیده و برای
استقلال خود بهای زیادی پرداخته است؛ اما از انقلاب تا كنون،
بحث
تحقیر خارجی
بوده است. این درست است كه ما
نباید نسبت به خارجیها خوشبین باشیم و حواسمان همواره باید
به توطئهها باشد، اما
این بدبینی نباید آن قدر زیاد باشد كه مانع هرگونه تعامل
سازندهی ما با دیگران و
عاملی شود برای اینكه راه مناسب و كوتاه را تنها به خاطر
نگرانیهای بیش از حد
برای دستیابی به اهدافمان از دست بدهیم.
مثلا نسبت به سرمایهگذاری خارجی در كشور هم با همین نگرش
برخورد كرده ایم. در
بحث
لانهی جاسوسی
یك راه این بود كه با آمریكاییها بنشینیم و مساله را فیصله
دهیم،
اما ما به جای اینكه به مذاكره با طرفمان بپردازیم، در این
مساله احساسات را وارد
كردیم و آن قدر قضیه را كش دادیم تا رسیدیم به مقطعی كه حاضر
شدیم بعد از تحمیل
جنگ، با
آمریكا بنشینیم،
اما آن زمان دیگر دیر بود.
شاید اگر زودتر حاضر
به چنین كاری میشدیم، راحتتر به توافق میرسیدیم و منافع
كشورمان بیشتر لحاظ
میشد. ما همیشه در مقاطع سخت نمیتوانیم تصمیمگیری
سریعی داشته باشیم و احساسات را در تصمیمات دخیل میكنیم.
در قضیهی
گروگانگیری
نیز تا زمانی كه عراق به ما حمله نكرده بود، هیچ كس جرات
نمیكرد به حل و فصل مساله
بپردازد. اما پس از آن آمادگی پیدا كردیم، حتی این اواخر در
این زمینه عجله هم
كردیم و چون با زمان انتخابات آمریكا یكی شده بود، به سرعت آن
را حل كردیم.
در جنگ عراق نیز زمانی كه در موضع قدرت بودیم و
خرمشهر را پس گرفته بودیم، باز هم نتوانستیم تصمیم بگیریم و
با دشمن سر میز مذاكره بنشینیم و بحث كنیم، این قضیه را عقب
انداختیم تا به جایی
رسیدیم كه دیگر راهی جز قطعنامه و مذاكره برایمان باقی نماند و
آن زمان بود كه
مذاكره با عراق
را انتخاب كردیم و البته آن هم خیلی دیر بود .
ما
همواره نمیخواهیم با خارجیها به ویژه دشمن بنشینیم و همیشه
احساس میكنیم اگر این
كار را بكنیم، سرمان كلاه رفته است، همان طور كه شاهد بودیم
برخی عزیزان از
تریبونهای عمومی اعلام كردند كه هر وقت ما با خارجیها
مینشینیم، سرمان كلاه
میرود كه البته من این قضیه را قبول ندارم و معتقدم این نگاه
هم ناشی از بدبینی
است كه به آن دچار هستیم.
ما همیشه میگوییم نباید به
دشمن و افراد فریبكار نزدیك شویم و نزدیكی با خارجیها را مثل
نزدیكی با شیطان
میدانیم، البته این خوب است، به شرط آنكه همیشه ادامه داشته
باشد نه اینكه در
مقاطعی این را بپذیریم .
امروز
زمان آن رسیده كه یك مقدار در تصمیمگیریها
متعادلتر باشیم و با منطق بیشتر و فاصله با احساسات پیش
رویم، همچنین در نظر
بگیریم كه دنیای امروز با دنیای ده سال پیش و زمان جنگ سرد
متفاوت است. امروز شرایط
جهانی به سرعت تغییر میكند؛ ازاین رو ما نمیتوانیم
فرمولهای گذشته
را ملاك قرار
دهیم .
حساسیت این
مقطع زمانی از یك نگاه، از حساسیت زمان جنگ بیشتر است. گر
چه آن زمان برای ملت ایران موقعیت بسیار حساسی بود، اما
امروز در شرایطی قرار داریم
كه
در برابر یك هجمهی عمومی
هستیم و كشورهای مختلف به ویژه غربیها دست به دست هم
دادهاند كه بتدریج شرقیها را كنار خود بكشند تا علیه جمهوری
اسلامی به تصمیماتی
برسند؛ از این رو امروز مهم است كه با تدبیر و تامل راه را پیش
برویم.
