محمد خاتمی كه در امريكا بسر می برد. در يك مصاحبه دقيق سياسی
با "فايننشيال تايمز"، آن نكاتی را طرح كرد كه در حقيقت اگر با
عالی ترين مقامات دولت امريكا پشت ميز مذاكره می نشست می
توانست بگويد. دراين مصاحبه او با قاطعيت توليد سلاح اتمی
درايران را رد كرد و هر نوع حمله به ايران را يك اشتباه عظيم
ومسئله ساز برای منطقه توصيف كرد.
خاتمی مراسم پرتنش روز دانشجو در سال 1383 را با شكوه ترين
خاطره خود از دوران اصلاحات اعلام كرد و ابراز تاسف كرد كه در
سطوح مختلف مردم و حاكميت تحمل شنيدن حرف مخالف نتوانسته است
غالب شود. خاتمی خواهان ادامه سياست دوران "كارتر" در برابر
ايران شد و تزلزل ها و ترديدهای اروپا در برابر مراحل بعد از
توقف غنی سازی در دولت خود را يك اشتباه اروپائی اعلام كرد.
درباره اشغال سفارت امريكا نيز گفت كه آن حادثه متاثر از شرايط
روز و انقلابی بوده و هرگز تكرار نخواهد شد. متن اين مصاحبه را
بخوانيد.
فايننشيال تايمز: اميدواريد چه دستاوردی از
ديدارتان از آمريكا داشته باشيد؟ 9 سال قبل شما دربارهی «
ديوار بیاعتمادي» صحبت
كرديد آيا اين
ديوار اكنون بزرگتر شده است؟ آيا خطر مواجههی نظامی ميان دو
كشور
را شاهد هستيد؟
خاتمی: من گفتم ديوار بیاعتمادی ميان ايران و
آمريكا سابقهيی تاريخی دارد و ما بايد با آن متفكرانه برخورد
كنيم. آمريكا كشوری مهم و با نفوذ در جهان است و ايران نيز
كشوری مهم و با نفوذ درمنطقه است. اين
بیاعتمادی میتواند مشكلاتی را برای هردو طرف و برای كل منطقه
ايجاد كند.
فكر میكنم برخی گامهای موثر(ازسوی ايران)
برداشته شد و دولت كلينتون نيز برخی گامهای متقابل را برداشت،
اما گامهای آمريكا اندك بود. اگر آنها ادامه میيافتند
میتوانست به موقعيت مناسبتر برای هر
دو طرف منجر شود كه متاسفانه اين طور نشد.
در دورهی بعد از كلينتون به دلايل مختلف
سوءتفاهمات افزايش يافت و اين درحالی بود كه برخی سياستهای
آمريكا دربارهِ ايران
و خاورميانه، ترديدها را در ايران شعلهور كرد و مشكلات بيشتری
را در خاورميانه
ايجاد كرد.
اميدوارم اين موقعيت به هيچ گونه مواجههی خشونتبار كه به نفع
ايران جهان و منطقه نخواهد بود، منجر نشود. هم چنان بر اين
باورم كه مشكلات بايد با تفكر و عاقلانه و با تكيه بر منافع و
اهداف مشترك كه
میتوان يافت حل شوند. وقتی پيشنهاد اخير برای گفت و گوهای چند
جانبه كه هر دوی اروپا و آمريكا را شامل میشد، به ايران داده
شد، خوشحال شدم. اين واقعيت كه هر دوی ايران و امريكا پذيرفتند
گفت و گوها را برگزار كنند،
پنجرهی اميدی
را گشود، اما
متاسفانه با قرار دادن شرط برای آغاز گفت و گوها اشتباه بزرگی
صورت گرفت. اين امر
ترديدها را در خصوص تمايل برای برگزاری گفتوگوها دامن زده. هم
چنان باور دارم كه
اگر
همان پيشنهاد
بدون پيش شرط مطرح شود، میتواند از مشكلات احتمالی در آينده
جلوگيری كند. فكر نمیكنم
شرايط
برای هر گونه حمله عليه ايران آماده باشد. اين يك
اشتباه محاسباتی از سوی آمريكا خواهد بود، اگر فكر كند حمله به
ايران هر گونه مشكلی را حل خواهد كرد. هرگونه حمله برای ايران،
منطقه و جهان دردسرساز خواهد بود.
