آن فاجعه ای كه امریكا می خواهد در ایران به بار آورد، هول
انگیز تر از آنست كه بتوان در ذهن مجسم كرد. عمیقا باید نگران
آن سیاستی در جمهوری اسلامی بود كه میدان مانور بوش برای فاجعه
آفرینی در ایران را فراهم می سازد. بحث نه بر سر پیروزی امریكا
در این حمله و یا مقاومت ایران و یا هر رجزخوانی دیگری است كه
فرماندهان نظامی و یا رهبر و احمدی نژاد و بقیه می كنند، بحث
برسر فاجعه ایست كه از دل این ماجراجوئی اتمی بیرون خواهد آمد.
حتی اگر امریكا با بمب اتم هم به ایران حمله نكند، بمباران
تاسیسات اتمی ایران مرگبارترین آلودگی تاریخ را برای ایران به
بار خواهد آورد. وجود تاسیسات اتمی ایران در دل و یا كنار
شهرهای بزرگ براین نگرانی افزوده است. حاكمیت و دولت كنونی
چنان عرصه بین المللی را از كف داده كه حتی در تظاهرات صلح
آلمان در روز دوشنبه گذشته، شمار مخالفان حمله به ایران از چند
هزار نفر در دو شهر عمده و كانون این تظاهرات سنتی فراتر نرفت:
برلین و فرانكفورت. در اولی شاید دو هزار نفر و در دومی شاید
كمی بیش از هزار تن در این تظاهرات شركت كردند. سخنان و مواضع
دولت و بویژه احمدی نژاد چنان فضائی را بوجود آورده كه حتی
سخنرانان نتوانستند به همین شمار شركت كننده طرفدار صلح توضیح
دهند حساب دولت و مردم ایران جداست و حمله به ایران یك فاجعه
اتمی برای منطقه است. برای درك ابعاد فاجعه احتمالی كه باید
جلوی آن را گرفت نگاه كنید به پیامدهای انفجار مركز اتمی
چرنوبیل در سال 1986 در اتحاد شوروی وقت. حادثه ای كه هنوز در
پرده ابهام است و همچنان گفته می شود امریكا از طریق ماهواره
در بوجود آوردن آن دست داشت و ازجمله دلائل پذیرش شكست درجنگ
سرد و رقابت در جنگ ستارگان از سوی اتحاد شوروی همین امر بود.
جدا از تلفات اولیه این انفجار، اكنون گفته می شود تنها در
اوكرائین، روسیه و جمهوری بلاروس تحت تاثیر عوارض این انفجار
یكصد هزار تن مبتلا به سرطان شده اند. آنچه كه این روزها بصورت
تصویرهای احتمالی و یا كلیب ها و فیلم های كوتاه پخش می شود را
باید ایرانی ها و بویژه ایرانی های داخل كشور را هوشیار كرده و
علیه این ویرانگی بسیج كند. این یك نمونه از كلیب های اخیر
درباره حمله به ایران است كه می بینید. |