کاسپین ماکان، دوست ندا آقاسلطان که از
ایران خارج شده با خبرنگار روزنامه "آبزرور" مصاحبه کرده و
اطلاعاتی را در باره ندا و دوران بازداشت دوماهه خود در اوین
فاش کرده است.
بخش زیادی از مقدمه و گزارشی که آبزرور بر
این مصاحبه نوشته، شرح دوران پیش و پس از انتخابات است. از این
مصاحبه آن بخش هائی را استخراج کرده ایم که اطلاعات نامزد ندا
آقا سلطان است.
او می گوید:
بیش از دو
ماه در زندان اوین بودم. در سپتامبر
با قرار وثیقه
آزاد شدم.
هروقت مرا در زندان جابه جا می کردند به من
چشم بند می زدند. فریاد کسانی را می
شنیدم که آنها را کتک می زدند. بعضی وقت ها ناله ها و جیغ
های بچه ها را می شنیدم. به نظرم
خیلی جوان بودند. جوان ها را می نشاندند و
از آنها می خواستند هرکاری در طول
تظاهرات کرده اند بنویسند. درست نمی دانم، اما فکر
می کنم روزی
۴۰۰ تا
۵۰۰ نفر را به
زندان می آورند. آن قدر جمعیت زیاد بود که حتی حمام ها هم
تبدیل به زندان شده بود.
مرا رو به دیوار روی زمین نشاندند. دو سه
نفر بودند. هیچ وقت
ندیدمشان. فقط یک بار کفش یکی شان
را دیدم. کفش نوک تیز و براقی بود. مدام می گفتند
ندا عضو یک گروه معاند جمهوری
اسلامی بوده. اصرار داشتند که ندا و من عضو گروهی
بوده ایم که مسئول راه انداختن این
حوادث بوده است.
روز بعد اصرار داشتند
که ندا عملیات انتحاری کرده، که
آگاهانه کشته شده تا حکومت را تضعیف کند. کاملا مشخص بود که
خودشان هم به
این اتهامات اعتقاد ندارند. بعد تاکتیکشان
را
عوض کردند.
گفتند دولت ایران به تو افتخار می
کند. برایم بستنی و بیسکویت
آوردند. ازمن خواستند به سلولم
برگردم. اما باز هم مرا کنار دیوار روی صندلی نشاندند. کتکم
زدند. گفتند قرار است اعدام
بشوم. در طول هفته های بعدی
پیشنهادهای مختلفی از روایت های مختلف ماجرا به من کردند، همه
را رد کردم.
بعد از چندین بازجویی، یک هفته همه
چیز
ساکت بود. برای چهل روز او را به سلول
دیگری بردند، بازجویی نکردند. در یک
جلسه نهایی، بازجوها تایید کردند که
نه من به گروه سیاسی تعلق داشته ام و نه ندا. اما
گفتند که من با مصاحبه ای که در
باره قتل ندا کرده بودم قانون شکنی کرده ام.
سرانجام با قرار وثیقه آزاد شدم، درحالیکه
متهم به “توطئه برای براندازی” بودم.
|