اميدوارم خرد و تفكر بر احساسات غلبه كند و محاسبات غلط و
اشتباهات را شاهد نباشيم
.همانطور
كه محاسبات اشتباه دربارهی عراق مشكلاتی را برای آمريكا، ملت
عراق و
منطقه ايجاد كرد، اگر چنين محاسبهيی اشتباهی دربارهی ايران
تكرار شود قطعا صدمات
آن برای همه بسيار بيشتر از عراق خواهد بود.
فكر نمیكنم افكار عمومی در آمريكا به ايالات
متحده اجازه دهد در دردسرهای بيشتری درگير شود كه برای ماليات
دهندگان آمريكايی و
آن هايی كه میخواهند زندگی ايمن و امنی در آمريكا داشته باشند
هزينه خواهد داشت.
فايننشيال تايمز: برگرديم به زمانی كه دولت شما
نوعی تعامل را با دولت بوش داشت، چقدر خودتان را برای از دست
دادن فرصتها و
جلوگيری از بحران كنونی مسوول میدانيد؟
خاتمی: هيچ كس نمیتواند بگويد كه كارش صد در صد
صحيح بوده است يا اين كه كار بهتری نمیتوانسته انجام گيرد. با
اين حال پيچيدگی اين
مساله آن قدر زياد است كه نمیتوان انتظار داشت مشكلات دو
جانبه يك شبه حل شوند.
فكر میكنم حتی اگر ما اشتباهاتی در تاكتيكها داشتيم اما قطعا
استراتژی صحيحی داشتيم. اين « استراتژي» زمينه را برای روابط
بيشتر درحوزههای مختف نظير ورزش، هنر
و تبادلات مردمی بيشتر گشود. برخی اظهار نظرات و رويارويیها
ميان مقامات نيز تعديل
شد با اين حال فكر میكنم زمان كافی نبود. متاسفانه سياستهای
مناسب، پس از
دولت
كلينتون
ادامه نيافت. اين نه تنها به همهی زمينههايی كه پيشتر آماده
شده بود صدمه
زد، بلكه ظنها را ميان دو كشور بدتر كرد كه تا الآن نيز ادامه
دارد اما نبايد اميد
را از دست داد.
فايننشيال تايمز:شما مدت هشت سال مسئوليتهايی را
در زمينهی مساله هستهيی داشتيد آيا قطعا اطمينان داريد كه
برخی عناصر نمیخواهند
يك برنامهی تسليحات هستهيی را توسعه دهند؟
خاتمی:قطعا! من با اين مساله آشنا هستم و میدانم
كه رهبر ما كه سياستها و استراتژیها را تعيين میكند به طور
قطع با آن مخالف
است و هر گونه تلاش برای توليد و حفظ سلاحهای هستهيی را
«حرام»خوانده است. من
قاطعانه میگويم كه
هيچ فرد و سازمان رسمی با نقش و مسئوليتهای تعيين كننده به
توليد سلاح هستهيی فكر نمیكند.
فايننشيال تاميز:آيا فكر میكنيد دولت ايران بايد
غنیسازی اورانيوم را تعليق، و گفتوگوها را آغاز كند؟
خاتمی: تعليق داوطلبانه در دورهی دولت من اجرا
شد، ما گفت و گوهای خوبی با آلمان، فرانسه و انگليس داشتيم.
