شاپور جفرودی، كه در اين شماره تاريخ سينمای ايران به نقش او
در سينمای ايران اشاره شده، يكی از قديمی ترين و سرشناس ترين
خوانندگان گليك ايران بود. علاوه بر آن هم شاعر بود و هم ترانه
سرا.
سال 1307 در شهرستان رشت بدنيا آمد و 30 سال در تهران زندگی
كرد. سال 1330 در گيلان روی صحنه تئاتر رفت و اين درحالی بود
كه خود از بنيانگذران تئاتر گيلان بود.
وقتی خواستند راديو رشت را افتتاح كنند دست به دامن او شدند كه
شهره شهر بود و به همين دليل راديو رشت با صدای او و اركستر
ارتش كه مارش افتتاح را می نواخت اعلام موجوديت كرد! ارتش آن
روزگار، مثل سپاه اين روزگار در هر كاری دست داشت. فيلمسازی،
راديو، تلويزيون، معرفی خوانندگان. اصلا نيروی هوائی خودش يك
راديو مخصوص داشت كه تا سالها پس از 28 مرداد هم برنامه پخش می
كرد و مرحوم سرهنگ حسين قوامی خوانندگی را از آنجا آغاز كرد.
اينها را اشاره كرديم زيرا در مطلب تاريخ سينمای ايران به نوعی
به نقش ارتش در سينمای ايران اشاره شد و در مطلب شادروان
جفرودی نيز به نوع ديگری به نقش اركستر ارتش در راديو اشاره
رفته است.
بهر حال، جفرودی پس از مراجعت به تهران در راديو ايران، دركنار
اركستربزرگ راديو ايران به سرپرستی استاد مرتضی حنانه، حبيب
اله بديعی قرار گرفت، و بعدها دركنار فخرالدينی، ياحقی و
انوشيروان روحانی.
دركنار بيژن ترقی، جنتی عطايی ، شهدی لنگرودی و تورج نگهبان
بيش از 90 ترانه به زبانهای فارسی و محلی خواند و همراه با
شمس، ناصر مسعودی، ترانه های گيلكی خواند.
او نيز مانند ديگرا درگير كار و شغل معيشتی نيز بود و در بانك
رهنی (مسكن) و وزارت فرهنگ (ارشاد فعلی) كار كرد و بعدها به
تدريس روی آورد.
سال 1354 بازنشسته شد به رشت بازگشت و همكاری راديو تلويزيون
مركز رشت شد. با انقلاب او نيز به حاشيه رانده شد. حاشيه ای كه
26 سال ادامه يافت و در خلوت و تنهائی گذشت، آنچه گذشت.
ترانه های در زندی - قديمی رشتی - جان مريم - آخدا - ماهی -
چينی ام - من گم تو بيشمار - عجب گيلان قشنگه - كاروان عشق
و
لالايی يادگارهای فراموش نشدنی جفرودی اند.
سحرگاه چهارشنبه 13 خرداد 1383 دور از زادگاهش و در تهران
خاموش شد.
اگر به امامزاده طاهر كرج رفتيد، يادتان باشد كه با چند وجب
فاصله از غلامحسين بنان و چند متر دور تر از حنانه، شاملو،
تجويدی ، دلكش، پوران، امير ناصر افتتاح، جفرودی خفته است. |