همه مردم برای اطلاع رسانی به یکدیگر کمک کنند. این دولت از نظر مردم مشروعیت ندارد و مردم به آن اعتماد ندارند. مردم باید بتوانند در چارچوب قانون اعتراضات خود را نشان دهند، در غیر اینصورت ما به سمت تقابل های قومی، ملی، مذهبی و قبیله ای خواهیم رفت.
آنچه را می خوانید، یک جمعبندی مختصر، از
تفسیری 8 صفحه ای از اوضاع کشور و تاثیرات
جنبش سبز بر جامعه و حاکمیت است که از
ایران برای انتشار دراختیار پیک نت قرار
گرفته است. ما تلاش کردیم رئوس و چکیده
اندیشه حاکم بر این تفسیر را بصورت خلاصه
منتشر کنیم، زیرا بازخوانی تفسیری 8 صفحه
ای، حداقل برای خوانندگان داخل کشور که با
اینترنت فلج شده روبرو هستند دشوار است.
حجت
الاسلام
محتشمیپور، نام آشنائی در میان روحانیون
و سیاسیون ایران است. سفیر و نماینده آیت
الله خمینی در سوریه بود و در یک انفجار
تروریستی یک دست خود را از دست داد. پیش
از انقلاب – بویژه در پاریس- در بیت آیت
الله خمینی از محارم وی بود و ارتباط های
با روحانیون در شورای انقلاب را با آیت
الله خمینی برقرار و همآهنگ می کرد. بعدها
که از سوریه به ایران بازگشت، نماینده
مجلس و وزیر کشور در کابینه هاشمی
رفسنجانی شد. اکنون عضو شورای مرکزی مجمع
روحانیون مبارز است و دبیرخانه احزاب.
این اشاره مختصر، برای انتشار خلاصه ای از
مصاحبه مشروح و جانداری است که وی
روزگذشته با خبرگزاری ایلنا در ایران کرده
است. او دراین مصاحبه با جسارت و آگاهی
کامل می گوید که انجمن حجتیه در دوران
رهبری علی خامنه ای موفق شد حاکمیت جمهوری
اسلامی را قبضه کند. کادرهای بعد از
انقلاب این انجمن که نه انقلاب را دیده
بودند و نه نقشی در آن داشتند – از قماش
قاضی مرتضوی و غلامحسین الهام و حتی احمدی
نژاد- توانستند، سرانجام کادرهای انقلابی
نظیر بهزاد نبوی را که جان سالم از
انفجارهای تروریستی سازمان مجاهدین به در
برده بودند به بند کشیده و زندانی کنند.
انفجارهائی که حتی در پشت آنها دست های
پرقدرت حجتیه عمل کرد و سازمان مجاهدین
خلق و یا سازمان "فرقان" آلت دست آن شدند.
او می گوید که علی خامنه ای هم اگر مانند
دوران قبل از انقلاب بخواهد حکومت کند
فرقی با شاه ندارد. او می گوید که انجمن
حجتیه در دوران آیت الله خمینی توانست به
حیات سازمانی خود در خانه های تیمی ادامه
دهد تا پس از در گذشت او بتدریج حرکت به
سمت قبضه قدرت را شروع کند. محتشمی پور می
گوید که آنها به سمت نابودی ایران حرکت می
کنند، با این تفکر و تبلیغ که زمینه را
برای ظهور امام زمان فراهم می کنند.
این مصاحبه خلاصه شده که تمام رئوس مهم آن
حفظ شده را در این شماره پیک نت می
خوانید.
بزودی – شاید در همین هفته- یک سند مشترک
با میرحسین موسوی برای ارائه راهکارهای
جنبش منتشر خواهیم کرد. باز گرداندن
انقلاب به مسیر اصلی، آزادی زندانیان
سیاسی و برگزاری یک انتخابات آزاد - بدون
نظارت استصوابی- از خواست های جنبش است.
من با رهبر، پیش از برگزاری انتخابات
دیدار کردم و مشکلات کشور را گفتم، او گفت
که بین کاندیداها تفاوتی از نظر من وجود
ندارد! فعلا نظامی ها بحران آفرینی می
کنند، زیرا حاکمیت آنها به بحران وابسته
است!
خامنه ای حسابش را از احمدی نژاد جدا می کند؟
این گزارش جهت انتشار برای پیک نت ارسال
شده است:
در بیت رهبری، از بعد از 22 بهمن اوضاع
آشفته است. رهبر از مشارکت پائین
طرفداران دولت انتقاد کرده و و گفته است:
نظر من همان است که بود. گفته بودم
بنای من بر جذب حداکثری است. اگر دولت
نتواند نظر آحاد مردم را جلب کند دست ازحمایت آن برخواهم داشت.
نامه فاطمه کروبی – همسر مهدی کروبی- به
علی خامنه ای، از آن اسناد این دوره 8
ماهه پس از کودتای 22 خرداد است که تاریخ
فراموش نخواهد کرد. نه به این دلیل که با
فرزند مهدی کروبی چه کردند و یا چه
نکردند، بلکه به آن دلیل که یکی از
مستندترین نامه هائی است که به نمایندگی
از سوی همه قربانیان سراز بازداشتگاهها و
زندان های کودتا در آورده نوشته شده است.
