ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

سخنان و ديدگاه های محمد خاتمی
در ديدار با شواری مركزی انجمن اسلامی دانشگاه تهران
استعمار پشت سر استبداد است

جنبش اصلاحات نتوانست به زبان توده مردم با آنها سخن بگويد. راديكاليسم امروز سازمان يافته تر از دوران اصلاحات وارد ميدان شده است. حتی در جمع اصولگرايان نيز نگرانی نسبت به اين شرايط بوجود آمده است. در دوران اصلاحات خيلی ها از خيلی چيزها و كسان ديگری ناراحت بودند، سر هاشمی رفسنجانی خالی كردند. روشنفكران دينی ما ميان "دمكراسی” با "دمكراسی ليبرال" گير كرده اند. همان گيری كه سوسيال زدگان ديروز پيدا كرده اند.

 
 
 
 
 

محمد خاتمی در ديدار اعضای شورای مركزی انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكی تهران با وی، در پاسخ به انتقادات وارده از سوی تعدادی از اعضای انجمن اسلامی نسبت به دوران رياست جمهوری وی گفت:

اين نقدها نقدهای مشترك ماست كه بعضا در جهت تاييد حركت اصلاح‌طلبی و بعض ديگر ايراد به آن است. اين پرسش كه جريان روشنفكری دينی و اصلاحات چه اشكالی داشته و دارد و راه حل آنها چيست بايد مورد توجه قرار گيرد كه كم و بيش هم در محافل اصلاحات و روشنفكری اين پرسش‌ها و تلاش برای يافتن پاسخ آنها به چشم می‌خورد.

اصولگرايی به معنی مطلوب آن يعنی اينكه انسان به چهارچوبهايش پايبند باشد و در عين ‌حال سعه صدر داشته باشد كه اين چهارچوبها را به نقد بگذارد. اگر به جايی رسيد كه بايد چهارچوبهای بهتری را جايگزين كند، قبول كند. هنوز هم معتقدم در ميان جرياناتی كه مخالف اصلاحات بودند، چهره‌ها و افراد مخلصی وجود دارند.

سياست‌های نومحافظه‌كاران آمريكا سبب شد كه امروز راديكاليسم به مراتب نيرومندتر از ديروز شود و متأسفانه در ميان جوانان بخصوص در كشورهای اسلامی گرايش به يك نوع تندروی و نفی غير وجود دارد.امروز عدم امنيت در دنيا فراگير است، يعنی هيچ ‌كس احساس امنيت نمی‌كند. امروز وجود امنيت مهمترين مسأله‌ دنيای امروز است. يك روز اين مسأله در مورد مردم فلسطين و كشورهای تحت سلطه استعمار و استبداد مطرح می‌شد و امروز اين ناامنی در همه ‌جا وجود دارد. خشونت ناامنی را ايجاد كرده است.  امروز راديكاليسم در ايران نيز سازمان‌يافته‌تر از ديروز است و تشكيلاتی دارد كه می‌كوشد نظام فكری تعريف‌ شده‌ای داشته باشد. در جريانهای اجتماعی و سياسی نظير انتخابات شركت می‌كند، از نوعی مصونيت هم برخوردار است، تشكيلاتی برای خود دارد و مثل حزب عمل می‌كند. اگر عمق آن قضايا را بشكافيم حتی می‌توانيم ببينيم كه بسياری از چهره‌های باسابقه ريشه‌دار اصولگرا هم از اين وضعيت راضی نيستند و احساس می‌كنند كنار گذاشته شده‌اند و جريان ديگری در حال رشد است.

متأسفانه بخاطر اشتباهاتی كه خودمان داشتيم جريان سازمان‌يافته انجمن اسلامی كه در واقع تنها جريانی بود كه در دانشگاه به صورت متشكل و رسمی حضور داشت تقريبا از هم پاشيد. بی‌تفاوتی در جامعه دانشگاهی ما زياد است و شايد بيشتر هم شده باشد. در اين حال راديكاليسم كه منسجم‌تر از گذشته عمل می‌كند، می‌كوشد اين جايگاه را پر كند.

