ديدگاه‌ها

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

غزلی
که درلرستان هم
ناتمام ماند
رضا ط. ساکی- هفت سنگ

 
 
 
 
 

مردم برای چادر به جان هم افتاده‌اند. لرستان سرد است آب نیست غذا نیست هنوز زمین دارد می‌لرزد. مردم از بم ترسیده در خیابان‌ها هستند. سرد است، پناه نیست، رسانه‌ها سکوت کرده‌اند، آدم کمی مرده است و این دلیل کافی برای اهمال است. در روستاهای آنسوی سراب زارم و منطقه سیلاخور تا 4 روز پس از زلزله هیچ خبری از هیچ کسی نیست. صدای مویه از همه جا بلند است. کمانچه‌های شکسته قادر به نواختن نیستند..

 آسمو اوری گرت تیره و تیره

کی دیه چن تا عزیز وا یک بمیر

 

مردم لر مردمی سخت کوش و فداکارند. مهربانی و عزت نفس دارند. لرها تاریخ درخشانی دارد . تاریخی سراسر از پیکار و نبرد برای زنده ماندن، مانند دیگر اقوام ایرانی و دیگر ایرانیان. شهامت و غیرت و سلحشوری و ریشه داشتن در ایران از جمله عواملی بوده است که موجبات سوء استفاده دولتها و حکومت‌ها را از این قوم ایرانی فراهم آورده است. اگرچه زمان و تاریخ کوچک‌تر از آنند که گذشته لرستان را به یاد بیآورند؛ اگرچه لرها همیشه و همه جا برای وجب به وجب این خاک جنگیده‌اند؛ اگرچه عصر مفرغ دوران شکوه تمدن لرستان است؛ اگرچه این قوم و این فرهنگ و زبان وآداب و رسوم با موسیقی و سرزمین بکر و رودخانه‌های خروشان و هزار چشمه جوشانش بهره ای از آبادانی و توجه هیچ دولت و حکومتی را نداشته است، اما همواره؛ همواره؛ بگذریم.

حکایت امروز دیار مادری ام چیز دیگری است. مردم برای چادر به جان هم افتاده‌اند. لرستان سرد است. آب نیست. غذا نیست. هنوز زمین دارد می‌لرزد. مردم از بم ترسیده در خیابان‌ها هستند. سرد است، پناه نیست، رسانه‌ها سکوت کرده‌اند، آدم کمی مرده است و این دلیل کافی برای اهمال است. در روستاهای آنسوی سراب زارم و منطقه سیلاخور تا 4 روز پس از زلزله هیچ خبری از هیچ کسی نیست. صدای مویه از همه جا بلند است. کمانچه‌های شکسته قادر به نواختن نیستند. اما مسئولین، بگذریم. در لرستان فاجعه‌ای رقم خورد. در روستاها ویرانی و در شهرها ترس از زلزله نوع بشر و جان‌ها را بیمار کرده است. خواب به چشم کسی نمی‌آید. اما لر، لر همچنان همان آدم همیشگی تاریخ است:

 

گزارشگر شبکه افلاک: از مسئولین چه انتظاری دارید؟

مرد لر: دستشان درد نکند فقط یک چادر. یک چادر.

و این قطعه شعری است که برای بم سروده بودم که بازخوانی‌اش می‌تواند مرهمی باشد برای درد مشترک مردم لرستان.

 شهر ما هم روزگاری کوچه‌هایی تنگ داشت

خانه‌هایی کاگلی اما خوش و آب رنگ داشت

 غزلی برای بم

که هرگز به بیت دوم نرسید