در کودتای 28 مرداد با مردم چنین نکردند
که در کودتای 22 خرداد کردند. در 15 خرداد
نیز رژیم شاه با بازداشت شدگان آن نکرد که
در کودتای 22 خرداد کردند. و جنایت همچنان
ادامه دارد. علی خامنه ای بجای آنکه این
مصیبت را به ملت ایران تسلیت بگوید، با
خرسندی از آرام پشت سر ماندن 22 خرداد (به
همان قیمتی که فاطمه کروبی در نامه اش
نوشته) به مردم تبریک می گوید. برای آن
حکم و فتوای آیت الله منتظری که گفت ولایت
ایشان ولایت جائر است و برای آن فریاد
خیابانی مردم "رهبر ما قاتله، ولایتش
باطله" باز هم نیاز به سند و مدرک است؟
یکی از خواندنی ترین و هشداردهنده ترین
مطالب روزنامه "خرداد" به صاحب امتیازی
حجت الاسلام عبدالله نوری که عمر بسیار
کوتاهی در دوران شکوفائی مطبوعات دوران
خاتمی داشت، گزارشی بود که در همین
روزنامه درباره تجاوز به جوانان در مساجد
محلات منتشر شده بود. حتی شاید همین مسجد
امیرالمومنین که فاطمه کروبی درباره فجایع
روی داده در آن نوشته است. عبدالله نوری
را محاکمه و زندانی کردند و روزنامه اش را
هم توقیف. چرا؟ و توسط چه کسانی؟ برای
ادامه همان جنایات و تجاوزها و توسط کسانی
که امروز دولت را تحت حمایت نظامی و
انتظامی دراختیار دارند و رهبر از آن
حمایت می کند!
کشتیرانی
ج. اسلامی
زیر فشار تحریم ها به زانو درآمده
سخنرانی دکتر شکاری درجمع برخی اساتید
خود زنی 20 در صدی!
غنی سازی 20 درصدی نوعی خود زنی سیاسی بود
که نتیجه آن برای جمهوری اسلامی برعکس
خواهد بود. از ماه های آینده شاهد تحریم
های فزاینده و فشار اقتصادی خواهیم بود و
نمود آن در خرید شب عید مردم محسوس خواهد
شد. دولت در سیاست و اقتصاد که دو رکن
حیاتی هستند آنقدر ضعیف است که بزودی
عواقب آن گریبان مردم و دولت را خواهد
گرفت. ترس مردم ریخته و زخم ها عمیق تر
شده است.
از گمشدگان تظاهرات و راهپیمائی ها
در این محل خبر بگیرید!
کسانی که فرزند خود را بعد از انتخابات گم
کرده اند
به
ساختمان معاونت پیگیری وزارت اطلاعات
مراجعه کنند. کسانی که برای تحویل جسد
توسط وزارت اطلاعات احضار می شوند به این
دفتر ارجاع داده می شوند، با این تعهد که
چیزی از این مکان به کسی نگویند.
این محل بعد از تقاطع ولیعصر و خیابان
انقلاب (چهار راه دانشجو) قرار دارد. به
سمت میدان انقلاب، پشت مغازه عکاسی که
قبلا نمایندگی جوراب فروشی-جورابان- بود، داخل اولین کوچه ( وقتی 2 متر وارد کوچه میشوید) دست
راست، یک درسفید رنگ هست که بالای آن تابلویی به رنگ سفید قرار دارد و روی آن
نوشته است:دفتر پیگیری
جلوی این دفتر معمولا یک سرباز با باتوم
ایستاده است
این گزارش را از روی یک وبلاگ برگرفته و
برای پیک نت فرستاده اند. با فرض توطئه
دولتی ها برای زمین زده دانشگاه آزاد این
گزارش را بخوانید. هم درباره صحت آن این
نکته را در نظر داشته باشید و هم این که
ممکن است عوامل دولت واقعا سئوالات را
بیرون داده باشند تا دانشگاه آزاد را زمین
بزنند. 5 سال است احمدی نژاد برای قبضه
دانشگاه آزاد نقشه دارد و هیات مدیره که
هاشمی در جمع آنست در برای این چنگ اندازی
دولت مقاومت کرده است.
پلاک اتوبوس ها
خبر از عمق
بی پناهی حکومت
در تهران داد
با سلام و خسته
نباشید- بالاخره
اینترنت راه داد
تا این مشاهدات
خودم را برای شما
بنویسم: 22 بهمن
روز
عجیبی بود و
راهپیمایی عجیب
تر. از ساعت 8
صبح
صدای هلیکوپتر می
آمد. پلاک های
اتوبوس هایی که
در کوچه پس کوچه
های اطراف میدان
آزادی پارک شده
بود را نگاه می
کردم. همه
شهرستانی بودند.
دلم برای
اینهمه مردمی که
از شهرستانها
آورده بودند می
سوخت
.
