وقتی صدای گرم او را با کلماتی که خود همچون مرواريد کنار هم ميگذارد با گوش جان ميشنوی، گوئی  با تارهای نازک جانت کار دارد؛ او در تصنيف ها و اشعار خود کلمات صاف و شفاف و پر معنی را بکار می برد. آنچه به همه اين موهبت ها رنگ رونق ميدهد اينست که: گذشت زمان وگسست حوادث درعشق و ايمان او گسست وارد نساخته است.

وقتی به صبوری فکر می کنم، بی اختيار سيلی از خاطره ها به ذهنم هجوم می آورند؛ درسال 1362 بود که به افتخار ورود دوستان عزيزی ازايران، بعد از سفری آگنده از رنج وعذاب، از  عده ای از اعضای گروه هنری"گل سرخ3 سازمان دموکراتيک جوانان افغانستان تقاضا کرديم با برگزاری بزم موسيقی رنج سفر از تن و روح ياران رنجور ما بزدايند. وقتی صبوری به خواهش من آهنگ زيبای «تو از بوی گندم ...» را اجرا می کرد، زنده ياد"سياوش کسرائی" درگوشی به من از لطافت کلام ومحجوبيت شريفانه "صبوری" با محبت ياد کرد. بياد دارم که پير مردی سفيد مو که از سراپای سيمای شريفش نجابت تجلی داشت، با دقت به دهان صبوری که کلمات زيبای تصنيف خودش را ادا ميکرد، چشم دوخته بود؛ اين مرد شريف «رحيم نامور» نويسنده و ژورناليست نامدار ايران بود که در روزگاران آخر زندگی خود راه هجرت اجباری دگر باره را در پيش گرفت و به ميهن دوم خود، افغانستان آمد.

آنچه به شخصيت هنری صبوری جلايش و صيقل ويژه ای می بخشد، وفاداری بی خدشه وی به زادگاه خودش و به انسان آن است. او به رفاقت و وفاداری به محبت پايبند است.

به نظر من يکی ازويژه گی آثار صبوری در اينست که غمی عميق و همه گير در آهنگ وصدای او وجود دارد. باری غم واميد درکنار هم اند؛ زندگی پر از درد و رنج گذشته غم را همراه زندگی او ساخته است و در هنرش متجلی می گردد؛ گوئی غم در سنگ سنگ بنای وجود او جا گرفته است، ولی ذهن بيدار و پر کنکاش و وجدان روشن او اميد را برگزيده اند.«شاه بيت» تصنيف ها وآهنگ های صبوری فتح اميد است. چنانچه خود هيچکاه در زندگی؛ در دشوار ترين روزها اميد را از ياد نبرده است، اميد او را زنده نگهداشته و بالا برده است.

کشور ما در دو سه دهه اخير آزمونگاه عروج ونزول شتاب آلود وبسی بی بنياد بوده است . عده ای از هنرمندان ما با سراسيمگی در گرداب اين تلاطم غوطه ور بوده اند ولی صبوری از اين مهلکه جان در امان گرفته است. ديده می شود که درگستره فعاليت های هنری و تحول بلاانقطاع نوآوری های او پله ها وجود دارد، نه گسست و نزول وعروج خارج از خط اعتلائی. و از همين جا است که تحول متن و شکل اثر او سرگردان نيست و خوشا که اين  تحول سراسری و در پهناست.

صبوری زاده حوادث بزرگی است که کشور ما در طول سه دهه اخير از سر گذشتانده است. او همراه با آثارش درين کوره داغ پخته شده است. مزيد بر اين، ارزش اساسی کار صبوری در اين است که آثار او ريشه در آب های زير زمينی سنت های فرهنگی کشور ما داشته و شيوه های کاراوهمواره مبتنی بر تلاش واميد بوده است.

اميرجان صبوری يکی از شخصيت های اجتماعی و فرهنگی مطرح و صاحب نظر در مسايل مربوط به هنر وادبيات کشورماست.

اين ديگر امر پوشيده ای نيست که شخصيت اجتماعی او برشخصيت هنری اش تاثير مستقيم داشته است. اوخود محصول تحول اجتماعی گذار از دنيای کهنه به فضای جديد است واين تحول را بهتر از هر کس ديگری در آثارخود، نقش و تمثيل کرده است. از جانبی هم متانت شخصی او بر عروج هنری اش بی تاثير نبوده است.او در پی شهرت گذرای ناپايدار و به نرخ روز نيست.

با تاسف بايد گفت که تا کنون رسانه های مترقی دربرابر شکوه شخصيت هنری صبوری کوتاهی کرده اند:

محمد عاقل بيرنگ کوهدامنی شاعرگرانمايه و شيرين زبان وطن ما ميگويد که (وظيفه شاعر شعر گفتن است وديگران بايد اشعار را به چاپ برسانند) به تعبيری اين انديشه را درباره هنر مندانی مانند صبوری ميتوان چنين تعميم داد که صبوری آثار خوب می آفريند و اين وظيفه رسانه ها است تا در جهت اعتلای ذخائر فرهنگی کشور آن را در جای بايسته آن قرار بدهند.

برای من هرباری که با صبوری رابطه تلفونی ويا از طريق نامه داشته ام،نفس حادثه مطبوع بوده است. اين بار خواستم کسان ديگری را هم که به اين هنرمند با ارزش کشور ما علاقه دارند، از حال واحوال او باخبر سازم واينک مصاحبه کوتاهی را که با او انجام داده ام تقديم ميکنم:

دوست عزيزم ! رمز اينکه شما به مثابه بزرگترين آهنگساز روزگار ما، دردوران گذار از صحرای سوزان  تغيرات فرهنگ کش سالهای دراز بعد از 1371 خورشيدی تا کنون ، چگونه توانستيد که آتش مقدس هنری تان راچنين زنده نگه بداريد، در چيست؟

صبوری : غربت تلخی که دامنگير من و يارانم گرديد، با اندکی استعدادی که دارم ، همه به سرود و ترانه تبديل شد و من خواستم با اين سرودها دل خود و همدلان خودرا تسلی بخشم. فقط همين !