متأسفانه در دويست سال اخير رابطه‌ استعمار و استبداد دوطرفه بوده است. استبداد وقتی از مردم دور شد، پايگاه ندارد و مجبور است نقطه‌ اتكاء پيدا كند بنابراين اين نقطه‌ اتكاء را در خارج از كشور پيدا می‌كند. استعمار هم كه برای تأمين منافعش می‌آيد بالاخره شكلی از قدرت را می‌خواهد و با قدرتهای استبدادی بهتر می‌تواند حرف بزند و كار كند. استبداد و استعمار در آغوش يكديگرند و همديگر را تقويت می‌كنند.

امروز پاره‌ای شعارهای سطحی و تند هستند كه ممكن است در بخش قابل توجهی از نيروهای جوان حزب‌اللهی و در بخشی از دنيای اسلام مورد پذيرش قرار ‌گيرد و همين امر ممكن است شعاردهندگان را دچار توهم كند.

يكی از مشكلات جريان اصلاح‌طلبی اين بود كه به بسياری از شعارهايی كه ما به آن معتقد بوديم و اصالت هم داشت پرداخته نشد. ما نتوانستيم گفتمان اصلاحات را آن طور كه بايد و شايد تدوين كنيم و آن را گفتمان غالب قرار دهيم كه بتواند همه نيروهای انقلابی و مومن و بخش عمومی جامعه را فراگيرد.

در مورد انتخابات مجلس هفتم نيز كه اينجا نسبت به برگزاری آن انتقاد شد بايد بگويم:

معلوم بود كه در اين انتخابات جريانی قصد دارد از تكرار مجلس ششم جلوگيری كند. ما معتقد بوديم با كمی اعتدال می‌توانيم مجلس مناسبی داشته باشيم ولی جامعه به راهی رفت و جريان اصلاحات هم به راهی ديگر. دست كم در تبيين مواضع و ايجاد تفاهم در سطح گسترده موفق بوديم. به جناب آقای هاشمی، هم در دوران اصلاحات و همين اواخر بسيار جفا شد، احيانا نقد با تخريب اشتباه شد و حتی دلخوری‌ها از خيلی چيزها هم سر ايشان خالی شد.

مشكل ما اين است كه گفتمان اصلاحات غلبه پيدا كرد ولی محتوای اين گفتمان، گفتمانی نبود كه از آن فهم مشتركی داشته باشيم. مرحوم دكتر شريعتی كار بزرگی كرد كه توانست شعارهای روشنفكرانه را در جامعه مطرح كند و آن را به زبان توده نزديك كند. نزديك كردن زبان‌ها به يكديگر و ريشه دواندن گفتمان در متن جامعه يكی از بزرگ‌ترين كارهايی است كه بايد انجام شود.

خاتمی در پاسخ به دبير تشكيلات انجمن تهران كه از لزوم صدور مجوز برای تشكل‌های ديگر در دانشگاه پرسيد، گفت:

نظر من هم همين بوده و هست كه بايد تشكل‌های ديگر در دانشگاه فعاليت قانونی داشته باشند. وقتی چنين اجازه‌ای داده نشد از تشكل‌های ديگر به صورت ابزاری استفاده می‌كنند. هيچ جا نيست كه يك دانشجو بخواهد در چهارچوب‌های ديگر فعاليت سياسی انجام دهد.

روشنفكری دينی ما نيز نبايد ليبرال‌زده شود و جالب اينكه بسياری از سوسيال‌زده‌های ديروز هم دچار اين آفت شده‌اند. طبعا اسلام با ليبراليسم يكی نيست. يكی از مشكلات مهمی كه در روشنفكری دينی ما مطرح است خلط ميان دموكراسی با ليبرال‌دموكراسی است.