لباس های نو با
قیافه های
محلی که با یک
ذوقی به مراسم
نگاه می کردند.
چهره های حق به
جانب لباس شخصی
ها و
معصومیت چهره های
بسیجی های 16 تا
18 ساله. اما از
همه اینها که
بگذرم یک چیز پر
افتخار برای من
این بود که متر
به متر خیابان ها
و کوچه پس کوچه
های اطراف خیابان
آزادی پر بود از
مأمورین مسلح به
کلاه خود و باطوم
و گاز و ...تفنگ.
راستش را
بخواهید از همه
مهم تر خواب خوشی
است که از چشمان
آقایان گرفته شده
است
.بچه
های سبز همه جا
بودند. به هم
لبخند میزدیم.
بعد از ظهر و شب
هم درگیریهای
پراکنده وجود
داشت
ولی
ابهت خاموش
بزرگترین ارزش
راهپیمایی روز 22
بهمن سال 88 بود
.
ترس و به تبع
آن ضعف خودش را
حکومت بصورت
آشکار به نمایش
گذاشت. مهم این
است که دایره
انسان های آگاه
آنچنان بزرگ شده
که حکومت ناچار
است هزینه
های سنگینی بابت
آن پرداخت کند
.
مهم آن سرازیری
است که شروع شده
چه با چشمان
باز، چه بسته
.
نام ای میل را
عوض کرده ام و
گرنه قبلا برای
شما به اسم حقیقی
ای میل زده بودم.
خطری نبود
که رفع شده باشد!
سلام
-
من از ایران
برایتان میل می
فرستم.
قضیه چیه که از
بعد از 22 بهمن
پیک را آپدیت
نکردید ؟
ما نگران شدیم.
لطفا جواب بدید
.من
کامپیوتر خوانده
ام. اگر مشکل فنی
دارید خوشحال
میشوم کمک کنم.
البته
اگر از دستم بر
بیاید
.
موفق باشید
پیک نت- از لطف و
توجه شما
سپاسگزاریم. خیر،
مشکلی نبود و سفر
شمال و دریا هم
نرفته بودیم. چند
روزه ایران تعطیل
بود و ضمن آن که
ما اخبار مهم
مربوط به 22 بهمن
را هم در این روز
و هم در روز بعد
به پیک اضافه
کرده بودیم.
بهرحال پیک نت از
امروز به روز شد
و خطری نبود که
رفع شده باشد.
من، میان
بسیجی ها بودم
شیراز-
روز 22 بهمن من
حدود ساعت 9:10
سوار اتوبوس شدم
تا به راهپیمایی
بروم. تقریبا
تمام مسافرانبسیجی بودند که به راهپیمایی می بردندشان. پس از پیاده شدن از اتوبوس
از آنها دور
شدم تا به من شک
نکنند. تمام راه
های منتهی به محل
راهپیمایی را با
اتوبوس بسته
بودند. همه جا
مامور بود. حدود
ساعت 9:35 به
فلکه ستاد رسیدم.
از
این طرف و آن طرف
مثل مور و ملخ
دسته دسته می
آمدند. نکته قابل
توجه مردمی بودند
که
مثل من قاطی
جمعیت نمیشدند و
فقط ایستاده
بودند. خیلی ها
معلوم بود مجبور
بودند
بیایند. پوستر
داشتند اما داخل
جمع نمی رفتند و
شعار نمی دادند.
دو- سه تا ماشین
آتشنشانی آنجا
بود. ماشین های
پلیس برای انتقال
دستگیر شدگان
جلوی چشم همه بود
تا
کسی صدایش در
نیاید.هلیکوپتر
نظامی هم در
آسمان گشت میزد.
این همه نیرو
ریخته بودند
آنجا و عده ای که
آورده شده بودند
در امنیت کامل
شعار بدهند. همه
جمعیتشان فقط
فاصله چهار راهپارامونت و فلکه ستاد را پر کرد. این مسیر فقط یک خیابان است که موشیر
فاطمی نام
دارد و خیابانی
با عرض متوسط و
نه چندان طولانی.
شنیدم ارم هم
درگیری بوده، اما
خودم آنجا نرفتم.
دوباره رسیدیم
همانجا که بودیم!
درود بر دوستان-شاه خود کامه بود، برای اینکه قانون اساسی را زیر پا می گذاشت.علی
خامنه ای ای زور
گوست برای اینکه
این زور را قانون
اساسی به
او داده است.
خواستیم شاه را برداریم و قانون اساسی را از چنگش در آوریم و
نجات بدهیم، اما
هم او رفت و هم
قانون اساسی
مشروطه. حالا هم
می خواهیم
اختیارات رهبر در
قانون اساسی را
محدود کنیم، اما
فرمانده کل سپاه
می گوید این کار
یک توطئه داخلی و
جهانی است و
دیدیم که در این
8 ماه گذشته، با
همین بهانه چه
خون ها که
نریختند و چه
فجایعی که بوجود
نیآوردند. به
آنجا نمی رویم که
این بار هم رهبر
با قانون اساسی
یکجا بروند؟