جهان عرب مشهورترين داستان نويس خود را از دست داد. نجيب
محفوظ، با "بچه های محله ما " در سال 1988 جايزه نوبل در
ادبيات را برد، در يكی از بيمارستان های قاهره جهان را ترك
كرد. او در سال 1911 در قاهره بدنيا آمد. سرنوشتی مانند بسيار
از نويسندگان ايران داشت. يعنی هم كار معيشتی و دركنار آن
ادبيات. ابتدا كارمند وزارت اوقاف و سپس مشاور وزارت فرهنگ مصر
شد.
داستان بلند "بچه های محله ما" در ابتدا بصورت پاورقی در
روزنامه الاهرام منتشر شد و تا سالها روحانيون مصر و دانشگاه
الازهر با انتشار آن بصورت كتاب مخالفت می كردند. روحانيون
محتوای اين كتاب را كفرآميز اعلام كرده بودند و به همين دليل
كتاب در سال 1962 در لبنان انتشار يافت.
دراين كتاب سرگذشت اديان ابراهيمی - يهوديت، مسيحت و اسلام -
را در شخصيت های ساكن يك محله بازگو و بصورت تمثيلی وصف شده
است. او نه مانند سلمان رشدی در انگلستان زندگی می كرد كه تحت
حمايت ويژه باشد و نه در آثارش به هيچ پيامبری توهين كرده بود،
اما واقعياتی را برای كودكان شرح داده بود كه خوش آيند
روحانيون و بويژه اخوان المسلمين مصر نبود. در سال 1994 اخوان
المسلمين قصد جانش را كرد و يكی از وابستگان به آن با كارد به
وی حمله كرد كه در نتيجه آن از ناحيه گردن بشدت زخمی شد. مهاجم
قصد بريدن سر نجيف را داشت. نجيف از اين حمله جان سالم بدر برد
اما از عوارض اين ترور ناكام كم شدن بينائی او، دشواری برای
نوشتن و كم شدن شنوائی او بود. اعصاب گردن نجيف دراين حمله
تروريستی چنان صدمه ديده بود كه دو ماه در بيمارستان بستری
بود. از تروريست نامی باقی نمانده، اما از نجيب محفوظ نامی
درحد "نويسنده بزرگ عرب" باقی مانده است. دهها داستان كوتاه و
بلند، نمايشنامه، سفرنامه و خاطرات سياسی ارثيه ايست كه نجيب
محفوظ از خود باقی گذاشت. چهره ای كه شايد بتوان او را با
احمدی كسروی در ايران مقايسه كرد. از قضا عاملين ترور كسروی
نيز از همان آبشخوری سيراب شده بودند كه عامل ترور نجيب محفوظ. |