خبرگزاری ايسنا، نکاتی از سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی "علی
خامنهای" را بمناسبت سالگرد 16 آذر منتشر کرده است. متن خبری
که ايسنا منتشر کرده، خود حکايت از تغييرات جديدی دارد که در
مديريت آن ايجاد شده است. فارسی ايسنا بيش از پيش عربی زده شده
و يکی از دشواريهای استفاده از اخبار آن حذف علامات عربی (زير
و زبر و تشديد و...) است که معلوم نيست کدام طلبه حوزه علميه
را مسئول اين کار کردهاند. درکنار اين تغيير خط و رسم، چارچوب
اطلاعات خبری نيز در ايسنا بسيار ضعيف شده و اين نشان دهنده
آنست که افرادی بکلی بيگانه با اسلوب و تکنيک خبر نويسی و
خبرنگاری مسئول کار شده اند. برای نمونه، در خبری که بعنوان
سخنان رهبر جمهوری اسلامی منتشر کرده اند معلوم نيست اين
سخنرانی کجا؟ برای چه کسانی؟ در کدام جمعی؟ ايراد شده و پيش و
پس از رهبر چه کسانی سخنرانی کرده و چه گفته اند که رهبر متاثر
از گلايه های آنها، سخنان زير را گفته است. ايسنا بجای پای
بندی به 5 اصل خبری «چه کسی؟ کجا؟ چه وقت؟ چرا؟ چگونه؟» که
توصيه می کنيم بصورت تابلو نوشته و در اتاق های تنظيم خبر به
در و ديوار بچسبانند، گزارش خود را به سبک خبرگزاری پارس در
زمان شاه اينگونه آغاز می کند:
«بخشهايی
از بيانات معظم له به مناسبت 16 آذر، روز دانشجو به اين شرح
است»
از آن بيانات معظم له(به نوشته ايسنا) نکات زير را انتخاب کرده
و منتشر می کنيم. نکاتی که مشخص است متاثر از حال و روز
دانشگاه های ملتهب و احتمالا سخنانی است که در همين جلسه از
سوی عده ای که به ديدار رهبر برده اند و ايسنا درباره آن
گزارشی نداده بيان شده است. رهبر می گويد:
«... چه دانشجو و چه بقيه نسل جوان - اگر
حساسيت و شوق و شور خودش را از دست داد، ديگر آن جوانى نيست كه
انسان بتواند براى
آينده كشور به او اميد ببندد.
طبيعت دانشجو و نهضت دانشجويى، مقابله با نفوذ بيگانه، نفوذ دشمن، نفوذ قلدرها، زورگوها و
ديكتاتورهاى بينالمللى
در داخل مسائل يك كشور است.
من معتقدم بين گروه هاى دانشجويى، با هر سليقهاى
كه هستند، بايد روابط حسنه برقرار باشد.
دانشجو اگر قدرت تحليل سياسى نداشته باشد، فريب میخورد و فريب خوردن دانشجو، درد بزرگى است كه تحملش خيلى سخت
است.
اگر دانشجويان بخواهند قدرت تحليل پيدا كنند، بايد فعاليت سياسى بكنند، بايد سياست را بخوانند، بنويسند،
بگويند، مذاكره و
مباحثه كنند. تا اين كار نشود، دانشجويان توانايى پيدا
نمی كنند.
سخنرانى
و اجتماعات ايرادى ندارد؛ اما دو گروه هيچ وقت همزمان در يك دانشگاه اجتماع تشكيل
ندهند. اين توصيه
پدرانه من به شماست.
من اصل وجود
نشريات دانشجويى
و افزايش آن را تا هر مقدارى كه ممكن و مناسب باشد، تأييد میكنم؛ خيلى خوب است.
نشريات شما بايد هدايت كننده باشند. ببينيد از لحاظ هدايت - هدايت فكرى و دينى و احياناً هدايت سياسى جوانان -
كجاها كمبود هست،
در رفع آن كمبود بكوشيد. اين بارى است بر دوش شما به عنوان
مطبوعات دانشجويى.
من آرزو میكنم كه روزى دانشگاه ما - چه دانشگاه
دولتى، چه دانشگاه آزاد - به حدى برسد كه دانشجو در آنجا غرق
در امكانات باشد.
دانشگاه، بايد سياسى باشد، تا دانشجو فريب نخورد
و وسيله اى براى كسانى نشود كه میخواهند سر به تن نظام اسلامى
و جمهورى اسلامى و
هيچكس ديگر نباشد!
اين كه ما گفتيم دانشگاهها سياسى باشند، معنايش اين است كه دانشجو قدرت تحليل سياسى پيدا كند تا گروههاى بيرون
دانشگاه نتوانند بر
اوضاع دانشگاه مسلط شوند .
دانشگاهى كه در آن جنجال و شعار و هياهو باشد،
ديگر چندان به علم نخواهد پرداخت.
بايد محصول دانشگاههاى ما، انقلابىِ مثبت،
انقلابىِ فعال، انقلابىِ مسؤول، انقلابىِ متعهد و اميدوار باشد.
هر چيزى كه مزاحم علم و آگاهى باشد، جايش در
دانشگاه نيست.
دانشگاه
ضربه اساسى را از همين دخالتها و
نقشآفرينى متحجران سياسى در محيط هاى دانشجويى میخورد.
» |