با آنكه هنوز رسما طرح و پيشنهاد اتمی اروپا به ايران اعلام
نشده، احمدی نژاد در سخنرانی شهرستانی خود پيشاپيش آن را رد
كرد! شايد با اين خيال كه اين رد پيشآپيش تاثير بگذارد و آنها
پيشنهاد بهتری را بدهند! پس از اين سخنرانی، احمد شيرزاد
نماينده مجلس ششم و مفسر مسائل اتمی ايران در مصاحبه با راديو
آلمان، از جمله گفت:
در
ايران
تحليلهای متفاوتی روی اين
مسايل
هست
و
در
سمت
كشورهای غربی هم
به
همين
ترتيب.
به
نظر
میرسد
كه
دو
رويكرد
در
سمت
مقابل
ايران
وجود
دارد.
يك
رويكرد
اين
است
كه
مذاكره
با
ايران
فايدهای ندارد،
ايران
تصميم
خودش
را
گرفته،
به
هيچ
قيمتی حاضر
به
سازش
نيست
و
میخواهد
كار
خودش
را
انجام
بدهد
و
به
همين
دليل
بايد
اقدامات
عملی را
عليه
ايران
شروع
كرد
كه
بيشتر
مقامات
آمريكايی، بخصوص
مقامهايی چون
جان
بولتون
و
اينها
طرفدار
اين
ديدگاه
هستند
.ديدگاه
ديگری كه
در
سمت
مقابل
ايران
مطرح
است
اين
است
كه
مسئولان
ايران،
علیرغم
ظاهر
سازشناپذيرشان،
اهل
معامله
هستند
و
میشود
آنها
را
راضی كرد.
البته
نه
در
مذاكرات
شفاف
و
در
صحنهی علنی،
بلكه
در
گفت
و
گوهای پنهانی و
با
دادن
مشوقهای كافی میشود
آنها
را
به
يك
سازشی كشاند.
آنچه
در
عرصهی سياست
جهانی میگذرد،
تقابل
اين
دو
ديدگاه
هست
.
طبيعیست
كه
اگر
ايران
پيشنهاد جديد اروپا را هم نپذيرد،
باز
دومرتبه
آن
ديدگاه
اول
كه
طرفدار
شروع
اقدامات
عملی عليه
ايران
است
بيشتر
تقويت
میشود
و
پيشنهادات
آنها
در
دستور
كار
قرار
میگيرد
كه
البته
طول
دارد
تا
اين
پيشنهاد
به
ايران
مطرح
بشود
و
جواب
رسمی ارسال
بشود،
ولی به
هرحال
به
نظر
میرسد
كه
خود
مقامات
ايران
دارند
استقبال
میكنند
از
اينكه
اين
فاز
هرچه
سريعتر
طی بشود،
در
حاليكه
من
فكر
میكنم
شايد
حداقل
به
لحاظ
زمان
به
نفع
ايران
بود،
اگر
مدت
اين
فاز
طولانیتر
میشد.
روسيه و چين نيز شايد
آرزویشان
اين
باشد
كه
ايرانیها
كمی كوتاه
بيايند
و
اين
مسئله
با
خير
و
خوشی تمام
بشود،
بطوريكه
نهايتا
اين
دو
كشور
در
يك
بنبست
تصميمگيری قرار
نگيرند.
بدترين
وضعيت
برای اين
دو
كشوری كه
صاحب
حق
وتو
در
شورای امنيت
هستند،
اين
است
كه
كشورهای اروپايی دارای حق
وتو
و
آمريكا
روی يك
پيشنهادی مصرانه
بايستند
و
اينها
هم
بخواهند
بنوعی كوتاه
بيايند
يا
بخواهند
از
حق
وتوی خودشان
استفاده
بكنند
كه
طبيعتا
اين
تصميم
دشواری برای آنها
خواهد
بود.
پس،
از
حالا
قابل
پيشبينی نيست
كه
آنها
چه
خواهد
كرد.
البته...
دوراديو آلمان:
البته
بسياری بر
اين
عقيدهاند
كه
روسيه
و
چين
اينبار
از
حق
وتو استفاده نخواهند كرد!
احمد
شيرزاد:
بله.
در
چنين
شرايطی اگر
آمريكا،
انگليس
و
فرانسه
بخواهند
قاطعانه
بر
پيشنهادی بايستند،
آنها
دچار
شرايط
خيلی دشواری خواهند
شد،
اما
به
نظر
میرسد
آمريكايیها
هم
عجلهای برای اينكه
بسرعت
يك
پيشنهادی را،
علیرغم
ميل
روسيه
و
چين
به
تصويب
برسانند
ندارند.
