ابوالحسن بنی صدر، نخستين رئيس جمهور ايران، در مصاحبه كوتاهی
با راديو آلمان، بر خلاف شيوه هميشگی خود، كوتاه و موجز درباره
خطر جنگ درايران و حمله نظامی امريكا به ايران گفتگو كرد و
بدون حاشيه پردازی در باره اين دو نكته گفت:
در حال حاضر دو دسته در دو كشور، آمريكا و ايران، كارشان تحريك
است، تحريك زبانی، مجانی، بیمورد، بیمحل. مثل سخنان آقای
خامنهای كه میگويد، اگر آمريكا به ما يك ضربه وارد كند، ما
دو ضربه پاسخ میدهيم و به تمام منافع آمريكا در همهجای دنيا
حمله میكنيم. اين يعنی ما يك سازمان تروريستی بينالمللی
داريم. همين حرف ها كار آقای بوش را آسان میكند، برای اينكه
اگر زمانی به وی بگويند، چرا برخلاف قانون اساسی كماندو به
ايران فرستاده ای و حتا به مجلس هم اطلاع ندادی، پاسخ خواهد
داد كه طبق قانون مبارزه با ترور عمل كرده ام. اين رشته
تحريكات میتواند فرجام بدی ببار بياورد، يعنی كار را به
محاصره اقتصادی و جنگ بكشاند.
آقای نهاونديان را فرستادند كه در واشنگتن نقش لابی را بازی
كند، اما حالا میگويند كه نه، ما مذاكره نمیكنيم. خود اين
حرف و عمل يك تحريكات از روی نادانی نيست؟
من با نظر آقای الكساندر آدلر، كارشناس مسايل بينالمللی كه در
«فيگارو» مقاله نوشته كاملا موافقم. آنچه رژيم ايران از آن ترس
دارد و درباره آن از آمريكا تضمين میخواهد، در واقع ترس از
مردم ايران و جنبش مردم سالاری در ايران. آدلر میگويد، اين
ترس بقدری شديد است كه آقايان حاضرند تحريكات را تا برپائی جنگ
هم ادامه بدهند.
بنابراين، اگر آقايان از حاكميت خود بر كشوراطمينان داشتند،
دست به اين تحريكات نمی زدند. اين گروهی كه از طريق كودتا قدرت
را تصرف كرده و دولت را از دست رقبايش هم بدر آورده، حالا در
انزوا و در بنبست قرار گرفته و برای گريز از اين بنبستها
هيچ راهحلی نمیبيند، جز تحريكات خارجی. با اين تحريكات فكر
میكند میتواند هم مردم را از حركت باز بدارد و هم در درون
رژيم گروههای رقيب را مجبور كند از گروه تصرفكننده قدرت
تابعيت كند و به اين گروه امكان دهد كه اين دولت را بطور قطعی
در تصرف خود نگه دارد. |