تازه ترین برگ از پرونده هسته ای ایران بیانیه شورا
ی امنیت سازمان ملل است که مهلت سی روزه ای را برای پایان دادن
به فعالیتها ی هسته ای وتعلیق پایدار غنی سازی اورانیوم درهمه
سطوح از جمله دربخش
پژوهشی تعیین نموده است . دست اندرکاران این پرونده ناتوانی
کامل خود را از
درک واقعیتها ی بین المللی به خوبی نشان داده اند .آقای
لاریجانی هم اگر
چشمهای خود را به خوبی باز نماید خواهد دید که حالادیگر آب
نباتی هم درکار
نیست . هم درغلتان را داد وهم آب نبات را . خوش خیالی و
ناتوانی دست به دست
هم تا اینجای کار، کارها به دست کشور داده است . به جای
دیپلماسی زبان
نامناسب به کا رگرفتن وشعارها ی بیهوده دادن جز این نتیحه ای
نمی تواند
داشته باشد. برای وارد شدن به گفتگو دراین باره هم دانش علمی
وهم و توان
سیاسی ومهارت گفتگو لازم است . تنها با ابزار شعار نمی نوان
دراین میدان
پرخطر وارد شد وگام زد . مهارت و دانش هم با شعار به دست نمی
آید کارمی
خواهد واستخوان خرد کرد و رنجها بردن . درسالهای گذشته اندک
اندک اندوخته
ای از دانش و تجربه فراهم شد و کسانی با ورود به این مقوله به
چم وخمها
آشنایی پیدا کردند . آنانکه قدرت را به کف آوردند نا آگاهانه
برهرچه گذشته
بود پشت پا زدند. وبی توجه به پیامدها هر چه نمی بایست گفتند و
رفتند
ورفتند تا به اینجا رسیدیم . .به یک باره گروه پیشین را که
براثر مرور
زمان آگاهی نسبی به دست آورده و برا ی گذر از تنگناها راه
حلهای عملی تر
درآستین داشت از کار راندند و گروهی تازه با آگاهی نا چیز
پرونده را دردست
گرفت . نداشتن دانش مناسب وتجربه کافی و نداشتن آگاهی
ازپیچیدگیها چنان
درهم آمیخت که معجون تلخ کامی را به ارمغان آورد. با کمال
نگرانی سخن
دلسوزان نه تنها شنیده نمی شود، بلکه امکان گفتن کم وکم تر شده
است و رساندن
پیامها ی غیر خواست قدرت به گوش مردم ازهمه سلب شده است .
رسانه ملی رجز میخواند که چیزی نشده
وتحلیلهای آبکی رونق بخش برنامههای تلویزیونی است
.رسانه
ملی به خود مینازد که اجماع بین المللی علیه ایران شکل نگرفته
است
.چرا
خود را به خواب میزنیم ؟ چرا
واقعیتهای به چنین روشنی را از مردم
پنهان میدارند ؟ چرا برای وارونه نشان دادن آنچه درصحنه جهانی
میگذرد
همه توان خود را به
کا رمی گیرند؟ گفته میشود که بیانیه تازه دست پخت روسیه
وچین است . ازروز نخست دعواها سر زمان پیشنهادی ضرب الاجل بود.
زمان
پیشنهادی امریکا از همان آغاز سی روز بود که به نتیجه هم رسید
. آنهایی که
دلشان محکم است باید پاسخگوی پیامدهای احتمالی این ما جرا با
شند. ساده
انگاری منجر به ساده شدن موضوع نمی شود . آنچه که دربرخی
ذهنها میگذرد
ویا علاقه ذهنی افراد همان است که دردنیای بیرون بروز میکند .
اینکه این
همه به هیچ گرفته میشود پرسشی است که کسی برای پاسخ گفتن به
آن دراین
مرحله دیده نمی شود ولی این به این مفهوم نیست که همیشه در به
همین پاشنه
به چرخد . هزینهها ی کشور ومردم تا همین حالاهم چندان اندک
نبوده است
.اینکه
چرا دراین باره اطلاعات درست به مردم داده نمی شود از
شگفتیهای
تاریخ است . دنیا ی به رهبری امریکا با برنامه ریزی همه
امکانات را به خدمت
گرفت وهمه را به همراهی خواند و ما هنوزهم میگوییم چیزی نشده
است . ما دیگر
نمی دانیم چه باید بشود که آقایان بپذیرند که چیزی شده است .
تبلیغ میکنند
که فلان بخش نرم تر بیان شده است. تبلیغ میکنند که اجماع
جهانی علی ایران
شکست خورده است . ما نمی دانیم که آیا خود معنای این گفتهها
را میدانند
و یا به آنچه میگویند باور دارند یا نه ؟ گویا که یا چیزی از
دیپلماسی
وروابط بین الملل نمی دانند یا خود را به نادانی میزنند و یا
مردم را نادان میشمارند و یا همه اینها باهم خودنمایی کرده
است . درنگاهی گذرا به آنچه رخ
نموده است درمی یابیم که برای هیچ داریم همه چیز را از دست
میدهیم . اگر
تدبیر به کاربسته میشد و راه اندازی نیروگاه بوشهر به انجام
میرسید با
تزریق اورانیوم به نیروگاه ما به جرگه دارندگان نیروگاه هسته
ای درمی
آمدیم و خود این میتوانست ایمنی نیروگاه را به همراه داشت
باشد . درزمانی
که حاکمیت یک دست برای گذر از تنگناها امکانات بسیاری دراختیار
دارد چرایی
رفتارکنونی که برای کشور تهدید کننده و خطرآفرین است پرسش
برانگیز است
.واقعیتها
یی که ا ز مردم پنهان میشود گام به گام پیش رفتن امریکاست
.واقعیت
این است که امریکا برا ی به دست آوردن اجماع جهانی از هر
امکانی
بهره میجوید و برای این کار صبر وحوصله کافی دارد . برخلاف
پنداری که
تبلیغ میشود امریکا بامهارت ودیپلماسی قوی اهداف خود را دنبال
میکند
و موفقیتها ی بزرگی هم داشته است . نمی توان براین واقعیتها
چشم بست ودهان
گشود . ما هرروز با شرایط دشواری تری نسبت به روز پیش روبه رو
میشویم
.واهرمها
ی مورد استفاده و دراختیار ما کم و کمترمیشود . ما هر روز برا
ی
رسیدن به هدفی که از آن گفته میشود با تنگناها ی بیشتری دم
خور هستیم
.ولی
گویا انکار کردن برای برخی دلچسب تر است . گامی که به تازگی
برداشته
است جزیی از مرحله به دقت تنظیم شده است . گامها ی بعدی بازهم
دردسر آفرین
تر است . خدا کند که تدبیرها به کار بسته شود که ما دردام خطر
همه چیز
خود را نبازیم . |