تدبیر جمهوری اسلامی در این بود كه در مسالهی هستهیی كه
امروز به یك مسالهی
پیچیده تبدیل شده است، بتواند از راههایی پیش رود كه هزینهی
كمتری دارد، اما
شرایط امروز روند را سختتر كرده است. اگر چه مردم مسرور و
خوشحال هستند كه
دانشمندان و جوانان غیور در سازمان انرژی اتمی، توانستهاند
موفقیتهای خوبی در
زمینهی فناوری هستهیی كسب كنند، اما باید به یاد داشت كه
این تلاشها مربوط به
آخرین سالهای نخستوزیری مهندس میرحسین موسوی است و از آن
زمان تلاشها در آن
زمینه آغاز شده بود و در همهی دوران ریاستجمهوری آقای هاشمی
رفسنجانی، همهی
چیزهایی كه امروز داریم، آماده شده بود . سانترفیوژها و بخش
لیزر و غنیسازی، همه
در آن دوران شكل گرفت.
در دولت محمد خاتمی نیز تلاش شد كه این فناوری بومی و در داخل،
برای ساخت و تولید آن
اقدام شود، كه البته اقدامات گستردهای درآن زمان صورت گرفت.
نباید از یاد برد كه
از سال 67 تا امروز در این مسیر حركتهای زیادی شده و بویژه
دولت هاشمی رفسنجانی
و خاتمی زحمات زیادی را در این زمینه متحمل شدند، تا جایی كه
توانستیم در سال
81
به
فناوری غنیسازی دست یابیم .
خاتمی در بیست و دو بهمن سال 81
دستیابی به این دستاورد را به عنوان پیروزی بزرگ ملت ایران
عنوان كرد، البته در آن
زمان اصفهان ناقص بود و اراك تازه شروع شده بود و در تولید كیك
زرد، قدمهای اولیه
را برداشته بودیم كه لازم بود كامل شود.
پس از آن در سال 82 بود كه پروندهی ایران به شورای حكام
رفت و در آن مقطع بود كه تبلیغات دروغین علیه ایران در جهان به
راه افتاد. متاسفانه
با این دروغها افكار عمومی مشوش شد تا رسیدیم به قطعنامه
شهریور سال 82 كه این
قطعنامه برای جمهوری اسلامی خوشایند نبود و ما را تا مرز
فرستادن پرونده به شورای
امنیت در اجلاس بعدی نزدیك كرد.
روحانی با اشاره به تصمیمات حكیمانهای كه جمهوری اسلامی در
این
زمینه اتخاذ كرد، خاطرنشان كرد: البته این تصمیمات حكیمانه
مربوط به كل نظام بود.
ما در آن زمان تصمیم گرفتیم فعالیت نطنز را تعلیق كنیم، اما
كارهای دیگر را تكمیل
كردیم. در نطنز به فناوری غنیسازی دست یافته بودیم و آژانس هم
این را میدانست،
اما در عین حال اراك و اصفهان و كیك زرد سه پروژهای بودند كه
ناقص مانده بودند؛
لذا تعلیق آن پرونده را كه كامل بود، پذیرفتیم، اما تعلیق سه
پروژهی ناقص را
نپذیرفتیم.
برخی میگویند كه با غربیها نباید مذاكره كنیم و چشم
آبیها همیشه ما را گول میزنند. این حرفها، سخنان واهی بیش
نیست و متعلق به كسانی
است كه در این میدان نبودند، چرا كه اگر بودند، میدانستند
ایرانیها هوشمند و
قادرند منافعشان را تامین كنند. چنانچه با اطلاع آژانس فرصتی
آرام برای دانشمندان
ما به وجود آمد تا بحث كیك زرد، اراك و به ویژه اصفهان را
ادامه دهند .
در فروردین
سال 83 مقداری كیك زرد را تزریق كردیم و توانستیم پس از
مرحلهای
فعالیتهای اصفهان را كامل كنیم. در مذاكرات پاریس كه تعلیق را
پذیرفتیم مطرح كردیم
كه باید اصفهان تكمیل شود، لذا اصفهان را تكمیل كردیم و تا
فوریه سال بعد حدودا
اسفند 83، اصفهان همچنان كار میكرد.