طبيعتا برای رسيدن به
يك نتيجه به زمان زيادی نياز بود. تا پايان دورهی من كل سيستم
متقاعد به انجام آن
بود، اما فكر میكنم اروپا میتوانست پس از حسن نيت نشان دادن
ما گام های سريعتری را
بردارد و اعتمادسازی بيشتری داشته باشد، اما به خاطر ترديدهای
اروپا و متاسفانه به
علت فشار خارجی بر اروپا ،اروپا در استفاده از آن فرصت شكست
خورد و اين ظن را در
كل رهبری ايران به وجود آورد كه تعليق داوطلبانهی ما نه تنها
هيچ مشكلی را حل
نخواهد كرد، بلكه بهانهيی خواهد بود برای آنهايی كه
میخواهند ايران به طور كامل
از حقوقش دست بردارد تا سياست های آنها را اجرا كند. به اين
علت آن اعتمادسازی نسبی صدمه ديد. اكنون من معتقدم در واقع هيچ
چيز تغييری نكرده است. هيچ چيزی برای نگرانی بسيار وجود ندارد.
داشتن يك آبشار 164 سانتريفوژی نمیتواند مواد غنیشدهی كافی
برای هيچ چيز فراهم كند چه رسد به توليد يك بمب. اين فقط به
تكميل تجارب
مهندسين ما كمك خواهد كرد. اكنون همهی مشكلات و نگرانیهايی
كه ما داريم و آنها
دارند میتـوانند حل شود و گفت و گو با شكيبايی و بدون پيش شرط
قابل دسترسی است.
اروپا، آژانس بينالمللی انرژی اتمی و آمريكا نبايد اين فرصت
را جهت تلاش برای انجام گفت و گوها از دست دهند.
همچنان معتقدم كه اين مشكل میتواند از طريق گفت و
گوی عادلانه و مبتنی بر حسن نيت حل شود.
فايننشيال تايمز: پيامدهای سياستهای رييسجمهور
بوش در خصوص جنگ عليه تروريسم چه بوده است؟ و شما دربارهی به
كار بردن عبارت
فاشيسم اسلامی از سوی او چه فكر میكنيد؟ نمیخواهم اين را به
عبارتی كه در ايران
به كار برديد ربط بدهم اما شما هم عليه خطر فاشيسم كه از دل
مردم گرايی (پوپوليسم)
بيرون آمده باشد هشدار دادهايد.
خاتمی: دوست ندارم عبارت نامناسب و بیادبانهيی كه عليه اسلام
به كار رفته است را تكرار كنم. به جايگاه واژهها احترام
میگذارم. فاشيسم اسلامی همان قدر غلط است كه از فاشيسم مسيحيت
يا بودائيسم صحبت
شود. روح اسلام، مسيحيت و ديگر مذاهب به هيچ وجه با فاشيسم و
نازيسم سازگاری ندارد
واقعا متاسفم از اين كه بايد بگويم فاشيسم در اروپا و در جهان
مدرن خلق شد. همان
طور كه يهودستيزی در غرب و جهان مدرن خلق شد. شما شاهد همزيستی
يهوديان و مسلمانان
در قرنهايی بودهايد كه نفرت هرگز بر روابطشان چيره نشد. شما
میبينيد كه مسلمانان
و اعراب امروزی بینهايت از سياستهای سركوبگرايانهی
اسراييلی خشمگيناند. با اين
حال اين خشم هرگز خصومت ميان اعراب و يهوديان و مسلمانان و
يهوديان را برنيانگيخته
است. هولوكاست يكی از جنايات نازیها در جهان است. همان
طور كه قبلا گفتم اروپا
مفتخر است و آمريكا به كمك به اروپا برای نابودی فاشيسم در سطح
ملی افتخار میكند
اما متاسفانه بايد پذيرفت كه فاشيسم ريشه كن نشده است و از
سطح ملی غرب به مرحلهی بينالمللی رسيده است. امروز در سطح
بينالمللی نوعی فاشيسم ، آپارتايد و يك جانبه
گرايی و نوعی توتاليتاريسم را شاهديم كه بر طبق ان ملتها
توزيع میشوند، منافعشان
توزيع میشوند و جنگها به راه میافتند.
