ابطحی ـ در جلسه مجمع روحانيون مبارزعلاوه بر يك سری بحثهای
مهم، در مورد حمله به روزنامه اعتماد ملی صحبت شد و قرار شد كه
مجمع در اين مورد عكس العملی نشان دهد. اين روشها يادآور
دورانهای تلخ سالهای نسبتا دور است. آقای خاتمی بخصوص در مورد
حمله به روزنامه اعتماد ملی خيلی حساسيت نشان داد. متاسفانه
خود روزنامه اعتماد ملی هم سياست خوبی ندارد كه گمان می كند
حمله به وحيد پور استاد و چند نفر از همكارانشان و شكستن شيشه
اتومبيل های هيئت تحريريه را نگويد بهتر است. بعضی هاشان
معتقدند كه اينها كارهای فردی و غير تشكيلاتی است و نبايد آن
را گفت. از سر تصادف امروز آقای كروبی و حق شناس (مدير مسئول
اعتماد ملی) را ديدم. نظر آقای كروبی هم اين بود كه روزنامه
بايد اين فشارها را مرتب اعلام كند. حق شناس هم می گفت اين نوع
حملات متناوب را به تفصيل به وزارت كشور و مراجع مربوطه ديگر
اعلام كرده، آقای كروبی هم اعتقاد داشته تازه اگر كسانی كه
اين كارها را می كنند تشكيلاتی نباشند كه بيشتر بايد اعلام
رسمی شود تا مقامات ذيربط با آن برخورد كنند. روزنامه يك حزب
بايد سياسی تر از اين كه هست مسائل را تحليل كند و گمان نكنند
با مخفی كردن اين نوع حملات می توانند آن را مهار نمايند. وقتی
خود روزنامه چنين سياستی را در پيش می گيرد، اخبار 20:30 كه
روزی روزگاری متفاوت بود اعلام می كند كه در يك درگيری شخصی
تابلوی اعتماد ملی را آتش زده اند. اين نوع خبر رسانی هم
اتفاقا حكايت از آينده تلخ تری دارد. وای كه چقدر كروبی از اين
نوع خبر رسانی صدا و سيما در مورد حمله به روزنامه اعتماد ملی
ناراحت بود.
انصافا از زحمات آقای كروبی هم كه يك تنه هم حزب راه انداخت و
هم روزنامه، نمی شود تقدير نكرد. |