مراسم سالروز درگذشت
دكتر يدالله سحابی، از بنيانگذاران نهضت آزادی ايران، در حسينه
ارشاد تهران برگزار شد. در اين مراسم جمع زيادی از ملی – مذهبی
ها و دانشجويان و فعالان سياسی، روزنامه نگاران و نمايندگان
ادوار گذشته مجلس، از جمله مهدی كروبی و محمد رضا خاتمی رئيس و
نايب رئيس مجلس ششم حضور يافتند.
مهندس سحابی، فرزند دكتر سحابی دراين مراسم گفت:
امروز شعار "انرژی هستهای حق مسلم ماست"، تعيين كننده همه
سياستهای اقتصادی، سياسی، اجتماعی كشور شده است.
ما نيز بر حق داشتن انرژی هستهای تأكيد ميكنيم چرا كه در
زمانی كه تمامی كشورهای منطقه و دنيا از آن برخورداراند،
چرا
اين حق از ما دريغ شود؟
بحث بر سر
سياستهای دولت جديد است. در دولت خاتمی سياست تنشزدايی در
سياست خارجی پيگيری شد كه دستاوردهای زيادی برای ما داشت. در
آن دوران آمريكا اعتراف كرد به اينكه كودتای 28 مرداد اشتباه
بوده است. در شرايطی كه هر كس،
غير از وابستگان به حكومت در ايران بيگانه و جيره خور بيگانگان
خوانده ميشوند و چنين برخوردی با كشورهای دنيا نيز ميشود،
مسلماً تمامی كشورها با ايران دشمن ميشوند.
اگر دنيا با ايران جداست، بخشی از آن تقصير ما بوده است، چنان
كه در دولت خاتمی اين امر وجود نداشت.
اصول فصل سوم قانون اساسی بر حق مردم و نفی استبداد تأكيد
ميكند
اما
امروز تمام رسانهها و مطبوعات و حتی كتابها را از
روشنفكران گرفتهاند،
شش ماه
است كه وزارت ارشاد
به هيچ كتابی مجوز نداده است،
مگر اينها حق مسلم ملت ايران نيست.
مگر ملت ايران حق ندارد
بگويد كه ذخاير ارزی كه مال نسلهای ديگر است بايد حفظ شود،
مگر ملت حق ندارد بگويد كه چگونه كشور ما با وجود
600
ميليارد دلار درآمد نفت از عقب ماندهترين و فقيرترين كشورهای
منطقه است؟!
اگر قرار براستيفای حق مسلم مردم ايران در مورد انرژی هستهای
است،
بايد حق مسلم مردم
برای
توسعه و آزادی نيز
در نظر گرفته شود.
مردم ايران هشت سال تبعات و مشكلات جنگ
با عراق
را كشيده است. ديگر نميخواهد وارد
جنگ
جديدی شود.
ترديدی نداريم كه آمريكا ميخواهد سلطه خود را تحميل كند،
اما عقل ميگويد كه نبايد آن را تحريك كرد بلكه بايد آنها را
از اين كار منصرف كرد.
نظامی
ها
در
همه
عرصه سياسی كشور
حضور پيدا كرده اند.
اگر همه چيز نظامی شود نگرانی جهان نسبت به ايران افزايش
مييابد. تجربه نشان داده است كه حكومت نظاميان هميشه برای
مردم آن كشور بدبختی به همراه داشته است. حكومت نظاميان در همه
دنيا مخرب بوده است.
اقدامات چند ماه اخير دولت سرمايههای زيادی را از كشور ما
گرفته است.
در طی هشت سال دولت خاتمی، ايران موفق شد در ميان چند كشور
منطقه مقام اول را در زمينه اقتصادی بدست آورد، رشد اقتصادی
ايران در طی هشت سال دولت خاتمی، 4/4 درصد بوده و حجم
سرمايهگذاری از 12 درصد را به 30 درصد افزايش
يافت.
