جنبش خود جوش مردم در بعد از انتخابات در اعتراض به توهین و
تحقیر ملی صورت گرفت و سرکوب و خشونت نتوانست آن را خاموش کند.
تلاش در جهت ارتباط دادن این جنبش خودجوش و مردمی با بیگانگان
و متعاقب آن سرکوب مردم اشتباه بزرگی بود که حاکمیت مرتکب شد و
خسارات زیادی بر کشور و مردم تحمیل کرد. حوادث تکان دهنده
بازداشتگاهها از جمله کهریزک، جنبش اعتراضی را در جهت اصلاح
مصمم تر کرد تا در مقابل مسیر انحرافی که آرمان های انقلاب و
اصول قانون اساسی را زیر پا گذاشته بایستند.
مهدی کروبی یکشنبه شب در مصاحبه ای با
خبرنگار روزنامه لوموند فرانسه به برخی نکات پس از انتخابات
اشاره داشته است. متن کامل این مصاحبه در زیر آمده است:
* جنبش اعتراضی به رغم سرکوب و با گذشت
از ۶ ماه از
انتخابات ریاست جمهوری ۲۲
خرداد ، همچنان در ایران بر دوام است . ماهیت کنونی این جنبش
چیست؟ آیا طبیعت و ماهیت آن در خلال ماههای اخیر دچار تغییر و
تحول شده است ؟ اهداف و دستور کارهای جنبش کدام هستند؟
** ماهیت جنبش اعتراضی امروز مردم ایران
ریشه در تقلب و تخلفات گسترده انتخابات دهم ریاست جمهوری از
سوی جریان حاکم دارد که حق مردم در تعین سرنوشت شان را نادیده
گرفت. خواسته های این جنبش معقول، منطقی و در چارچوب قانون
است. اصولا در انتخابات های گذشته نیز تخلفاتی در اجرا، نظارت
و مراحل تائید و یا ابطال انتخابات انجام می شد و اعتراضاتی
نسبت به آن از سوی کاندیداها صورت می گرفت، مانند دخالت
نظامیان در دوره قبلی ریاست جمهوری در چند استان خاص به نفع
آقای احمدی نژاد. اما انتخابات ریاست جمهوری دهم تفاوت هائی
داشت که منجر به اعتراضات جدی مردم و نخبگان شد که شاید بتوان
از دو جنبه به آن نگاه کرد. اول آنکه تخلفات انجام شده در این
انتخابات بحدی بود که نشان از سهمیه بندی در اعلام آرا مطابق
شعارها و برنامه های کاندیداها داشت. دوم این که مردم از سیاست
های داخلی و خارجی آقای احمدی نژاد بشدت ناراضی بودند. آنها
برای تغییررئیس قوه مجریه مشتاقانه رای خود را به صندوق
انداختند اما نتیجه ای اعلام شد که مردم آن را نه تنها مغایر
آرای خود، بلکه مضحک دیدند. جنبش خود جوش در اعتراض به این
توهین و تحقیر ملی صورت گرفت و سرکوب و خشونت نتوانست آن را
خاموش کند. تلاش در جهت ارتباط دادن این جنبش خودجوش و مردمی
با بیگانگان و متعاقب آن سرکوب مردم
اشتباه بزرگی بود که حاکمیت مرتکب شد و خسارات زیادی بر
کشور و مردم تحمیل کرد. حوادث تکان دهنده بازداشتگاهها از جمله
کهریزک، جنبش اعتراضی را در جهت اصلاح
مصمم تر کرد تا در مقابل مسیر
انحرافی که آرمان های انقلاب و اصول قانون اساسی را زیر پا
گذاشته بایستند.
- شما با شجاعت بسیار شکنجه و تجاوز در
زندان و بویژه در زندان کهریزک را افشاء نمودید آیا این اعمال
و رفتارها خاتمه یافته اند ؟ تحقیقاتی که مقامات وعده داده
بودند به کجا رسیدند ؟
من به عنوان عضو کوچک این کشور به وظیفه
شرعی، ملی و قانونی خودم عمل کردم. خوشبختانه زندانیان آزاد
شده از بند می گویند بعد از نامه های شما وضعیت زندان ها بهتر
شد. در ارتباط با آزارهای جنسی در بازداشتگاه ها به نظر می رسد
نامه ها کار خود را کرد و تاکنون اخبار دیگری مبنی بر ادامه آن
دریافت نکرده ام. من در مقام مطلع و تا آنجا که توانستم تحقیق
و ادله خود را مستند به مقامات قضائی ارائه کردم. وظیفه
مسئولین قضائی کشور است که محیطی امن برای قربانیانی که نسبت
به این امر ادعا دارند، بوجود آورند و به این موضوع تکان دهنده
رسیدگی کنند و متجاوزان را در هر موقعیتی هستند مجازات کنند.
مسئولین قضائی همچنین باید مردم را در جریان تحقیقات و رسیدگی
قضائی قرار دهند. انشاالله سرنوشت پرونده بازداشتگاه کهریزک که
دستور بسته شدن آن صادر شد به سرنوشت پرونده حمله به کوی
دانشگاه تهران در ۱۸
تیر منجر نشود که تنها یک سرباز انهم برای ربودن یک ماشین ریش
تراش متهم شد.
