شما مرتكب گناهی شده ايد وقتی داستانی برای كودكان نوشته ايد.
ناشر براساس شعار "خدا، ناشر، ميهن" دومين
مرجع تصميم گيرنده روی اعمال شماست. متوجه خطاهای شما می شود و
بدون
اطلاع شما تغييرات زير را در نوشته ی شما كه كلا بيست و چهار
جمله است
اعمال می كند. كار را چاپ می كند و پنج جلد هم به شما دست خوش
می دهد.
نوشته اصلی: قدم به پنجره نمی رسه و چيزای بد رو نمی بينم كه
ناراحت شم.
تشخيص ناشر: قدم به پنجره نمی رسه كه شبا، توی اون تاريكيا،
غولای سياه و ترسناك ببينم.
توضيح1: چيزای بد در تصوير اصلی هواپيمايی بود كه داشت سقوط می
كرد و ناشر فهميد هواپيما غول سياه و بد است.
توضيح2:
ناشر با اين جمله يك تير و چهار نشان زده:
الف. بچه را از پنجره ترسانده.
ب. بچه را از شب ترسانده.
ج. بچه را از تاريكی ترسانده.
د. در ترويج
خرافات و غول شناسی گام هايی اساسی برداشته.
نوشته اصلی: مدرسه هم كه برم، رديف جلو میشينم و شاگرد اول
میشم.
تشخيص ناشر: حذف
توضيح: در مدرسه رديف اول نشستن بدآموزی دارد يا شايد ناشر
خاطرات بدی از رديف اول مدرسه اش داشته.
نوشته اصلی: تازه، الان دستم به ميز نمیرسه و میتونم كلی چيز
بشكونم.
تشخيص ناشر: اگه هم چيزی بشكونم همه ميگن تقصير خودش چيه؟ دستش
نمی رسه.
توضيح: تقصير خودش چيه؟ گويش محلی ويراستار بوده به احتمال
زياد كه در جهت اعتلای فرهنگ بومی به متن اضافه شده.
نوشته اصلی: اگر هم از چيزی بترسم میرم لای دامن مامان قايم
میشم.
تشخيص ناشر: اگر هم از چيزی بترسم می رم خودمو تو دامن مامان
يا بغل بابا قايم می شم.
توضيح:
در
تصوير مربوطه كه توسط تصويرساز ارجمند جناب سيد حسام الدين
طباطبايی
)
كه بايد اسم شان را مانند سبك شان يك تريلی بكشد) بچه در لای
پدر
مادرش در تختخواب خوابيده كه خيلی اخلاقی است و در جهت جلوگيری
از اختلاط
پدرمادر است و اصلا درست نيست بچه ای زير دامن مادرش برود، در
مورد بغل
بابا هم محققان به جايی نرسيدند.
نوشته اصلی: اونوقت مامان چه جوری قدم رو اندازه بگيره؟
تشخيص ناشر: اونوقت اگه قدم از متر خياطی مامان بلندتر بشه چی؟
توضيح: قد بچه را يك وقت با گونيا يا كوليس اندازه نگيريد
خطرناك است.
نوشته اصلی: اگه قد دراز شم مثل آدم بزرگها مورچهها و
سوسكها و عنكبوتها رو لگد میكنم.
تشخيص ناشر: اگه قد دراز شم اونوقت چطوری مورچه ها و كفشدوزك
ها و عنكبوت ها رو روی زمين ببينم؟
توضيح: بچه ی ويراستار يا ناشر خيلی خرفت تشريف داشته به گمانم.
نوشته اصلی: و من هم مثل آدم بزرگها تو سينما حالم بد میشه.
تشخيص ناشر: حذف
توضيح: سينما اصولا چيز بديست مثل پيتزا.
نوشته اصلی: تازه، الان خيلی چيزها رو كه آدمبزرگها نمیبينن
من میبينم.
تشخيص ناشر: تازه اگه قد بلند شم چطوری برم روی دوش بابا گلای
فوتبال رو تماشا كنم؟
توضيح: ويراستار تصويری را كه من كشيده ام توضيح داده و نوشته
ی مرا حذف كرده. بچه ها متشكريم.
نوشته اصلی: قدم كه دراز شه شايد من هم مثل بابا از خريد خوشم
نياد.
تشخيص ناشر: قدم كه دراز شه چطوری روی چرخ خريد فروشگاه بزرگ
سوار شم؟
توضيح: منظور از فروشگاه بزرگ فروشگاه شهروند می باشد با ماركس
اند اكسپنسر كه يك فروشگاه صهيونيستی است اشتباه نشود.
پايان: اينجانب حامد حبيبی در همين مكان مقدس نوشتن چنين كتابی
را تكذيب می كنم. خدا عاقبت همه ی ما را به خير كند. |