1- فعاليت های فرهنگی در دانشگاه اصفهان به استناد كارنامه
مشخص خود تا سال های گذشته مورد توجه دانشگاهيان كشور بود، اما
امروز با تغيير سيستم مديريتی دانشگاه سايه نگرشی بر روی اين
كانون ها سنگينی می كند كه ديدگاهی ديگر گونه به اين فعاليت ها
دارد و از اساس– با ديدی متحجرانه- آن را متناقض با برداشت خاص
خود از دين اسلام می داند. دانشجويان فرهنگی را به قوم لوط
تشبيه كرده و با محدوديت های عديده آنها را وادار به دست كشيدن
از رسالت فرهنگی خود می كند. در تحليل شرايط كنونی به تنها
چيزی كه می توان اشاره كرد سبك و سياق اين محدوديت ها است.
دانشجو و فعاليت های فرهنگی را به تهمت های ناروا بستن و رواج
دلزدگی، راه را بر روی گزينه های ادامه فعاليت بسته است و كار
به جايی رسيده است كه امروز از كانون هايی كه فقط در ارديبهشت
ماه سال گذشته بالغ بر 19 برنامه متنوع فرهنگی اعم از
همايش، سمينار و بزرگداشت و... برگزار كرده بودند؛ حتی سوسويی
به ديده نمی آيد.
2- نگاه جنسيتی به دانشجو آن هم در جامعه انسانی امروزكه از
افتخارات آن نگاه برابر و انسانی به زن و مرد است، از ديگر
بركات اين ديدگاه است. ديدگاهی كه در ساليان نه چندان دور در
قالب جدايی دختر و پسر در دانشگاه ها رخ نمود و امروز ديگر بار
مجال تنفس يافته تا آرزوی تفكيك جنسيتی را به جامعه دانشجويی
تحميل كند و اين بار نيز محيط كانون های فرهنگی به مثابه فضای
آزمايشی اين تفكيك هدف قرار گرفته است؛ و با انفعال موجود در
جامعه دانشجويی دانشگاه اصفهان، دير يا زود گريبان گير ديگر
بخش های دانشگاه نيز خواهد شد.
3- فراخوان فرهنگی ديگر مولود ايشان است واز دير باز تا بوده،
فعاليت های فرهنگی به فراخور نياز جوامع شكل می يافته و شايد
فراخوان فرهنگی مسئولين دانشگاه اصفهان را بتوان اولين فراخوان
از اين دست دانست و شگفت آنكه پا را از اين هم فراتر نهاده و
اقدام به تعيين چارچوب برای اين فراخوان نموده و به همين بهانه
عذركانون های با سابقه دانشگاه را خواستند. لذا لازم می دانيم
اعلام كنيم به ديدی حقيرانه به اين فراخوان می نگريم و ياد آور
می شويم مقوله های خاص فرهنگی را نمی توان با تحميل يا فراخوان
به جامعه دانشجويی خوراند؛ و اين كار خود گواه بر عدم درك صحيح
از فرهنگ و مقولات فرهنگی از سوی ايشان است.
4- كانون های فرهنگی كه از مهمترين دستاورد های جامعه دانشجويی
به شمار می رود، راه خود را يافته بود و با پتانسيل های بالای
بوجود آمده در درون خود، سهم بسزايی در پياده سازی اهداف
فرهنگی دانشجويان داشت. اما امروز فعاليت هايش به دليل عدم
هماهنگی با برداشت های شخصی و تنگ نظرانه مديريت دانشگاه بايد
به تعطيلی كشيده شود. لذا متذكر می شويم بستن راه دانشجو در هر
زمينه ای علی الخصوص فرهنگی، به مثابه گشودن درهای فعاليت های
زيرزمينی است كه ديگر هيچ نظارتی را بر نمی تابد و آن روز برای
جبران گذشته كمی دير است.
5- اعضاء فعال فرهنگی آمده بودند تا نسبت به فضای جامعه خود بی
تفاوت نباشند؛ كه اعلام كنند هر آنچه امروز درد است، درمانش
تنها فرهنگ است و فرهنگ است و فرهنگ. لذا اكنون پس از شش ماه
تحمل فشارهای بی امان مديريت دانشگاه، حضور در اين فضا را به
مصلحت شخصيت و شأن دانشجو نمی دانيم و خود را ملزم به ادامه
راه در فضايی ديگر و با رويكردی متفاوت می دانيم و به مديريت
دانشگاه اعلام می كنيم بهايی كه فردا برای به تعطيلی كشاندن
كانون های فعال فرهنگی برخاسته از بدنه جامعه دانشجويی، خواهيد
پرداخت چه بسا گزاف تر از تحمل عقيده مخالف باشد.
در خاتمه لازم می دانيم با تأسف فراوان تعليق فعاليت های
فرهنگی خود را در حوزه معاونت دانشجويی و فرهنگی، اعلام نموده
و تا باز شدن افق های روشنی كه بتوان كوچك نفسی كشيد، راه خود
را مصمم و استوار به شكلی ديگر پی خواهيم گرفت.
كانون عرفان و انديشه
حافظ
كانون شعر و ادب
كانون انعكاس
كانون سلامت
كانون پژوهشی- فرهنگی
شريعتي كانون
فرهنگ های ايران زمين
كانون تئاتر
كانون كوهنوردی و ايران شناسي
كانون فيلم و عكس
|