- برخی اشخاص از کشاندن شما به دادگاه و
محاکمه شما می گویند .
من خود را برای پرداخت هر هزینه ای آماده
کرده ام. میدانید که دفتر حزب اعتماد ملی، روزنامه اعتماد ملی
و حتی دفتر شخصی خودم پلمب شده و در حال حاضر امور کاری را در
منزل دنبال می کنم. لذا از جنبه شخصی هزینه داده ام و هیچ
نگرانی نسبت به پرونده سازی و هزینه های آتی ندارم اگرچه به
نظر می رسد تبعات حقوقی
و
سیاسی این امر را دوستان می دانند. چهره های افراطی که
صحنه گردان بسیاری از مسائل اخیر هستند شاید علاقمند به انجام
آن می باشند که من نیز آماده پرداخت هر هزینه ای برای دفاع از
حقوق ملتم هستم. این موضوع بیشتر جنبه سیاسی پیدا کرده تا
قضائی.
- دانشجویان با شدت و حدت سرکوب می شوند
اما همچنان عامل پویایی این جنبش سبز هستند. دانشجویان عجله
دارند و خواستار تغییرات فوری هستند و ممکن است به نفع سرکوب
تمام شود.
همانطور که میدانید حرکت های اساسی در
بسیاری از کشور ها از دانشگاه ها برخاسته است. دانشجو ظلم
ستیز، عدالت طلب و آرمان گراست. ما بیش از سه میلیون دانشجو
داریم که با شور و نشاط جوانی برای اصلاحات تلاش کرده اند و
بخشی از آنان هزینه های سنگینی اعم از زندان و یا محرومیت از
تحصیل پرداخته اند. توصیه ما همواره به دانشجویان این بوده که
از حرکت های افراطی که زمینه سرکوب را فراهم می سازد، پرهیز
کنند.
ما در حاکمیت دو گروه با دو نگرش متفاوت
داریم. عده ای معتدل و معقول و جمعی خشونت طلب که حیات سیاسی
خود را در افزایش خشونت و سرکوب می بینند. در حال حاضر لایه
های مختلف جامعه در حرکت های اعتراضی نسبت به انحراف از
جمهوریت و اسلامیت نظام، مندرج در قانون اساسی وجود دارند.
باید کارهائی صورت پذیرد تا قشرهای مختلف جامعه با درک مناسب
از مطالبات به حرکت اصلاح طلبی بپیوندند و با آگاهی از نتیجه
سیاست های غلط دولت در عرصه های داخلی (اعم از سیاسی، اقتصادی
و فرهنگی) و بین المللی (از جمله تنزل جایگاه ایران در عرصه
های بین المللی و ایجاد تشنج در روابط) قشرهای بیشتری از جامعه
اعم از روحانیون، دانشگاهیان، زنان، بازاریان، کارمندان و … به
این حرکت در سطح کل کشور بپیوندند. اقشار مختلف نگرش و تعاریف
متفاوتی دارند اما وجوه مشترکشان بیش از موارد اختلاف است، لذا
همواره توصیه میکنیم مطالبات اساسی از جمله اصول مندرج در فصل
سوم قانون اساسی در باب حقوق ملت که نادیده گرفته شده را باید
از طرق مسالمت آمیز پیگیری کرد.
- سرکوب کارآمد و نتیجه بخش به نظر
نرسیده و ظاهرا حکومت و اصولگرایان در قدرت در نحوه برخورد با
اعتراضات دچار تفرقه بوده و اختلاف نظر دارند. نوعی آشتی ملی
هنوز قابل طرح است؟
مساله آشتی ملی بسیار خوب و معقول است و
ظاهرا عقلای دو جریان مخالفتی با آن ندارند. اما باید به این
نکته توجه کرد که آشتی ملی زمینه و بستری می خواهد که در حال
حاضر چنین بستری وجود ندارد. در فضائی که عده ای میان صفر و صد
تنها صد را می خواهند و برای حفظ آن هر
عملی را مباح می شمارند زمینه
آشتی ملی وجود ندارد. سرکوب هم چاره ساز نیست و نخواهد بود و
تنها را حل معضل کنونی اعاده اعتماد متقابل میان مردم و حاکمیت
است. در میان اصولگرایان بسیاری از چهره های معقول و معتدل
بدنبال چنین فضائی هستند اما ظاهرا عنان و اختیار این امر بر
عهده آنان نمی باشد. اگر به آرا و اندیشه ها و نگرش ها احترام
گذاشته شود آنگاه زمینه آشتی ملی فراهم میشود. من ایجاد فضای
تحمل را مقدمه ای واجب برای حاکمیت عقل گرائی در کشور می دانم.
آینده متعلق به ملت بزرگ ایران است. مردم ایران باهوش، حساس و
پرتحمل هستند و همواره نشان داده اند نسبت به سرنوشت خود بسیار
حساس هستند. |