رخداد
های 100 روزه پس از کودتای شوم 22
خرداد ، گویی در ظرف زمان نمی گنجند و اینک با نمایش سبز در
روز قدس، افق رهایی نزدیکتر و روشن تر می نماید . در این که چه
شده
تقریبا هیچ ابهامی وجود ندارد . گروهی که انگل انقلاب بهمن 57
بودند، از آغاز
دهه شصت به جان نظام انقلابی رخنه کردند و در
خرداد 88، با تقلب سازمان یافته و سپس یورش وحشیانه خیابانی
، ترور، آدم ربایی ، قتل ، تجاوز
وگروگانگیری گسترده ، تلاش در غصب ایران و
ادامه حیات دارد.
ملت شریف ایران نخست
در راهپیمایی میلیونی 25 خرداد و سپس
همایش های قهرمانانه 30 خرداد، 18 تیر،
26 تیر و 8 و 12 و 14 مرداد و چندین
مناسبت دیگر وضعیت غیر عادی را در تهران و
چند شهر بزرگ کشور به دستگاه کودتا
تحمیل کرد و در نهایت در روز 27 شهریور
در تهران، روز قدس را به تصرف سبز خود
در آورد.
پس از کامیابی روز
قدس ، میلیون ها معترض، در حال جستجوی
فرصت های دیگری برای نمایش خویش است. آن گروه انگل می خواهد
سالها کش داده و با فرسایشی کردن شرایط برای مردم به حیاط خود
ادامه دهد.
دستگاه کودتا دارای دو بخش لشکری و کشوری
است . کودتاچیان با تقلب درانتخابات،
مردم را از بخش کشوری بیرون کرده و با
مصادره چندین ساله بخش لشکری وقضایی،
از آن برای محافظت از بخش کشوری سود
میبرند. ضعف دستگاه کودتا این است که
متکی به تحلیل کوته بینانه
اداره کشوری به پهناوری ایران با جمعیت
بالغ بر 70 میلیونی آن در دراز مدت با توسل به قوه
قهریه است و تاریخ نشان داده که هیچ
قدرت قهریه ای نمی تواند حتی در کوتاه مدت دوام بیآورد و از
درون متلاشی می شود.
بدین لحاظ است که زمان به سود مردم در گذر
است، اما این به معنای آن نیست که مردم به
ابتکار عمل
نیاندیشند.
به تکرار تهدیدهای امام جمعه ها در نماز جمعه
های تهران و بعضی شهرها توجه کنید. ارتجاع و قدرت قهریه نمی
تواند مبتکر باشد و به همین دلیل آنقدر درجا می زند تا ابتکار
عمل مردم از آنها عبور کند. به این نکته مهم باید اندیشید که
قدرت کودتا، درعین حال ضعف آن نیز هست. یعنی قدرت نظامی در
درون کودتا به ضعف تبدیل می شود. تقابل های آینده نظامی ها از
همینجا ناشی می شود.
این ضعف در بخش کشوری هم قابل رویت و درحال
رشد است. ضعفی که با خودسری های احمدی نژاد تشدید خواهد شد.
حتی در همین برنامه اتمی و اخباری که این روزها خودسرانه و غیر
خودسرانه از جانب دولت و نظامی ها منتشر شد و به تکذیب و تائید
و توضیح انجامید هم شما میتوانید تضادهای درونی دستگاه کودتا
را مشاهده کنید.
تعرض مداوم به بخش
کشوری دستگاه کودتا با اتکا به پایگاه
اجتماعی هماهنگ و با طرح های واقع بینانه
با فاصله زمانی مناسب است . ساده تر
بگوییم ، راهپیمایی و راهپیمایی و راهپیمایی
جامعه ما باید با غیر عادی کردن وضعیت
زندگی کشوری علاوه بر ایجاد
دردسر برای دولت غاصب، لشکر کودتا را
وادار به خارج شدن از سنگر و به ترک زندگی
عادی کشوری کرد.
بتدریج باید به این اندیشید که روزهائی مانند
روز
قدس را به خانه بازنگشت و حضور خیابانی را تداوم بخشید.
13
آبان ، 16 آذر، دهه محرم و از همه مهمتر 22 بهمن پیش روی
ماست.
همچنان که همایش های اجتماعی مانند مسابقات
ورزشی (چنانکه در مسابقه
استقلال تهران با
استیل آذین رخ داد)، بازارها، عیدهای
حکومتی، نماز جمعه، فیلم های شلوغ،
نمایشگاه های سالانه و... نیز عرصه های
پرشمار حضور ماست.
شعار نویسی انبوه بر دیوارها
و اسکناس ها و قطار ها و اتوبوس ها
و براه انداختن کاروان های خودرویی از چندین مسیر بسوی یک هدف
شهری را نباید فراموش کرد.
زان آتش نهفته که در سینه من است
خورشید شعله ای است که در آسمان گرفت |