|
ای کاش این خانم هائی که در تظاهرات شرکت
می کنند، از مشاهده های خودشان یادداشت برداری کنند و مثل آن
خانمی که گزارش 13 آبان را نوشته بود و در پیک نت منتشر شد،
برای انتشار می فرستادند برای سایت هائی مثل پیک نت.
البته خانم ها
اخلاق بخصوصی دارند. کمتر به توصیه
شوهرانشان گوش می کنند، حتی اگر شوهر آلبرت
انیشتن باشد!
من در فامیل خودمان شاهدم که روز های راه
پیمائی، انگار روز
عروسی خانم هاست. نمی دانید با چه شوق و
ذوقی راه می افتند. این پدیده در جریان حوادث پیش و پس از
انتخابات عجیب است. حتی باور نمی توانید بکنید. میدانند که
روزهای راهپیمائی نقل و نبات خیر نمی کند و میدانند چه حوادث
شومی در انتظارشان است. از گاز اشک آورتا کتک و گلوله و گاز
خردل و...
روزهای بهمن 57 را فراموش کنیذ! آن روزها
حقیقتا پیش این روزها
کاریکاتور است. خامنه ای که باورم
نیست در سال 57 هم تظاهرات
خیابانی مردم در برابر حکومت نظامی
شاه و نه راهپیمائی های آخر کار زمان شاه را که یک گلوله هم در
نمی رفت دیده باشد، باید هم برعکس بگوید. ندیده که بگوید. رعشه
وجود همه شان را گرفته است. تا حالا به اعتبار سلاحی که در
دستشان است مردم را تهدید می کردند و حالا دو روز قدس و 13
آبان نشان داد که ول معطل اند، چون مردم از مردن نمی ترسند؟
خودشان هم توی کارشان مانده اند و نمی دانند چرا مردم اینطور
مثل سیل می ریزند توی خیابانها؟
چرا از کتک و گلوله و شکنجه و عمل شنیع تجاوز نمی ترسند؟
من با آن جمله آخر گزارشی که ظاهرا خانمی
برای شما فرستاده از راهپیمائی 13 آبان کاملا موافقم که
"آقایان با همه توپ و تفنگشان ریزش
دارند و جنبش سبز با همه بی سلاحی
اش رویش" آنهم چه رویشی! هر روز بیشتر از دیروز! |