در
دولت جدید
خیلیها اصلا در این وادیها
نبودند و نمیدانند كه چه گذشته است، ما با اروپا در مذكرات به
نقطهای رسیدیم كه
اروپا فعالیت اصفهان و نطنز را پذیرفت. در فروردین سال 84
خبرگزاریهای خارجی اعلام
كردند كه ایران و اروپا سر 500 سانترفیوژ به توافق رسیدهاند
كه البته درست نبود و
غربیها این حرف را به این معنی كه آمادگی برای فعالیتها و
مذاكرات بعدی را دارند،
زده بودند، البته بسیاری از روزنامهها در آن زمان به این قضیه
حمله كردند و گفتند
كه چرا ما سر پانصد سانترفیوژ با غربیها به توافق رسیدهایم .
در مقطع انتخابات ریاستجمهوری نهم ایران آنها احتیاط را پیشه
كردند و گفتند نمیدانیم در انتخابات ایران چه خواهد شد؛ لذا
ناچاریم صبر كنیم تا دولت سر كار آید. اگر چنین نبود ما به
توافق نهایی با آنها
نزدیك شده بودیم. اما متاسفانه با روی كار آمدن دولت تاكتیكها
در مسالهی هستهیی
تغییر كرد و در برابر این تاكتیكها كه البته موفقیتهایی
داشت، ناچار شدیم
هزینههای زیادی
بپردازیم.
حالا احتمالا در آینده نزدیك شاهد صدور قطعنامههایی در
شورای امنیت علیه ایران خواهیم بود.
در دنیای امروز نمیشود مطرح كرد كه یك كشور به هیچ عنوان
نیازی به بیرون ندارد . هنر این است كه با هزینهی كم روی پای
خود بایستیم، وگرنه با هزینهی بالا هر كاری را میتوان كرد.
میتوان با هیچكس
ارتباطی نداشت اما این امر هزینههای بالایی را به ما تحمیل
خواهد كرد. برخی فكر
میكنند هدف ما تنها
بقاست
و تنها باید كاری كنیم كه
نظام
ویران نشود، البته بقا
هدف قطعی ماست،
اما تنها هدف نیست؛ رشد، توسعه و تعالی نیز هدف والای ماست .
ما
ایرانی میخواهیم كه با رشد و توسعه و تعالی بماند و با دیگران
بتواند رقابت كند،
اگر نتوانیم از لحاظ رشد و توسعه پیش رویم اقتدار ما هم زیر
سوال خواهد رفت. كشور
بدون رشد و توسعه به اقتدار نمیرسد، لذا به غیر از بقا باید
به فكر دیگر مسائل هم
بود، ما میتوانیم با تعامل با بازیگران و حفظ اهداف و اصول به
سمت اهدافمان حركت
كنیم، بدون تعامل، با تقابل هم این كار امكانپذیر است، اما
قطعا هزینههای بالایی
خواهد داشت.
نقد آشكار شاید در مقاطعی به مصلحت كشور نباشد،
اما
اگر به سمت نقد سازنده و در مقاطعی نقادیهای غیرمستقیم برویم،
میتوان همواره به
نظام كمك كرد.
روحانی در پایان، درباره علت به نتیجه
نرسیدن مذاكرات مسكو گفت:
آمریكاییها به هر حال قصد دارند خیلی سریع قدمها را
بردارند، اما منافع همهی دنیا این اقتضاها را ندارد .
آمریكاییها میخواهند به
سرعت یك قطعنامه را طبق
فصل هفت
تصویب كنند و اگر طبق این فصل، قطعنامهای تصویب
شود، اگر بلافاصله عمل نشود، شورای امنیت میتواند مجازاتها
را مقرر كند.
آمریكاییها قصد دارند ما را خیلی سریع به این فصل هفت
برسانند، لذا از آنجا كه
مشخص است همهی كشورها با این قضیه موافق نیستند و منافعشان
اقتضا نمیكند، این
قضیه به نتیجه نرسید، از این رو این اجلاس نمیتوانست موفق
شود، اگر موفق میشد به
این معنا بود كه آمریكاییها سلطهشان را بر همهی كشورهای
دنیا به حد اعلا
رساندهاند.
|