- دوست عزيز! اين مناعت بجا و اين تواضع پر ابهت انسانی را چگونه توانستيد در اين دوران تيره، استوار نگه داريد؟ لازم به توضيح ميدانم که عده ای به لاف زنی وگزافه گوئی پناه بردند وعده ای هم از بدی روز گار ذليل شدند  که اين همه در اثر و نقش هنرمند در لوح کلی فرهنگ کشوری بی تاثير نبوده است. ولی شما در جای تان با متانت ايستاديد.

صبوری : من تنها و تنها صبوری پيشه کردم ، صبوری وصبوری !

- البوم جديد شما  بنام « زندگی همين است» به مثابه اثر پر غنای هنری در محافل هنر تحسين فراوان برانگيخته است . آهنگ های اين البوم در يک کلام  از يکسو قصه غصه و اندوه و از جانب ديگرجولانگاه آرزو  و اميد است ،چه انگيزه هائی باعث آفرينش اين اثر شد؟

صبوری : در ساختن البوم "زندگی همين است" درد مردم و از سوی ديگر تصادفآ در غربت و دوری از وطن داشتن  وقت کافی برای فکرکردن وامکانات خوب برای آفريدن ،سبب شد تا درد مردم وحرف مردم را بزبان آنهائيکه خود نميتوانستند بيان دارند ، بيان کردم و قبول شد .

- خوب حال بعد از فتح دل ها بوسيله البوم " زندگی همين است" چه کارهای ديگری را می خواهيد انجام بدهيد؟

صبوری : بعد از ارايه البوم "زندگی همين است" ، البوم جديدی رابنام "قفس های طلايی"  به صدای خودم آماده ساخته ام که همه تصنيف ها و آهنگ های آن جديد است و از ساخته های خودم می باشد . اين البوم به دسترس دوستان و هموطنانم  قرار خواهد گرفت .

همچنان کليپ DVD  - شکل تصويری آهنگهای البوم "زندگی همين است " را نيز تهيه داشته ام که بزودی به دسترس علاقمندان و هموطنان قرار خواهد گرفت .

هنرمند معروف و خوش صدا  تواب آرش افغان که در سويدن زندگی مينمايد در ازبکستان نزد من آمده و تقاضای کمک نمود .

من برای اين جوان با انرژی البوم جديدی را که تصنيف ها و آهنگهای آن از ساخته های خودم است بنام "چای و چلم" تهيه ديدم وبا دوست هميشگی ام آقای ذاکر آتهباييوف امور تخنيکی و ثبت آنرا تکميل ساختم . اين البوم نيز عنقريب بدست نشر سپرده خواهد شد .

همچنان البوم ديگری را برای هنرمند و يکی از دوستان خوب من – حبيب  که جوان سرشار از استعداد و محبت است ساخته ام که امور ثبت و تصوير آن تکميل شده وبزودی بدسترس همه قرار خواهد گرفت .  

- ما در ينجا اطلاع يافتيم که اخيرا هنرمند جوانی به نام «شکيب همدرد» که در برنامه ستاره افغان ، با اجرای چند آهنگ جديد که توسط شما ساخته  شده است ، حايز مقام اول گرديد  وبه کمال شهرت و محبوبيت رسيد . درين  مورد علاقه داريم از خود شما بشنويم .

صبوری : شکيب همدرد جوان خوش صدا و با استعداد است که از ميان چندين هزار جوان افغان که در اولين پروسه ستاره افغان اشتراک نموده بودند ، انتخاب گرديد . بتقاضاو سفارش دوست بسيار خوب و هنرپرور ، آقای کامگار و علاقه خودش بکار هايم ، به ازبکستان نزد من آمده و من چند آهنگی را از ساخته های خودم برايش آماده ساختم . اين آهنگها بشکل تصويری اخيرا" از تلويزيون های افغانستان به نشر رسيد . البته نام ستاره افغان را مردم ، تلويزيون طلوع و آريا پردوکشن برايش داد که خوشبختانه با اجرای آهنگهای من شکيب همدرد واقعا" به "ستاره" تبديل شد!

- مسلما عده  زيادی از علاقمندان هنر در مورد شما و آثار تان شناخت دارند  ولی کمتر کسی را ميتوان يافت که درباره زندگی شخصی شما چيزی بداند. شايد اين فرصتی باشد تا دوست داران تان کمی هم درباره زندگی شخصی تان بدانند.

صبوری : زندگی شخصی من با لطف پروردگار خوب است و من راضی هستم . چهار فرزند ، سه پسر و يک دختر دارم که همه مرا دوست ميدارند. همسرم با محبت زياد مرا به کار هايم تشويق مينمايد و ما از شروع زندگی مشترک تا همين اکنون همديگر را دوست داريم و به همديگر احترام قائليم.

- با عده ای از دوستان ديگر، من اين سعادت را دارم که باشما آشنائی نزديک دارم ولی برای کسانيکه شمارا از نزديک نمی شناسند بگوئيد که اميرجان صبوری را خود چگونه می بينيد ؟

صبوری : امير صبوری شخص ساده خوشباور، وسواسی و امادر کشاکش زندگی صبور است .

برگرفته از شماره دوم سال پنجم ماهنامه مشعل