22 مهرماه امسال، 80سالگی رضا سيد حسينی، مولف و محقق مكتب های
ادبی پشت سر ماند. بيش از 60 سال از عمر او صرف ترجمه و تاليف،
تدريس و تهيه برنامه های راديوئی شده است. هنوز نسلی كه برنامه
خوب "داستان های شب" راديو ايران در دهه 40-50 را بخاطر دارند،
نام او را بعنوان انتخاب كننده و تنظيم كننده بزرگترين و
مشهورترين رمان ها جهانی برای نمايش راديوئی را بخاطر دارند.
همان اندازه كه از سخن گفتن و خنديدن پرهيز داشت و دارد، در
نوشتن، ترجمه و تدريس پروای خستگی نداشت و ندارد.
از كلاس های ترجمه و سبك شناسی ادبی او نسل جديدی از مترجمين
ايران بيرون آمدند. همانگونه كه از كنار دست او در دوران
سردبيری
مجله
وزين "سخن"
سخن نويسان فاخر ادبيات ايران كار مطبوعاتی را آموختند.
بمناسبت 80 سالگی خود، در گفتگوی كوتاهی گفته است:
اطمينان داشته باشيد جوانانی كه
الان
دارند كار میكنند، باسوادتر از
قديمیترها شدهاند؛ اينرا میتوان از بسياری نقدها و
يادداشتهايی كه در
روزنامهها چاپ میشوند دريافت.
يقين داشته باشيد كه
از ميان همين افرادی
كه
در اين سالها
مینويسند
و ترجمه می كنند،
نسل تازه ای از بزرگان ادبيات ايران بيرون خواهد آمد.
علی دهباشی
نيز امسال
بزرگداشتی
بمناسبت
80سالگی سيدحسينی از طرف مجله ادبی
"بخارا"
در خانه هنرمندان ايران
برگزار كرد.
او كه اكنون از جمله سرآمدان روزنامه نگاری ادبی- تحقيقی
درايران است در آن بزرگداشت،
درباره
سيد حسينی گفت:
رضا سيدحسينی متنهايی را ترجمه
كرده و
میكند كه با
آنها زندگی كرده است
و آنها را بارها و بارها خوانده است. سيدحسينی بهمعنای رايج
كلمه، در زمينه ترجمه، سفارشپذير
نبوده و
نيست. او سفارش را میپذيرد، میخواند و اگر با
متن ارتباطی برقرار نكرد، آن را ترجمه نمیكند.
بحث مكتبهای ادبی در ايران از صدر مشروطيت مطرح بود؛
تا آنكه
برای نخستينبار شايد بهصورت مدون و يكپارچه
و بصورت
كتاب، توسط رضا
سيدحسينی
تدوين و انتشار يافت.
بهاءالدين خرمشاهی
نيز
كه از
شاگردان
سيدحسينی
است می گويد:
كتاب "مكتبهای ادبی”
سيد حسينی
يكی از مهمترين آثار
ترجمهشده 50 سال
اخير است كه
تاكنون به 40 زبان ديگر ترجمه
شده است.
عبدالله
توكل-
مترجم-
و پژمان بختياری
-
شاعر –
مشوق سيد حسينی برای آغاز ترجمه بوده اند. خودش می گويد:
اگر آنها نبودند، به تنهايی چيزی نمیشدم و اين هوس را ول
میكردم. زبان فرانسهام بسيار بد بود و البته معلمهای خوبی
هم نداشتيم، اما دكتر روشنضمير آنرا به من ياد داد. اگر توكل
نبود، اين
حادثه اصلا پيش نمیآمد و شايد الان تكنسين بودم. اوايل فقط
متنهای تركی آذری و به
تدريج تركی استانبولی
را
ترجمه میكردم. ضمن ترجمه، از توكل فرانسه ياد میگرفتم؛
يواشيواش توانستم مستقلا فرانسه ترجمه كنم.
در ترجمه در «مكتبهای ادبي» كه از «ايسمها» پر است،
گيج میشدم. عشق به معلمی در من وجود داشت و «مكتبهای ادبي»،
خود، آن را در من
تقويت كرد. زيباترين سالهای عمرم، پنج شش سالی بود كه در
فرهنگسرای نياوران درس
میدادم؛ فلسفه، ادبيات و مبانی نقد، كه البته امروز با وجود
دوستان ديگری مثل
بابك احمدی
كه جدی به آن میپرازند، از عهدهی من خارج است.
سيد حسينی
100
تا 150 صفحه
يادداشت های روزانه دارد كه می گويد شايد پس از مرگم انتشار
يافت، فعلا
روی «فرهنگ
آثار ايرانی - اسلامي» با هر جلد 400صفحه با سرپرستی احمد
سميعی گيلانی
كار می كنم
كه
قرار است
در شش جلد از سوی انتشارات سروش منتشر
شود.
دستی هم
در تدوين «دايرةالمعارف هنر و
ادبيات» كه از سوی مركز مطالعات و تحقيقات وزارت فرهنگ و ارشاد
اسلامی در حال انجام
است
دارم.
رضا
سيدحسينی 22 مهرماه سال 1305 در اردبيل
بهدنيا آمد. ديپلم ارتباطات گرفت و سپس در فرانسه، در مدرسه
عالی ارتباطات،
ادامه تحصيل داد.
"مكتبهای
ادبی”، "سه امتحان درباره نظريه ميل
جنسی” فرويد، "زندانبان" و
"
رويای عشق" از ماكسيم گوركی، "لايم لايت" اثر چارلی چاپلين،
"طاعون" آلبر
كامو،
"آخرين اشعار ناظم حكمت"، "ضد خاطرات"
و "اميد" آندره مالرو،" در دفاع از روشنفكران" ژان پل سارتر و
"آبروباخته" جك
لندن،
از جمله آثار رضا سيد حسينی است.
|