به
نظر
میرسد
كه
آنها
حاضرند
زمان
اين
مسئله
طولانیتر
بشود،
ولی در
عوض،
برخلاف
مورد
عراق،
بتوانند
آرای بيشتری را
در
صحنه
سياست
جهانی همراه
خودشان
داشته
باشند.
حتا
غير
از
قدرتهايی كه
اعضای دائمی شورای امنيت
هستند،
بسياری از
كشورهای مهم
دنيا،
مثل
ژاپن،
كانادا،
استراليا
و
آلمان
و
كشورهای ديگری كه
در
صحنهی سياسی جهان
هستند،
ديدگاه
آنها
هم
تاثيرگذار
است
.بنابراين،
من
بعيد
میدانم
كه
در
كوتاه
مدت
آمريكايیها
بخواهند
با
عجلهی تمام
اين
پرونده
را
به
يك
اقدام
عملی برسانند.
هرچند
در
صحنهی سياسی آمريكا
مقاماتی مثل
جان
بولتون
در
اقدامهای عملی عليه
ايران
بسيار
عجله
دارند،
اما
من
فكر
میكنم
كه
صبوری بيشتری را
از
سوی آنها
شاهد
خواهيم
بود،
به
قيمت
اينكه
بتوانند
ديگران
را
با
خودشان
همراه
بكنند.
ايرانیها
در
اين
كارزار
سياسی كه
درگير
آن
شدهاند،
شايد
چندان
برای افكار
مقامات
كشورهای غربی اهميتی قائل
نباشند
و
از
قبل
هم
پيشبينی كرده
باشند
كه
ممكن
است
بر
سر
اين
مسئله
همهی آنها
يك
توافق
اجمالی داشته
باشند.
در
سمت
ايران
بيشتر
تلاشها
از
سويی بر
جلب
افكارعمومی در
داخل
كشور
قرار
گرفته
است،
و
از
سوی ديگر
تلاش
میكنند
كه
در
سطح
كشورهای منطقه،
كشورهای اسلامی و
عربی با
مخاطب
قراردادن
افكار
عمومی، كارهايی از
نوع
نامهای كه
آقای احمدینژاد
اين
روزها
منتشر
كردهاند،
سعی میكنند
آن
بخش
از
افكار
را
به
سمت
خودشان
جلب
بكنند
و
هزينهی اقدام
سياسی،
اقتصادی و
حتا
نظامی عليه
ايران
را
تا
جايی میشود
بالاتر
ببرند.
در
ايران
افراد
خردمند
زياد
هستند
و
واقعا
هم
زياد
هستند،
كسانی كه
دلسوزانه
برخورد
میكنند
و
تنش
در
روابط
خارجی ايران
را
به
نفع
منافع
ملی ايران
ارزيابی نمیكنند،
اما،
به
هرحال،
مهم
آن
كسانی هستند
كه
در
موضع
تصميمگيری قرار
گرفتهاند.
به
نظر
میرسد
كه
حتا
اگر
میخواستند
جواب
رد
هم
به
اين
پيشنهاد
بدهند،
بايد
تامل
میشد
تا
اين
پيشنهادات
ارائه
و
بررسی بشود
و
بعد
هم،
با
لحن
و
در
چارچوبهای ديپلماتيك
به
آن
پاسخ
داده
بشود.
واقعا
برای من
توجيهپذير
نيست
كه
چرا
اينقدر
تعجيل
هست
در
رد
پيشنهادات
و
قبل
از
مطرحشدنش
و
آنهم،
بيشتر
در
چارچوب
سخنرانیهای عمومی! ولی بهرحال
نكتهای كه
هست،
اين
است
كه
در
داخل
ايران
واقعا
يك
تلاطم
ناديدهای
در
سطح
افكار
عمومی،
روشنفكران،
مقامهای سياسی و
جناحهای سياسی وجود
دارد
و
اينها
مرتب
برهم
كنش
دارند.
اينكه
اينها
كی به
عرصهی ظهور
برسد
و
بتواند
تاثيرگذار
باشد
در
صحنهی سياسی كشور،
قابل
پيشبينی نيست.
تمام
آنچه
در
كشور
و
در
عرصهی افكار
افراد
مهم
كشور
میگذرد،
آن
چيزهايی نيست
كه
در
موضعگيریهای رسمی اعلام
میشود.
صحبتهای بسيار
ديگری
هم
مطرح
است
كه
بنا
به
مصالح
داخلی
كشور
علنی نمیشود. |