البته درست است كه امكان دارد راديكاليسم، همان
طوركه در غرب هم وجود دارد، در جهان اسلام هم وجود داشته باشد،
اما ترورهايی كه جناحهای غير مسلمان
مرتكب شدهاند كم نيست. اگر هر كسی تحت نام اسلام به اقدامات
خشونتآميز و تروريستی دست بزند من آن را به علت تروريستی بودن
و نيز برای اينكه تحت نام اسلام انجام شده
است كه مذهب محبت و مهر است محكوم میكنم. آنچه امروز خطرناك
است سياستهای نامناسب
يك جانبه و داشتن استانداردهای دو گانه در سطح بينالمللی است
و اين ذهنيت غلطی است
كه همهی مشكلات میتواند از طريق توسل به زور حل شود.از
استفاده از اين عبارت
(فاشيسم اسلامی) متاسفم. اطمينان دارم كه ديد ملت آمريكا فراتر
از چنين عباراتی است. در گذشته نيز اشتباه مشابهی انجام شد و
آن صحبت از جنگهای صليبی جديد بود كه
به لطف وجود مشاورين كنار گذاشته شد. اميدوارم اين اشتباه نيز
تصحيح شود كه
نتيجهيی جز ايجاد نفرت و مشكلات برای كشورها و ملتها نخواهد
داشت اميدوارم اين يك
نقل قول اشتباه باشد.
فايننشيال تايمز: آمريكا برای شما ويزا صادر كرد و
سفرتان را تسهيل كرد، آيا اين علايم اميدبخش نشانهی آن است كه
چيزی از سفر شما
حاصل خواهد شد؟ آيا با جيمی كارتر ديدار خواهيد كرد و نوعی
نشانهها را برای جبران
بحران گروگان گيری ان طور كه آلبرايت در سال 1953 در خصوص
كودتا داشت خواهيد داشت؟
خاتمی: در مصاحبهام با سی ان ان ( در 1998)برای دومين بار
گفتم كه در فضای انقلابی و به علت سياستهای غلط آمريكا واكنشی
رخ داد و
من میتوانم احساسات بستگان گروگان ها را درك كنم، اما آن
حادثه
تكرار نخواهد شد؛
زيرا جمهوری اسلامی مستحكم شده است. آنچه بايد انجام شود نگاه
كردن به ريشه ها و
محكوم كردن سياست هايی است كه به آن اقدام منجر شد. همان طور
كه ملت آمريكا از ديدن
اجسادی كه از ويتنام بر میگشت ناراحت بود و سياستهايی را كه
به جنگ منجر شد محكوم
كرد. آنچه آلبرايت انجام داد در پاسخ به پيام من به ملت آمريكا
و ابراز احترام من
به ملت آمريكا و درك تلخیهای بحران گروگانگيری صورت گرفت.
در خصوص ويزای من، من به دعوت كوفی عنان و به دعوت
برخی سازمانهای مذهبی و آكادميك آمريكايی به اينجا آمدهام.
از بودن در آمريكا و
تماس با نخبگان روشنفكر و نيز ملت امريكا خوشحالم. من دعوت
كارتر را دير دريافت
كردم و آن زمانی بود كه همهی برنامههای من تدوين شده بود. من
به طور كامل طرحهای كارتر را درك میكنم و معتقدم كه او
شخصيتی است كه گذشته و جايگاهش را در راه مبارزه
با فقر و كاهش تنش چه از طريق انتقاد از سياستهای طرفدار
خشونت يا از طريق آماده
كردن زمينههايی برای صلح و تفاهم بيشتر قرار داده است. بسياری
از طرحهای آنها در
مركز كارتر
میتواند به طرحهايی كه من در مركز گفت و گوی تمدنها دارم
نزديك باشد.