سرمايه ديگری كه در دولت جديد از ايران گرفته
اينست كه
ايران به لحاظ اقتصادی در موقعيت مناسبی قرار داشت و امروز به
پايينترين سطح ممكن رسيده است.
افزايش بودجه دولت و نقدينگی منجر به بالا رفتن ميزان تورم و
بازار مصرف ميشود كه اين برخلاف برنامه سوم و چهارم است.
برنامههايی كه توسط كارشناسان برجسته در دولت خاتمی تدوين
شده بود.
ساختار اقتصادی ايران به دليل تركيب ساختار اجتماعی و ساختار
حاكميت بسيار پيچيده است و مسوولين اقتصادی به بينش نفتی
پايبندند. مسوولين به قوانين مصوبه پايبند نيستند و آن را به
پوششی برای اقدامت خود تبديل ميكنند.
تا ساختار اقتصادی و بينش مسوولان اصلاح نشود، مشكلات اقتصادی
ايران حل نميشود.
اين اصلاحات در دوره خاتمی بدون تبليغات و سروصدا در حال صورت
گرفتن بود كه امروز اين سرمايه نيز از دست رفته است.
بودجه سال 85 به كلی برنامه چهارم توسعه را مخدوش كرده،
بنابراين اولين اقدام دولت جديد نفی دستاوردهای دولت خاتمی
است.
بر اساس برنامه چهارم توسعه ميزان واردات و بودجه جاری بايد
كاهش يابد،
اما
خلاف اين برنامه،
دولت بودجه جاری را افزايش داده و 48 درصد درآمد نفت هزينه
امور جاری ميشود،
در حالی كه به نفت بايد به عنوان سرمايه نگاه كرد نه درآمد،
نبايد آن را مصرف امور جاری كرد.
ايران در سال 85 با
سيل واردات
مواجه خواهد شد و اين به معنای افزايش مصرف، تورم و فساد
است، بنابراين كسانی كه احمدينژاد به آنها وعده داده است
كه نفت را سر سفرههاشان ميبرد، بايد
منتظر افزايش تورم
باشند.
ريخت و پاشهای رييسجمهور در سفرهای استانی برخلاف قوانين
مصوب سال 84 و 85 است و وی به قوانين پايبندی ندارد.
دولت ذخاير ارزی را كه در دوران خاتمی ذخيره شده بود، تمام
كرده است. در حالی كه اين ذخاير به عنوان سرمايه ملی برای
آيندگان ذخيره شده بود.
ذخاير ارزی در صورت تحريمهای احتمالی ميتوانست به ما كمك
كند و تبديل به سرمايه گردد كه متأسفانه آن را از بين بردند.
برنامه پيشرفت اقتصادی دوران خاتمی، ذخاير ارزی و برنامه
توسعه چهارم از بين رفته است و بودجه جاری افزايش يافته نشان
ميدهد كه
وضع اقتصادی كشور وخيم شده
است.
دولت جديد تاكنون دو لايحه متمم بودجه در طی پنج ماه ارايه
كرده است، درحالی كه دولت خاتمی در طول هشت سال تنها يك لايحه
متمم بودجه ارايه كرد. اين يعنی ريخت و پاش و اسراف.
آبادگران
كه وعده آبادانی ايران را داده بودند، با تصويب برنامههای
دولت، آبادی ايران را از بين بردند.
تجربه نشان داده است
كه اگر
بخواهند مردم را با ريخت و پاش راضی نگه دارند، موفق نخواهد
بود.
اين امر انتظارات مردم را افزايش ميدهد و تورم آينده مردم را
زير فشارهای دوباره قرار خواهد داد.
آبادگران كه مدعی شدند ميخواهيم توسعه اقتصادی ايجاد كنيم و
ايران را آباد كنيم، بگويند كه با اين اقدامات چه چيزی از
آبادگری ايران باقی ميماند. آن چيزی كه آباد شده برخی
نهادهاست كه بودجهشان برای جلب رأی مردم از ذخاير ارزی
افزايش يافته است. |