چون شما چند بار درباره حکومت فرقه ای در جمهوری اسلامی مطلب
منتشر کرده اید، خواستم این اطلاعات را هم برای انتشار
دراختیار شما بگذارم.
در آخرین مطلبی که از سایت آقای عبدالله شهبازی در باره آیت
الله حائری شیرازی نقل کرده بودید، به شخصی اشاره شده بود که
جای نامش نقطه چین بود. من می خواهم درباره این فرد بنویسم که
از نزدیک و در زندان او را می شناسم.
این فرد که معروف بود به لو دهنده خیلی از افراد سیاسی از جمله
هم پرونده ایهای خود ، "حاجی طوقا" نام داشت که به سه سال زندان
محکوم شده بود. همدم او در زندان نه زندانیان سیاسی بلکه
مامورین و محافظان زندان بودند. موقع قدم زدن در راهرو و یا
هوا خوری بند سیاسی ها، نگاه خود را نه به جلوی پا بلکه به
سقف و یا آسمان می انداخت که بقول خودش چشمش به زندانی های غیر
مذهبی نیفتد! جیره غذایی اش همیشه سه نفره و یا چهار نفره بود.
یعنی به جای سه تا چهار نفر غذا می گرفت. از مسئولین زندان یک
اطاق تک نفره گرفته بود تا خوراک های چند نفره و آذوقه هایی را
که از طریق ملاقاتی برایش می آوردند در ساعات مختلف بخورد.
بزرگترین مشکل و گرفتاری اش وجود بقیه زندانیان سیاسی بود که
با آنها در زندان بود. مرتب با مقامات زندان و ساواک مکاتبه می
کرد.
رفتار های حاجی طوقا آنقدر مشمئز کننده بود که حتی مهندس
رجبعلی طاهری و اکبر حدادی که در مطلب آقای شهبازی به آنها نیز
اشاره شده بخاطر این رفتارها همیشه شرمنده بودند.
(مهندس رجبعلی طاهری از نظر شخصیتی آدمی بسیار با منش و قابل
احترامی بود.ضمن این که از نظر اعتقادی خشک و متحجّر.بعد از
انقلاب اولین فرمانده سپاه پاسداران در استان فارس شد که در
این سمت چندین ماه بیشتر نبود.در اولین دوره انتخابات بنمایند
گی مجلس شورای ملی از شهر کازرون انتخاب شد).
آقای طوقا، چون خیلی تظاهر به اسلام می کرد و سابقه مورد اشاره
در بالا را هم به عنوان زندانی سیاسی دوران شاه داشت بعد از
انقلاب شد استاندار استان فارس!
بعد از انقلاب، پاسبان ها و ماموران زندان را به بخش راهنمایی
و رانندگی شهربانی شیراز فرستاده بودند. یکی از این مامورین
گروهبان یکم "راستی" بود که در زمان شاه مامور زندان و
یکی از مسوولین بند جهار،بند سیاسیون بود که خود من حد اقل شش
سال هر بیست چهار ساعت یکبار بقول خودش با هم ،هم بند
بودیم.جناب راستی از هوش
و حافظه ای قوی بر خور دار بود. بعد از انقلاب، یک روز او را
سر اصلی ترین چهار راه شهر شیراز، یعنی چهار راه زند دیدم. با
آن هیکل چاق و تنومند، در لباس مامور راهنمائی و رانندگی مضحک
به نظر می رسید. وقتی چشمش به من افتاد پرید به طرف من و
صورتم را چند بار بوسید و با همان صدای بلند و رسائی که داشت
گفت: آقای... چه کسی این مرتیکه
جلمبر "حاجی طوقا" را کرده استاندار؟
در کشوری که افرادی مثل آقای عباس حجری و آقای تقی کی منش
،آقایان سحابی و یا طاهر احمد زاده هستند چرا طوقا را میکنند
استان دار! آدم از این مردک پست تر و خوار خفیف تر ندیدم...
خدا عاقبت
همه ما را بخیر کند ....
(مطلب مورد اشاره این نامه را از
اینجا می توانید بخوانید) |