در اين زمان كوتاه و با اين برنامهی فشرده من فرصت رفتن به
آتلانتا را ندارم، اما
به آقای كارتر احترام می گذارم و برايش آرزوی موفقيت میكنم.
ممكن است اگر شرايط
آماده شود بتوانيم به
همراه هم
برای صلح و كاهش تنشهای بينالمللی و نيز ايجاد
تفاهم ميان ملتها كار كنيم فكر نمیكنم هيچ مشكلی برای اين
كار وجود داشته باشد.
فايننشال تايمز:احمدینژاد سخنان سختی دربارهی اسراييل داشته
است، آيا اين را به عنوان تغييری در سياست ايران نسبت به
مسالهی اسراييل - فلسطين در مقايسه با دورهی خودتان
میبينيد؟ آيا روزی را متصوريد كه
ايران بتواند اسراييل را به رسميت بشناسد؟
خاتمی: فكر نمیكنم سياست های ايران به صورت بنيادی تغيير كرده
باشد. در واقع در سيستمی كه در ايران كار میكند رئيسجمهور به
هيچ وجه
بهتنهايی در خصوص سياستهای بنيادی و كلی تصميمگيری نمیكند.
البته تفاسير،
تاكتيكها و الفاظ ممكن است متفاوت باشد. ما در صحبت اخلاقی در
نظر گرفتن اشغال به
عنوان يك منبع مشروعيت را محكوم میكنيم. به همين دليل سياست
ما همواره صلح دايم در
خاورميانه بوده است. جايی كه يهوديان مسلمانان و مسيحيان
ايمانشان را تعيين كنند و
پناهندگانی كه در اردوگاهها زندگی میكنند و آنجا میميرند حق
بازگشت را داشته
باشد.
طبيعا هر آنچه ملت فلسطين بپذيرند بايد مورد
احترام ديگران نيز قرار گيرد. معتقدم صلح دايم به نفع همهی
طرفهای درگير از جمله
ايران خواهد بود. نارضايتی و زمينههای تنش برای همه خطرناك
است؛ اما يك مشكل وجود
دارد. طرحهای صلح بسياری وجود داشته است اما ناموفق
بودهاند.علت اين است كه
عادلانه نبودهاند. اگر حقوق ملت فلسطين از جمله حقشان برای
بازگشت به سرزمين شان
به رسميت شناخته شود و اگر آنها احساس كنند كه آنهايی كه صلح
میخواهند نسبت به
هر دو طرف بیطرف هستند و با آنها برابرند و عادلانه رفتار
میشود، فكر میكنم كه
زمينه برای استقرار صلح دايم فراهم خواهد شد.
فايننشيال تايمز: آيا شما میگوييد كه راهحل وجود
دو كشور ممكن است؟
خاتمی: فكر میكنم حماس كه امروز در روندی دموكراتيك به قدرت
رسيده است، اگر كه حقوقش رعايت شود و با آن به صورت كشوری
دموكراتيك و به عنوان دولت فلسطين برخورد شود و فشارها از روی
حماس برداشته شود؛
حاضر است توافقی داشته باشد. البته هر آنچه كه فلسطينيان فكر
كنند مورد احترام
ماست.
فايننشيال تايمز: شما در هر دو دورهی دولتتان از
بحرانهايی كه مخالفانتان برای توقف اصلاحات ايجاد میكردند،
شكايت داشتيد.
خاتمی: من دورههای دولتیام را به پايان رساندم و
در نتيجهی فشارها عقبنشينی نكردم. ممكن است بسياری پيش بينی
میكردند دولت من
قادر به نجات و اجرای شعارهايش در پی اين به صف شدنها در
مقابل دولت نباشد.
