زمانی كه در سال
1318،
عفت تجارتچی به عنوان اولين خلبان زن ايرانی با هواپيمای شخصی
پرواز كرد،
شايد آمده بود راه را برای ديگر خلبانان زن باز كند تا بدون
توجه به معيارهای جنسيتی، بتوانند به عنوان كاپيتان پرواز كند.
كاپيتان مريم بخشی يكی از دو زنی است كه مسافران ايرلاينهای
ايرانی تاكنون صدای او را از داخل كابين
خلبان شنيدهاند. حالا او خارج از کابين هواپيما می گويد:
ايرلاينها برای جذب خلبان آزمون میگذارند،
اما زنان علیرغم كسب نمرات بالا جذب نمیشوند.
ايرلاينهای داخلی ديد خوبی به خلبانان زن ندارند و پرواز
آنها نياز به فرهنگسازی بيشتری دارد.
دبير
انجمن شركتهای هواپيمايی که ظاهرا بايد يکی از کسانی باشد که
نياز به فرهنگسازی دارد می گويد:
"زنان خلبان بهتر است به جای پرواز، به وظايف فطری خود
بپردازند!
ايرلاينهای
داخلی به دلايل شغلی و فرهنگی تمايلی به جذب خلبانان زن ندارند.
شرايط زندگی زنان مانند بارداری، به طور طبيعی آنها را محدود
میكند.
كاپيتان بخشی می گويد: اينها نوعی بهانهجويی برای عدم جذب
خلبانان زن
است.
مگر خلبانان زن چند
بار در زندگی وضع حمل میكنند؟ آنهم در شرايطی كه مردان خلبان
نيز در دوره كاری خود
بارها از مرخصی استفاده میكنند.
طبق
قانون، خلبانان زن هم مثل
مردان میتوانند هدايت هواپيما را در دست گيرند.
معاون سازمان
هواپيمايی كشوری در اين زمينه اظهار میكند كه از نظر سازمان
هواپيمايی كشوری، استخدام و پرواز خلبانان زن منعی ندارد و
گواهينامه خلبانی برای تمام
فارغالتحصيلان، اعم از زن و مرد، صادر میشود.
البته در برابر پرواز خلبانان زن
مقاومت روانی وجود دارد و برخی فكر میكنند زنان نمیتوانند به
عنوان كاپيتان پرواز
كنند؛ هرچند كه خلبانان زن در مواردی قابلتر از مردان هستند.
يكی از كارشناسان
پرواز
بنام"محمد بشارتی" میگويد: خلبانها بايد قدرت
تصميمگيری بالا و واكنش سريع داشته باشند؛ اما زنان چندان در
اين كار موفق نيستند.
رييس پژوهشكده استاندارد و حقوق دانشگده هوا و فضا
می گويد: خلبانی نياز به دقت بالايی دارد، دقت و ظرافت زنان در
انجام امور بيشتر از مردان
است.زنان
كمبودی برای انجام
وظايف خلبانی ندارند و با توجه به دقت و حساسيت بيشتر
میتوانند بهتر از خلبانان
مرد عمل كنند.
در شركت هواپيمايی كاسپين نيز هيچ خلبان
زنی وجود ندارد.
اصغر
رزاقی - مديرعامل شركت هواپيمايی كاسپين-
میگويد:
خلبانی شغلی مردانه و مشكل است؛ البته موانع قانونی و شرعی
برای استفاده از خلبان زن وجود
ندارد و ايرلاينها میتوانند از آنها استفاده كنند.
رزاقی با اشاره به بیميلی ايرلاينهای داخلی به جذب خلبانان
زن، میگويد: ايرلاينها خلبان با تجربه را نمیگذارند از
خلبان بیتجربه استفاده كنند. مسالهای كه گلرو نيز به آن
اشاره میكند و میگويد:
زنان خلبان به دليل نداشتن تجربه لازم هنوز نتوانستهاند
جايگاه خود را در خطوط
هوايی كشور پيدا كنند.
در حال حاضر درايران حدود پنج، شش خلبان زن وجود
دارد و نزديك به 20 نفر نيز در حال طی دورههای آموزشی هستند؛
آنهم در وضعيتی كه
بهدليل خارج شدن آموزش خلبانی از كنكور سراسری و محدود شدن آن
به آموزشگاههای آزاد، هر كدام بهطور متوسط ، برای طی دوره
خلبانی مبلغی در حدود
30 ميليون تومان
هزينه میكنند؛ در شرايطی كه با دريافت گواهينامه پرواز نيز در
داخل كشور بازار كار
ندارند.
دبير انجمن شركتهای هواپيمايی "علیياری" میگويد: يك زن را
در جمع وسيع
مردان بهراحتی نمیتوان بهكار گرفت.
سميرا نوروزی يكی از زنانی كه گواهينامه خلبانی خود را از
فيليپين دريافت كرده و در آزمون سازمان هواپيمايی جمهوری
اسلامی ايران نيز قبول شده
می گويد: اكثر شركتهای هواپيمايی كشور حاضر به استفاده از من
در كادر پروازی نيست.
علیرغم اينكه مدارك بنده هيچ
نقصی ندارد، به عنوان كمك خلبان از من استفاده نمیشود.
(ايسنا) |