اختلاف عقايد طبيعی است اما ما بايد ياد بگيريم عقايد مختلف در
فضای دموكراتيك با
فرصتهای برابر برای همهی طرفها مطرح شود. بايد عدالت برای
همهی طرفها برای بيان ديدگاهشان وجود داشته باشد؛ نه اين كه
برخی با محدوديت و ديگران با مصونيت و
فرصت های فراوان برای بيان ديدگاهشان روبرو باشند.
ما میتوانستيم كار بيشتر و بهتری انجام دهيم اگر
برنامهريزی بهتری میداشتيم و اگر
مواضع پنهان و آشكار
در برابر اصلاحات مان وجود
نمیداشت، ما ناموفق نبودهايم. تمرين دموكراسی ما جديد است و
ما بايد ياد بگيريم
رقابت را به خصومت تغيير ندهيم. اين زمينه بايد برای همهی
مردم آماده شود تا قضاوت
كنند.
ديدگاههای مردم بايد بعنوان ضرورتی برای استقرار
دموكراسی در فضايی آزاد و عادلانه مورد احترام قرار گيرد. وجه
متفاوت دموكراسی بايد
تقويت شود، اگر ما به دموكراسی معتقد باشيم بايد مخالفت را
بپذيريم.
فايننشيال تايمز: به غير از مانع ايجاد شدن از سوی مخالفان
اصلاحات، شما پذيرفته ايد كه اشتباهاتی داشتهايد. آيا ممكن
است يك يادو
نمونه از اشتباهاتتان را به ما بگوييد؟
خاتمی: اصلاحات واقعی بايد دو كار را انجام دهد.
يكی به واقعيت تبديل كردن انتظارات مردم است، زيرا مردمی كه
آزادی و پيشرفت را
میخواهند و عجله هم دارند. اين میتواند انتظارات را فراتر از
واقعيت قرار دهد.
از يك سو هم نتوانستيم
روشنفكران نخبه
را به خوبی درك كنيم و از ديگر سو نيز نتوانستيم با
تودهها
ارتباط مناسب برقرار كنيم.ما حتی نمیتوانستيم مردم را از
دستاورهایمان
مطلع سازيم. مشكل همچنين اين بود كه ما
رسانههای فراگير
برای گفت و گو با مردم نداشتيم.
مسالهی ديگر اين است كه اصلاحات سطح تحمل كشور را
بالا ببرد. اگر اين دو محقق شود روند دموكراسی به شكلی بهتر
پيش خواهد رفت. يك
ديدگاه واقع گرايانهتر از سوی مردم، دولت را تحت فشار كمتری
قرار خواهد داد و فضای آزادتری ايجاد خواهد شد. در خصوص
مسالهی اول، ما نتوانستيم يك رابطه منطقی با
نخبگان روشنفكر و تودهها برقرار كنيم. ولی در خصوص تحمل، دولت
من در مقايسه با قبل
و بعد از انقلاب از ركورد ميزان فشار برخوردار بود. هيچ دولتی
هرگز اين اندازه مورد
انتقاد و تحت فشار بسيار زياد قرار نگرفت. يكی از
باشكوهترين
خاطراتی كه من دارم
روز دانشجو
در سال 1383 (2004) در دانشگاه تهران بود. اين روزی بود كه من
خواستم
مردم در برابر شخص اول اجرايی بيايستند و هيچ گونه نگرانی از
ابراز ديدگاههايشان
حتی وقتی كه گاهی با بیعدالتی آميخته شد نداشته باشند.
اين موفقيت دولت من بود. انتظار داشتم كه آن تحمل
در تمامی سطوح كشور كه طبيعتا تحت نفوذ من نبودند گسترش يابد.
يكی از كارهايی كه
انجام میدهم ارزيابی گستردهی آن هشت سال و ارايهی اسناد
تاريخی دربارهی نقاط
ضعف و قوت ان سالها به ملت و نسلهای آيندهی ايران است. ما
برخی نقاط ضعف و برخی نقاط قوت را داشتيم.
|